Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
capital intensive goods
U
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
capital intensive
U
سرمایه طلب
capital intensive
U
سرمایه بر
labor intensive goods
U
کالاهای کاربر
capital intensive technique
U
فن تولید سرمایه بر
capital goods
U
کالاهای سرمایهای
capital goods
U
دارایی ثابت
intensive
U
پرقوت متمرکز
intensive
U
شدید
intensive
U
تشدیدی
intensive
U
مشتاقانه
intensive
U
مفرط
intensive
U
تند
intensive
U
فشرده
intensive bombardment
U
بمبارانی که بیک نقطه متمرکزیل متوجه باشد
labor intensive
U
کاربر
intensive agriculture
U
کشت عمقی
an intensive particle
U
ادات شدید
intensive properties
U
خواص شدتی
intensive cultivation
U
زراعت عمقی
import intensive
U
واردات پر
labour-intensive
U
صنعتیکهبهتعدادکارگرزیادینیازمنداست
intensive cultivation
U
اضافه کردن مقدار تولید از طریق افزایش عامل کار یا سرمایه بدون اینکه سطح زیر کشت زیادشود
intensive care
U
مراقبتهایویژه
labor intensive
U
کارطلب
labour intensive industry
U
صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
labor intensive production
U
تولید کاربر
labour intensive industry
U
صنعت کاربر
goods
U
امتعه
goods
U
کالاها
available goods
U
کالاهای موجود
goods
U
اجناس
goods
U
جنس
goods
U
کالا
get the goods on someone
<idiom>
U
فهمیدن اطلاعات بد درمورد کسی
d. of goods
U
تحویل کالا یا اجناس
heavy goods
U
محصول صنایع سنگین
heavy goods
U
کالاهای سنگین
heavy goods
U
ماشین الات سنگین
goods intake
U
کالاهای دریافتی
household goods
U
her by girl married anewly to given parents جهیزیه
prohibited goods
U
کالاهای منع شده
intermediate goods
U
کالاهای واسطهای
intermediate goods
U
کالاهای واسطه
goods intake
U
کالاهای درحال تحویل
goods inwards
U
کالاهای دریافتی
goods inwards
U
کالاهای درحال تحویل
hard goods
U
اجسام سخت
goods on approval
U
تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
goods on consignment
U
کالاهای امانی
handling of goods
U
جابجایی کالا
goods receiving
U
کالاهای درحال تحویل
goods receiving
U
کالاهای دریافتی
handling of goods
U
جابجایی امتعه
hard goods
U
اجسام پایدار ومقاوم
hazardous goods
U
کالاهای خطرناک
hazardous goods
U
امتعه خطرناک
goods in transit
U
کالاهای عبوری
goods in pledge
U
کالای گروی
goods and services
U
کالاها و خدمات
contrabanded goods
U
اموال و اشیا قاچاق
consumption goods
U
کالاهای مصرفی
consumer's goods
U
کالای مصرفی
consolidate goods
U
کالاها را ادغام کردن
competitive goods
U
کالاهای مورد رقابت
common goods
U
کالای مورد نیاز عموم
collective goods
U
پارک و غیره
collective goods
U
مانند جاده
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
collective goods
U
کالاهای جمعی
collection of goods
U
دریافت کالا
checking of goods
U
بررسی امتعه
carriage of goods
U
حمل و نقل کالا
custody of goods
U
حفافت یا نگهداری کالا
d. in second hand goods
U
سمسار
goods afloat
U
کالای در راه
futures goods
U
کالاهایی که در معامله سلف خرید و فروش می گردد کالاهای مورد معامله سلف
finished goods
U
کالاهای اماده فروش
finished goods
U
کالاهای ساخته شده
final goods
U
کالا برای مصرف نهائی
complementary goods
U
کالاهای مکمل
final goods
U
کالای نهائی
fate of goods
U
وضعیت کالا
fancy goods
U
کالاهای تجملی
dutiable goods
U
کالایی که حقوق گمرکی یاعوارض دیگربدان تعلق می گیرد
durable goods
U
کالاهای بادوام
durable goods
U
کالای بادوام یا فاسد نشدنی کالاهای دیرپای
dress goods
U
قماشهای زنانه
discount of goods
U
تخفیف روی کالا
d. in second hand goods
U
دست فروش
goods and chattels
U
اموال و دارائیهای منقول
investment goods
U
کالاهای سرمایهای
to discharge goods
U
کالا را تخلیه کردن
to countermand goods
U
سفارش کالا را پس گرفتن
to boycott goods
U
تحریم کردن کالا
the goods in question
U
کالای موردبحث
the goods are on order
U
کالا را سفارش داده ایم
supporting goods
U
موادی که در کالا بکاربرده نمیشودولی جهت تولید کالا لازم میباشد
supporting goods
U
کالاهای حمایتی
substitute goods
U
کالاهای جانشین
stolen goods
U
کالای مسروقه
stolen goods
U
مال مسروقه
stolen goods
U
مال دزدی کالای دزدیده شده
valuable goods
U
اشیاء بهادار
stolen goods
U
اموال مسروقه
staple goods
U
کالای بسیار ضروری
spot goods
U
کالاهای اماده تحویل
to t. a cusomer for goods
U
کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
valuable goods
U
اشیاء باارزش
transport of goods
U
حمل و نقل بار
transport of goods
U
رفت و آمد بار
substandard goods
U
اجناس بنجل
Goods to declare
U
همراه داشتن کالاهای گمرکی
deliver the goods
<idiom>
U
موفق درانجام کاری که خوب انتظار میرود
Contraband goods.
