English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
chain letters U نامهی زنجیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
letters U باحروف نوشتن باحروف علامت گذاشتن اجازه دهنده
letters U معرفی نامه
letters U سند
Are there any letters for me? U من نامه ای ندارم؟
letters U نوشته
letters U حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
letters U معرفت دانش
letters U نویسه
letters U حرف
letters U حرف الفباء
letters U حرف چاپی
letters U نامه
letters U مراسله
letters U اثارادبی
letters U کاغذ ادبیات
letters of request U rogatory
letters of reprisal U اجازه نامه انتقام
abbreviated letters U حروف مقطعه
open letters U نامه سر گشاده
letters of procurator U وکالت نامه
letters of marque U حکم ضبط اموال بیگانگان
letters of administration U حکم انتصاب امین ترکه سندی است که به موجب ان سمت مدیر یامدیره ترکه بلاوارث احراز میشود و به وی اختیار قیام به امور راجع به اداره ترکه را میدهد
palatal letters U حروف لطعی یا حنکی حروفی که با گذاردن زبان بکام دهان تلفظمیشوند
letters of administration U سند مدیریت ترکه
letters patent U نامه سرگشوده
letters patent U نامهای که ازطرف دولت برای کسی فرستاده میشود تافورا بازنموده وبرای همه بخواند
the profession of letters U نویسندگی
swamped with letters U کاغذ پیچ
swamped with letters U غرق نامه
nassal letters U حروف غنه
nassal letters U حروف تو دماغی
small letters U حروف کوچک چون bوa
signal letters U معرف
rogatory letters U نامه محتوی تفویض نیابت قضایی
republic of letters U گروه ادبا
republic of letters U جمهور اهل ادب
the profession of letters U تالیف
letters of administration U قیم نامه
uncial letters U حروفی که در کتابهای خطی سدههای 8 میلادی بکارمیبردند....بحروف درشت
letters patent U نامه سرگشاده
letters patent U نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
belles letters U ادبیات
letters patent U نامه سرگشاده یا فرمانی که از طرف شاه به صاحب اختراعی داده شود
letters rogatory U نامه مشعر بر تقاضای نیابت قضایی
letters testamentary U حکم یا خطاب دادگاه ذی صلاحیت
letters testamentary U حکم وصایت
commonwealth of letters U جمهورنویسندگاه یا مولفین
commonwealth of letters U گروه نویسندگاه
weak letters U حروف عله
print letters U دستخطی که مانند چاپ یاحروف چاپی باشد
covering letters U نامه توضیحی
letters testamentary U خطاب به وصی دائربه اشتغال بامروصایت
block letters U حروف جداودرشت
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
a man of letters U اهل قلم
I have some letters to write . U چند تا کاغذ باید بنویسم
love letters U نامه عاشقانه
covering letters U نامه پوششی
letters of administration U اختیارنامه قیمومت
form letters U فرم نامه
covering letters U نامه یایادداشتی که همراه اسنادفرستاده میشود و در ان دلیل ارسال اسناد و مطالب دیگر درج میگردد
to space out letters [text] U فاصله گذاری [بین حروف را بیشتر کردن] [رایانه شناسی ] [چاپ]
lingual letters or linguals U حروف زبانی یا ذولقی
letters shift ltrs U مبدله حروف
I remembered to post the letters . U یادم بود که نامه ها را پست کنم
In capital(block)letters. U با حرف بزرگ ؟( دستی یا چاپ؟ )
amateur station call letters U علامت فرستنده تفننی
chain U سری
chain U سلسله کوه
chain U زنجیر مساحی
chain U چاپگری که حروف آن به ترتیب پشت سر هم قرار دارند
chain U سری عکسهای یک منطقه زنجیر
chain U کند وزنجیز حلقه
chain U رشته
chain U سلسله
chain U : زنجیرکردن
chain U شبکه زنجیری
chain U سلسله سلسله مراتب
chain زنجیر
chain U زنجیره
chain U زنجیر
chain U لیستی از دستورات در فایل که به ترتیب در یک سیستم دستهای اجرا می شوند
chain U مراجعه کنید به CATENA
chain U متصل کردن فایل و داده ها پشت سر هم به طوری که به هر فایل یا داده بعدی یک اشاره گر وجود دارد
chain U 1-مجموعهای از فایل ها یادادههای متصل بهم به ترتیب 2-مجموعهای از دستورالعمل ها که به ترتیب اجرا می شوند
chain U روش وصل کردن یک وسیله با یک کابل که داده را از یک ماشین به دیگری منتقل میکند.
chain saw U اره زنجیری
chain U باس ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند. و هر وسیله میتواند دادهای که در خط به سوی وسیله دیگر وجود دارد دریافت یا ارسال یا تغییر بدهد
chain U رکود داده در یک فایل زنجیری
chain U دارد.
