Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
central exchange
U
مرکز تلفن خودکار
central exchange
U
مرکزتلکس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
central
U
کامپیوتر مرکزی
central
U
ترمینالی که ارتباط بین کامپیوتر مرکز و ترمینالهای راه دور را برقرار میکند
central
U
واحد ورودی و خروجی
central
U
واحد محاسبات و منط ق
central
U
گروهی از مدارها که توابع اولیه یک کامپیوتر را انجام می دهند واز سه بخش تشکیل شده اند واحد کنترل
central
U
مرکزی
central
U
تلفن چی مرکزی
central
U
متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
central
U
فضایی در حافظه که محل آن مستقیماگ و به سرعت توسط CPU قابل آدرس دهی است
central
U
کلمه با طول کوتاه
central
U
که برای تولید کلمات بزرگ CPU با استفاده از روش ها تقسم بیت به کار می رود
weather central
U
مرکز کنترل اوضاع جوی مرکز هواشناسی
central office
U
مرکز تلفن
central office
U
تلکس و تلگراف
central pith
U
هسته یا مغز چوب
central city
U
مرکز شهر
central gyrus
U
شکنج مرکزی
central convolution
U
شکنج مرکزی
switching central
U
مرکز تلفن خودکار
central city
U
شهر مرکزی
central planning
U
برنامه ریزی مرکزی
central screw
U
پیچمرکزی
central canal
U
مجرای مرکزی
central office
U
دفتر مرکزی
central load
U
نیروی وارد به مرکز
central load
U
بار مرکزی
Central America
U
آمریکایمرکزی
central circle
U
دایرهوسط
central column
U
ستونمرکزی
central defender
U
مدافعوسطی
central incisor
U
دندانپیشینمرکزی
central nave
U
کلیسایمرکزی
central heating
U
گرمایش مرکزی
central heating
U
حرارت مرکزی
central reservation
U
مرکزرزروکردن
central fissure
U
شیار مرکزی
central stile
U
چهارچوبدربمیانی
central sulcus
U
شیار مرکزی
central government
U
حکومت مرکزی
central head
U
فشار مرکزی
central bank
U
بانک مرکزی
central processor
U
پردازنده مرکزی
central war
U
جنگ عمده
central war
U
جنگ عمومی
central reserve
U
سکوی وسط
central terminal
U
پایانه مرکزی
central reserve
U
سکوی میانی
central site
U
سایت مرکزی
central station
U
نیروگاه مرکزی
central strip
U
جداکننده جهات
central strip
U
نوار میانی
central tendency
U
تمایل به مرکز
paching central
U
سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
central tendency
U
احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
central processor
U
پردازشگر مرکزی
central position
U
وضعیت مرکزی
central purchase
U
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
central position
U
قرارگاه مرکزی
central tendency measures
U
اندازههای گرایش مرکزی
central focusing wheel
U
چرخهزوم مرکزی
measures of central tendency
U
اندازههای گرایش مرکزی
central angle at crest
U
فرجه ستیغ
central air data
U
مرکز تهیه اطلاعات هوایی مرکزی
telephone central office
U
مرکز تلفن خودکار
central angle of arch
U
دهانه کمان
central concrete membrane
U
پرده میانی بتنی
battery control central
U
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
central control panel
U
مرکز کنترل
central control panel
U
تابلوی مرکزی کنترل
unit central processing
U
واحد پردازش مرکزی
central treaty organization
U
پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
central treaty organization
U
انگلستان
Central African Republic
جمهوری آفریقای مرکزی
central control desk
U
اطاق فرمان اصلی
central control desk
U
میزفرمان مرکزی
central pumping station
U
تلمبهخانه
central railway station
U
ایستگاه مرکزی راه اهن
central mass storage
U
انباره انبوه مرکزی
central mixing plant
U
مرکز اختلاط بتن
central pastry kitchen
U
اشپزخانه ثابت پادگانی اشپزخانه غیر صحرایی
central planning team
U
تیم طرح ریزی مرکزی
German Central Bank
U
بانک مرکزی آلمان
central processing unit
U
واحدپردازنده مرکزی
central processing unit
U
واحد پردازش مرکزی
central postal directory
U
دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
central treaty organization
U
سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
top central manhole
U
حفرهمیانیورودفرد
central pumping station
U
مرکزی
central telegraph office
U
مرکز تلگراف اصلی
Central Intelligence Agency
U
مرکز اداره اطلاعات
[ایالات متحده آمریکا]
central refueling provisions
U
سیم سوخت رسانی هواپیماکه در ان تمام تانکهای سوخت از یک نقطه تغذیه میشوند
central heating system
U
دستگاه حرارت مرکزی
