English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cataloged procedure U رویه فهرست بندی شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cataloged U کاتالوگ
cataloged U ایجاد یک کاتالوگ از موضوعات ذخیره شده
cataloged U لیستی از مضوعات یا محتواهای آنها به ترتیب
cataloged U لیستی از فایل ها که دریک فایل مغناطیسی ذخیره شده اند
cataloged U فهرست و مشخصات کالاهای یک شرکت
cataloged U لیست قطعات کاتالوگ
cataloged U فهرست کردن
cataloged U کتاب فهرست
cataloged U فهرست
cataloged data set U مجموعه داده فهرست بندی شده
procedure U پروسه
procedure U رویه طریقه فرایند
procedure U طرزکار
procedure U روش وطرز عمل
procedure U نحوه عمل
procedure U روش کار
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
procedure U بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
procedure U روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
procedure U اقدام
procedure U طرز
procedure U رویه
procedure U طرز عمل
procedure U روش
procedure U ایین دادرسی
procedure U روند
procedure U پردازه
procedure U دستورالعمل
procedure U روال
procedure U روش شیوه
procedure U فرابرش
procedure U ایین کار روش کار
procedure U شیوه
procedure word U کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
procedure turn U دور زدن برای برگشتن در مسیر
procedure turn U دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
procedure sign U علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
procedure oriented U رویه گرا
procedure message U پیام معمولی
procedure message U پیام عادی
procedure manual U کتاب راهنمای رویهای
procedure division U یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول
pure procedure U رویه جامع
recovery procedure U رویه ترمیمی
[procedure of] solution U راه حل
procedure checklist U ایجادکنندهلیستتنظیم
rules of procedure U نظامنامه داخلی
rules of procedure U قوانین مربوط به روش جاری
rules of procedure U روش جاری
regular procedure U اقدام قانونی
recursive procedure U رویه بازگشتی
procedure declaration U اعلان رویه
civil procedure U اصول محاکمات حقوقی
in stream procedure U رویه با مسیل
illegal procedure U خطای تیم مهاجم
endorcement procedure U شیوه اجرا
court procedure U محاکمه
control procedure U رویه کنترل
code of procedure U قانون اصول محاکمات
code of procedure U قانون ایین دادرسی
codress procedure U روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
civil procedure U ایین دادرسی مدنی
inquisitorial procedure U دادرسی با شکنجه و سخت گیری
it was an incorrect procedure U یک اقدام غلطی بود
legal procedure U محاکمه
legal procedure U دادرسی
law of procedure U قانون اصول محاکمات قانون شکلی
law of procedure U قانون ائین دادرسی
it was an incorrect procedure U جریانش درست نبود
root canal procedure U روت کانال تراپی [دندان پزشکی]
root canal procedure U درمان ریشه [دندان پزشکی]
principle of criminal procedure U ایین دادرسی کیفری
root canal procedure U عصب کشی [روت کانال] [دندان پزشکی]
Act according to the previous procedure. U بترتیب گذشته عمل کنید
civil procedure code U قانون ایین دادرسی مدنی
the low of criminal procedure U قانون اصول محاکمات جزایی
law of criminal procedure U ائین دادرسی کیفری
law of civil procedure U ائین دادرسی مدنی
procedure oriented language U زبان رویه گرا
input output procedure U رویه ورودی- خروجی
principle of criminal procedure U اصول محاکمات جزائی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com