U
کالای قا چاق
manufactured goods
U
کالایکارخانهساز
goods wagon
U
واگنحملکالا
goods station
U
ایستگاهکالاهایتجارتی
yard goods
U
اجناس ذرعی
white goods
U
حوله سفید ملافه
white goods
U
پارچه سفید نخی
we ran out of these goods
U
این کالای ما تمام شد
spot goods
U
کالاهای موجود
soft goods
U
کالاهای مصرف شدنی
soft goods
U
کالاهای بی دوام
perishable goods
U
کالاهای فاسد شدنی
overdue goods
U
کالاهای تحویل نشده
order for goods
U
سفارش کالا
on receipt of the goods
U
برسیدن کالا
on receipt of the goods
U
بوصول کالا
nonessential goods
U
کالاهای غیر اساسی
nondurable goods
U
کالاهای بی دوام
narrow goods
U
نوار قیطان
narrow goods
U
کاذی باریک
mixed goods
U
کالاهای مختلط
merit goods
U
کالاهای ایده ال
merit goods
U
کالاهای مطلوب
marketable goods
U
کالاهای قابل عرضه به بازار
lien on goods
U
حق حبس کالا
knit goods
U
کالای کش بافت
knit goods
U
کش بافت
perishable goods
U
کالاهای خراب شدنی کالاهای فاسد شدنی
perishable goods
U
perishables
smuggled goods
U
کالای قاچاق
secondhand goods
U
کالاهای دست دوم
rationed goods
U
کالاهای جیره بندی شده
public goods
U
کالاهای عمومی
proprietary goods
U
کالاهای اختصاصی
proprietary goods
U
کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
prohibited goods
U
اشیاء ممنوع
prohibited goods
U
کالاهای ممنوعه
producer's goods
U
هرچیزی که تولید کننده یا صاحب کارخانه در جهت تولید جنس دیگری ازان استفاده کند
producer's goods
U
مواد تولیدی
producer's goods
U
کالاهای مولد
producer's goods
U
کالاهای سرمایهای کالاهای تولیدی
producer goods
U
کالاهای سرمایهای
producer goods
U
کالاهای تولیدی
piece goods
U
کالاهایی که بصورت دانهای بفروش میرسد
inwards goods
U
کالاهای وارداتی
consumer goods
U
کالای مصرفی
goods trains
U
قطار باربری
bill of goods
U
صورت کالا
bill of goods
U
فهرست تجارتی
bonded goods
U
کالاهایی که در انبار گمرک میباشد
luxury goods
U
کالاهای تشریفاتی
dry goods
U
اجناس خشک
goods trains
U
قطار حمل کالا
bonded goods
U
کالاهایی که تحت کنترل گمرک نگهداری میشود
luxury goods
U
کالاهای تجملی
consumer goods
U
اشیاء مصرفی
consumer goods
U
کالاهای مصرفی
goods train
U
قطار حمل کالا
goods train
U
قطار باربری
dry goods
U
خشکبار
acceptance of goods
U
قبول کردن کالا
attractive goods
U
کالاهای جذاب
business goods
U
کالای تولیدی
acceptance of goods
U
پذیرفتن کالا
appropriation of goods
U
ضبط مال التجاره
branded goods
U
کالاهای دارای علامت تجاری کالاهای مارکدار
With my own capital .
U
با سرمایه شخصی خودم
capital
U
حرف بزرگ
capital
U
راس المال
capital
U
گناه مستوجب اعدام سرمایه
capital
U
تنخواه
capital
U
ارزش ویژه
capital
U
رئیسی ریاست مابانه عمده
capital
U
اساسی
capital value
U
ارزش فعلی
capital
U
مستلزم بریدن سر یاقتل
capital
U
فوقانی راسی
capital
U
سرستون سرلوله بخاری
capital
U
قابل مجازات مرگ دارای اهمیت حیاتی
capital
U
عالی
capital value
U
ارزش سرمایهای
capital
U
حرف درشت پایتخت
capital
U
سرمایه
capital
U
سرستون
capital
U
پایتخت
capital value
U
ارزش سرمایه
the goods are orlie in pledge
U
کالا در گرو اوست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com