English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 74 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
chance variations U تغییرات تصادفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
variations U زاویه افقی بین امتدادمغناطیسی محل و نصف النهارهای جغرافیایی
variations U واریاسیون
variations U شاخه
variations U نوسان متناوب پراکندگی
variations U تراوش
variations U وردش
variations U انحراف قطب نما
variations U اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variations U اختلاف
variations U دگرگونی
variations U تغییر ناپایداری
variations U بی ثباتی تغییرپذیری
variations U وابسته به تغییرو دگرگونی
variations U تغییر
variations U تغییرات
variations U گونه ها
calculus of variations U حسابان تغییرات [ریاضی]
magnetic variations U انحراف مغناطیسی
calculus of variations U حساب تغییرات
seasonal variations U تغییرات فصلی
calculus of variations U حساب تغییرات [ریاضی]
calculus of variations U حساب وردشی [ریاضی]
variations of temperature U اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
He took his chance. U او [مرد] این ریسک را کرد.
to take ones chance U به پیشامد خودتن دردادن بقسمت خودراضی شدن
by chance <adv.> U تصادفا
This is my last chance . U این برایم آخرین فرصت است
off-chance U شانسی یابختویااقبال
There is a 50-50 chance. U احتمال 50-50است
He'll take the chance. U او [مرد] دل را به دریا می زند.
by chance <adv.> U برحسب اتفاق
by chance <adv.> U بطور اتفاقی
by chance <adv.> U بطور تصادف
by chance <adv.> U تصادفی
chance U بخت
by chance U برحسب اتفاق یاتصادف
by chance <adv.> U اتفاقا
chance U فرصت سوزاندن حریف یابل گیری
chance U فرصت بل گرفتن
chance U اتفاق
chance U احتمال
chance U تصادفی
chance U اتفاق افتادن
on the chance of U نظر به احتمال
chance U تصادف
chance U شانس
chance U اتفاقی
chance U فرصت مجال
chance error U خطای تصادفی
A problem is a chance for you to do your best. U مشکل فرصتی است برای شما تا نهایت تلاشتان را بکنید.
chance level U سطح تصادفی
chance medley U ادم کشی اتفاقی که باسوء قصدنبوده وغیرعمدی هم نبوده است
game of chance U بازی قمار
he seized upon the chance U فرصت راغنیمت شمرد
Before it is too late . while one has the chance . U اگر فرصت با قی است ( از دست نرفته )
he seized upon the chance U ازموقع استفاده کرد
snapat the chance U فرصت را در اغوش بگیر
Accidentally . By chance. U بر حسب اتفاق
missing a chance U بزبیاری
To take a chance . To risk it. U دل رابه دریا زدن
He is not dead by any chance , is he ? U نکند مرده باشد ؟
life chance U مجال زندگی
fat chance <idiom> U هیچ شانسی نداشتند
(not a) ghost of a chance <idiom> U حتی یک شانس کوچکی
last chance rule U مقررات مربوط به اجتناب ازتصادم با قایقهای دیگر
stand a chance <idiom> U احتمال داشتن
throw away a chance or opportunity <idiom> U لگدزدن به بخت واقبال
I dont have an earthly chance. U کمترین شانس راروی زمین ندارم
Accidentally. By chance. By accident. بر حسب تصادف [تصادفا]
(not a) snowball's chance in hell <idiom> U بد شانس مطلق
We havent got the slightest chance . We are left out . U کلاهمان پ؟ معرکه است
How come you remembered me ? What lucky chance brings you here U چه شد که یادی از ماکردی ؟
To make assurance doubly sure . To leave nothing to chance. To take every precaution . U محکم کاری کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com