chain U فایلی که در آن هر ورودی داده و آدرس ورودی بعدی را که همان محتوای داده را دارد
chain U لیستی که در آن هر عنصر شامل داده و آدرس عنصر بعدی در لیست است
chain U لیستی از داده که در آن هر اطلاع حاوی آدرس موضوع بعدی در لیست است
chain U زنجیر 09 متری برای اندازه گیری خط پیشروی
chain U از کلمه قبلی
chain U مجموعهای از کلمات که هر کلمه مشتق شده
chain saw U اره برقی
markov chain U زنجیر مارکوف
heteroatomic chain U زنجیر ناجور اتمی
parent chain U زنجیر مادر
homoatomic chain U زنجیر جور اتم
parent chain U زنجیر اصلی
markov chain U زنجیره مارکف
measuring chain U زنجیر مساحی
lost chain U زنجیره گم شده
lost chain U زنجیره از دست رفته
lock chain U زنجیربرای بستن چرخ
load chain U زنجیر بار
link chain U زنجیر اتصال
link chain U زنجیر رابط
pawn chain U زنجیر پیادهای شطرنج
chain grab U زنجیر گیر
pointer chain U زنجیر اشاره گرها
chain brake U عایقزنجیر
chain drive U زنجیرهکششی
chain guide U محافظزنجیر
chain of dunes U زنجیرتلمسه
chain of neurons U نرونهایزنجیرهای
chain stay U محلقرارگیریزنجیر
chain stitch بافت زنجیری
chain wheel A U زنجیریچرخهیA
chain wheel B U زنجیریچرخهیب
chainsaw chain U تیغهارهدرختبری
drive chain U زنجیرهراندن
lifting chain U زنجیربالابر
mooring chain U زنجیرمهار
safety chain U زنجیرهامنیت
He is a chain smoker. U پشت سرهم سیگار می کشد
chain stitch U گره یا کوک زنجیره ای جهت جلوگیری از باز شدن گلیم بافت و تزیین و یا کناره بافی و شیرازه بافی مورد استفاده قرار می گیرد
chain rule U قاعده زنجیری [ریاضی]
chain-smoking U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoking U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smokes U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
print chain U زنجیر چاپ
side chain U زنجیر جانبی
skid chain U زنجیر چرخ
sprocket chain U زنجیر دندانه دار
studded chain U حلقه زنجیر میان دار
surveyor's chain U زنجیر مساحی
surveyor's chain U پاپیمایشگری
surveyor's chain U زنچیر سنجش
tire chain U زنجیر چرخ
tire chain U زنجیر یخ شکن
vehicle chain U زنجیر وسیله نقلیه
chain letter U نامهی زنجیری
chain-smoke U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoke U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smoked U پی در پی سیگار کشیدن
chain-smoked U سیگار را با سیگار قبلی روشن کردن
chain-smokes U پی در پی سیگار کشیدن
gunters chain U زنجیرزمین پیمایی
chain pipe U دهانه چاله زنجیر
chain gang U هم زنجیر
chain gang U دستهای از محکومین که بهم زنجیر شده اند
chain effects U اثرات زنجیری
chain crew U متصدیان اندازه گیری
chain clamp U گیره زنجیری
chain case U جعبه زنجیر
chain case U جعبه محافظ زنجیر
chain cable U زنجیر لنگر
chain bridge U پل معلق
chain guage U اشل زنجیری
chain hob U دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
chain hook U دیلم زنجیر لنگر
chain of evacuation U سیستم تخلیه
chain of evacuation U سیستم اخراجات
chain field U فیلد اتصال
chain of command U سلسله مراتب فرماندهی
chain of command U سلسله مراتب
chain locker U چاله زنجیر
chain locker U انبار زنجیر
chain hook U هوک زنجیر
chain bridge U پل زنجیری
chain block U قرقره
chain reactions U واکنش زنجیری یاهستهای
chain reaction U واکنش زنجیرهای
chain reaction U واکنش زنجیری
chain reaction U واکنش زنجیری یاهستهای
chain stores U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain store U فروشگاه زنجیری فروشگاههای مشابه متعلق به یک شرکت یا کالا
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain reactions U واکنش زنجیری
chain reactions U واکنش زنجیرهای
chain banking U بانکداری زنجیری
block chain U زنجیردوچرخه
band chain U زنجیر مساحی
chain polymerization U بسپارش زنجیری
chain polymerization U بسپارش افزایشی
food chain U زنجیره غذایی
chain saws U اره برقی
chain saws U اره زنجیری
chain mail U زره زنجیری
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
grab chain U زنجیر قلاب دار
daisy chain U زیر تابعی در برنامه که سایرین را در یک مجموعه فراخوانی میکند. اولین تابع دومین
daisy chain U خط ی که تمام خروجیهای وقفه وسایل را به CPU متصل میکند
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
curb chain U زنجیر وصل به هویزه زیر فک اسب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com