Perdic | center of gravity axis | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	center of gravity axis U	محور ثقل مرکزی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	center of gravity U	گرانیگاه
	center of gravity U	مرکزگرایی
	center of gravity U	مرکز ثقل
	center gravity U	گرانیگاه
	center of gravity envelope U	تصویر نموداری محدوده عقب و جلوی تغییرات مجازگرانیگاه
	center of gravity limits U	محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
	center to center method U	روش اتصال مرکز به مرکزعکس هوایی
	gravity U	سنگینی
	gravity U	ثقل
	gravity U	جاذبه زمین درجه کشش
	gravity U	وقار
	gravity U	اهمیت شدت
	gravity U	جدیت
	gravity U	دشواری وضع
	gravity U	گرانش
	gravity U	گرانی
	gravity U	نیروی ثقل
	gravity U	جاذبه
	gravity U	جاذبه زمین کشش انحراف
	gravity battery U	باتری وزنی
	gravity abutment U	گرانپایه وزنی
	gravity abutment U	گرانپایه سنگین
	death gravity U	حق تدفین
	death gravity U	حق کفن و دفن
	gravity meter U	گرانی سنج
	bulk gravity U	چگالی فاهری
	field of gravity U	میدان ثقل
	gravity chronometer U	زمان سنج گرانشی
	gravity dam U	سد وزنی
	theoretical gravity U	گرانش تئوری
	virtual gravity U	شتابی که از طرف زمین برهر ذره از اتمسفر اثر میکند
	gravity band U	نوارگرانشزمین
	law of gravity U	گرانش
	law of gravity U	جاذبه
	law of gravity U	نیروی گرانشی
	intensity of gravity U	گرانی یا جاذبه زیاد
	intensity of gravity U	شدت با زیادی جاذبه
	gravity davit U	قایق بالابر گرانشی
	gravity davit U	جرثقیل گرانشی
	gravity drop U	زنگ احضار وزنی
	gravity drop U	پرتاب بار یا بارریزی ازهواپیما با استفاده از نیروی سقوط ازاد
	gravity extraction U	بیرون ریختن یا پرتاب بار ازهواپیما با استفاده از سقوط ازاد
	gravity lubrication U	روغنکاری سقوطی
	gravity wall U	دیوار وزنی
	gravity waves U	امواج ثقلی
	acceleration of gravity U	شتاب ثقل
	absolute gravity U	سنگینی مطلق
	apparent gravity U	شتاب گرانی
	specific gravity U	گرانی ویژه
	apparent gravity U	شتاب ثقل
	specific gravity U	چگالی نسبی
	acceleration of gravity U	شتاب گرانش
	specific gravity U	ورن مخصوص
	specific gravity U	چگالی
	specific gravity U	وزن مخصوص
	centres of gravity U	مرکز ثقل
	centres of gravity U	گرانیگاه
	centre of gravity U	مرکز ثقل
	acceleration of gravity U	شتاب گرانی
	centre of gravity U	گرانیگاه
	gravity spillway dam U	سد سرریز وزنی
	gravity die casting U	ریخته گری حدیدهای ثقلی
	hollow gravity dam U	سد تهیده وزنی
	absolute specific gravity U	سنگینی ویژه مطلق
	gravity arch dam U	سد قوسی وزنی
	acceleration due to gravity U	شتاب ثقل
	gravity dam of triangular section U	سد وزنی با نیمرخ مثلثی
	cross section of a gravity dam U	قسمت
	z axis U	محور "زد"
	y axis U	محور عمودی روی یک صفحه مختصات
	z axis U	بردار عمق در گراف سه بعدی
	z axis U	محور z
	z axis U	محوری که روی یک صفحه مختصات عمق رانشان میدهد
	x axis U	بردار افقی گراف
	x axis U	محور x
	y axis U	محور y
	y axis U	بردار عمودی گراف
	x axis U	محور افقی روی یک صفحه مختصاتی
	x axis U	محور ایکس ها
	x axis U	محور افقی مختصات یا محورطولها
	y axis U	محور عمودی
	x axis U	محور ایکس
	y axis U	محور ایگرگ
	y axis U	محور وای
	x axis U	محور طولها
	y axis U	محور عرضی مختصات
	y axis U	محور ایگرگ ها
	axis U	1-خط ی که چیزی اطراف آن می چرخد 2-خط مرجعی که پایه مختصات یک گراف است
	axis U	میله
	axis U	برای مختصات افقی در گراف
	axis U	محورهای مختصات
	axis U	برای مختصات عمودی در گراف
	axis U	محور چرخ
	y axis U	محور عرضها
	axis U	محور تقارن مهره اسه
	axis U	محور
	axis U	خط محور
	axis U	مهره دوم گردن مهره محوری