central information file
U
سیستم اصلی ذخیره داده
central limit theorem
U
قضیه حد مرکزی
organization of central american states
U
سازمان دول امریکای مرکزی
central food preparation facility
U
کارخانجات مرکزی تهیه موادغذایی
exchange value
U
ارزش مبادلهای
exchange
U
معاوضه و مبادله پول
exchange value
U
ارزش مبادله
first of exchange
U
نسخه اصلی برات
in exchange for
U
بجای
in exchange for
U
درعوض
exchange
U
صرافی مبادله کردن
exchange
U
تفاوت
exchange
U
ارز
exchange
U
مرکز مبادله
exchange
U
روش مرتب سازی که داده ها مختلف را تغییر میدهد تا همه مرتب شوند
exchange
U
دادن چیزی به جای چیز دیگر
exchange
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchange
U
جابه جایی داده بین دو محل
exchange
U
رد کردن چوب امدادی به یار تعویض
exchange
U
صرافخانه
exchange
U
رد و بدل کننده
exchange
U
مبادله پول
exchange
U
ارز معاوضه
exchange
U
مبادله کردن تعویض
exchange
U
تبدیل ارز فروشگاه پادگان
exchange
U
مبادله کردن
exchange
U
تبادل
exchange
U
صرافی
exchange
U
تهاتر تسعیر
exchange
U
معاوضه
to exchange something
[for something]
U
معاوضه کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
re exchange
U
برات رجوعی
exchange
U
عوض کردن تسعیر یافتن
exchange
U
مبادله
exchange
U
معاوضه کردن
value in exchange
U
ارزش مبادله
exchange
U
تبادل ردوبدل ارز
exchange
U
اسعار
exchange
U
جای معاملات ارزی و سهامی بورس
to exchange something
[for something]
U
مبادله کردن
[چیزی را با چیز دیگری]
exchange of views
U
تبادل نظر
futures exchange
U
مبادله سلف
exchange of pleadings
U
تبادل لوایح
futures exchange
U
خرید اتی
exchange of views
U
رایزنی
exchange point
U
نقطه تعویض
heat exchange
U
تبادل گرما
exchange of notes
U
نوعی ازموافقتهای سیاسی است که به وسیله مبادله اسنادی بامضمون واحد و حاوی مواردو مطالب مورد توافق طرفین متبادلین انجام میشود
intermediate exchange
U
مرکز
intermediate exchange
U
واسطه
international exchange
U
مرکز تلفن بین المللی
ion exchange
U
تبادل یونی
ion exchange
U
تبادل یون
exchange variation
U
واریاسیون تعویضی
exchange office
U
مرکز تلفن خودکار
exchange rationing
U
جیره بندی ارز
exchange zone
U
فاصله 02 متری خط کشی شده برای ردکردن چوب
exchange transactions
U
معاملات برواتی
exchange sort
U
جورکردن معاوضهای
exchange services
U
خدمات فروشگاهی فروشگاهها
exchange service
U
بنگاه معاوضه
exchange selector
U
سلکتور در دستگاههای مراکزتلفن خودکار
exchange restriction
U
کنترل مبادله ارز
exchange restriction
U
محدودیت ارزی
exchange restricition
U
ممنوعیت ارزی
exchange restricition
U
محدودیت ارزی
exchange register
U
ثبات معاوضهای
par of exchange
U
نرخ برابری ارز
forign exchange
U
ارز
exchange parity
U
برابری ارز
heat exchange
U
تبادل حرارت
local exchange
U
ردوبدل کننده محلی
stock exchange
U
بورس سهام
What is the exchange rate?
U
نرخ تبدیل چقدر است؟
To greet someone . To exchange greetings with someone.
U
با کسی سلام وتعارف کردن
currency exchange
U
تبدیلپول
unvisual exchange
U
مبادله نامرئی چوب
toll exchange
U
مرکز تلفن
to exchange blows
U
جنگ کردن
to exchange blows
U
دست بگریبان شدن
through bill of exchange
U
بارنامه سراسری
teletype exchange
U
مرکز تله تایپ
tandom exchange
U
مرکز تلفن خودکار تاندوم
symmetrical exchange
U
تعویض قرینه
social exchange
U
تبادل اجتماعی
rate of exchange
U
نرخ ارز
rate of exchange
U
نرخ تسعیر
rate of exchange
U
نرخ مبادله
stock exchange
U
بورس اوراق بهادار
losing the exchange
U
تفاوت دادن
magneto exchange
U
مرکز تلفن خودکار با تلفن اندوکتوری
main exchange
U
مرکز اصلی
manual exchange
U
مرکز دستی
medium of exchange
U
وسیله داد وستد
medium of exchange
U
وسیله مبادله
minor exchange
U
تفاوت کوچک
money exchange
U
صرف
money exchange
U
تبدیل پول
post exchange
U
فروشگاه اختصاصی پادگان ارتش
trunk exchange
U
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
rate of exchange
U
نرخ مبادله ارز
outside
[stock exchange]
<adj.>
U
خارج از بورس
[فروخته شده ]
equation of exchange
U
به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
telephone exchange
U
مرکز تلفن خودکار
exchange parity
U
نرخ برابری ارز
stock exchange
U
بورس سهام
stock exchange
U
بورس اوراق بهادار
concentred exchange
U
تبادل همزمان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com