	axis U	خط طولی یا عرضی
	axis U	آسه
	axis U	محور طولی
	axis U	قطب
	inclined axis U	محور مورب
	improper axis U	محور نامتعارف
	signal axis U	محورارتباطات
	imaginary axis U	محور انگاری
	drag axis U	محور پسا
	earth's axis U	محور زمین
	elastic axis U	محور الاستیک
	neutral axis U	میان تار بی تنش
	flexural axis U	محور خمش
	imaginary axis U	محورموهومی
	lift axis U	محور برا
	longitudinal axis U	محور طولی
	magnetic axis U	محورمغناطیسی
	optical axis U	محور اپتیکی
	command axis U	محور حرکت یکان
	command axis U	محورحرکت قرارگاه فرماندهی محور ارتباط فرماندهی
	normal axis U	محور عمودی
	normal axis U	محور قائم
	major axis U	محور کانونی
	neutral axis U	محور بی تنش تار خنثی
	neutral axis U	محور خنثی
	mass axis U	محور جرم
	paradigmatic axis U	محور جانشینی
	paradigmatic axis U	درزبانشناسی
	magnetic axis U	محور مغناطیسی
	signal axis U	محور مخابرات
	magnetic axis U	محور قطب مغناطیسی
	rotary axis U	محور دوار
	dam axis U	محور سد
	roll axis U	محور غلطش
	refrence axis U	محور مبداء
	crystal axis U	محور کریستال
	principle axis U	محور اصلی
	principal axis U	محور مبداء
	principal axis U	محور اصلی
	main axis U	محور اصلی
	minor axis U	قطر اقصر
	transverse axis U	محور عرضی
	axis of control U	محورکنترل خودکار هواپیما
	axis of control U	محور کنترل هواپیما
	y axis amplifier U	تقویت کننده محور ایگرگ
	axis of trunnions U	محور قبضیتن توپ
	axis of coordinates U	محورهای مختصات
	cordinate axis U	محورهای مختصات
	axis of earth U	محور زمین
	declination axis U	محورنقصان
	axis of the bore U	محور لوله
	axis of symmetry U	محور تقارن
	axis of rotation U	محور دوران
	polar axis U	محورقطبی
	axis of symmery U	محور تقارن
	axis of advance U	محور پیشروی
	inclined axis U	محور مورب
	symmetry axis U	محور تقارن
	camera axis U	محور دوربین عکاسی
	cartesial axis U	محور دکارتی
	vertical axis U	محور عمودی
	vertical axis U	محور قائم
	visual axis U	محور بینایی
	celestrial axis U	محور عالم
	x axis defelection U	انحراف- ایکس
	axis of the bore U	محور مرکزی لوله
	wing axis U	محور بال
	x axis amplifier U	تقویت کننده محور ایکس
	axis of rotation U	محور چرخش
	z axis amplifier U	تقویت کننده محور "زد"
	simple axis of symmetry U	محور ساده تقارن
	blade span axis U	محور تغییر گام ریشه تیغه
	cerebro spinal axis U	محور مغزی- نخاعی
	axis of signal communication U	محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
	principal axis of inertia U	محور اصلی ماند
	coordinate system of axis U	سیستم محورهای مختصات
	rotational reflection axis U	محور چرخش انعکاس
	alternating axis of symmerty U	محور تقارن متناوب
	dual y axis graph U	نمودار با دو محور y
	vertical-axis wind turbine U	توربینبادیمحورعمودی
	axis of earth magnetic field U	محور میدان مغناطیسی زمین
	horizontal-axis wind turbine U	توربینافقیبامحوربادی
	center U	مجمع
	center U	کیان
	center U	گروه مرکزی
	center U	تمرکز یافتن
	center U	درمرکز قرارگرفتن
	center U	وسط ونقطه مرکزی
	center U	مرکز
	center U	میان
	off-center <idiom> U	عجیب وغریب
	center U	سانتر
	center U	تعیین حدودوسیله ایجاد حرارت برای استفاده در هواپیمای بی موتور
	center U	نقط ه میانی چیزی
	center U	قرار دادن مناسب نوک خواندن / نوشتن روی دیسک مغناطیسی یا نوار
	center U	قرار دادن یک متن در مرکز کاغذ یا صفحه نمایش
	center U	سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
	center U	شخصی که موافب عملیات کامپیوتر مرکزی است
	center U	سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
	off center U	خارج از مرکز
	center U	نقطه گره
	center U	متمرکز کردن