English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
camera magazine U کاست فیلم دوربین
camera magazine U جعبه محتوی فیلم عکاسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
magazine U مخزن فشنگ خشاب
magazine U تعداد صفحات در سیستم ویدیویی متنی
magazine U مخزن ماسه
magazine U خزانه فشنگ
magazine U انبار مهمات
magazine U مخزن مهمات ناو جعبه خزانه تفنگ جعبه خوراک دهنده
magazine U انبار
magazine U خزانه
magazine U مخزن خشاب اسلحه
magazine U مجله
powder magazine U مخزن باروت
glossy magazine U مجلهایکهحاویصفحاتبراقعکسلباسهای مد روز وغیرهباشد
slide magazine U جعبهاسلاید
magazine space U زاغه زیرزمینی محل انبار مهمات
drum magazine U مخزن استوانهای
powder magazine U انبار باروت
electronic magazine U مجله الکترونیکی
magazine area U محل نگهداری مواد منفجره یامهمات
magazine gun U تفنگ خزانه دار
magazine space U محوطه زاغه مهمات
magazine catch U جایگاهانبارخشاب
magazine feed U تغذیه مخزن
trade magazine U مجله تخصصی تجارت
magazine base U محلانبارخشاب
box magazine U قوطی خشاب خشاب قوطی شکل
box magazine U خشاب جعبهای شکل
magazine gun or rifle U تفنگ خزانه دار
magazine flooding system U سیستم اب فشان انبار مهمات ناو
magazine feeding attachment U تجهیزات تغذیه مخزن
This is a monthly magazine ( periodical ) . U این مجله ماهانه است
in camera U غیر علنی
camera U [اتاقی با طاق قوسی یا منحنی]
camera دوربین یا جعبه عکاسی
camera دوربین
disposable camera U دوربینبازاری
stereoscopic camera U دوربینبرجستهبین
still video camera U دوربیننمایشثابت
camera platform U سکویدوربین
camera screw U پیچدوربین
cine camera U دوربینفیلمبرداری
underwater camera U دوربینزیرآبی
view camera U دوربیننما
disc camera U صفحهدوربین
camera viewfinder U دوربیننمایاب
Polaroid camera U نوعیدوربینمخصوصگرفتنعکسفوری
security camera U دوربین امنیتی
observation camera U دوربین امنیتی
CCTV camera U دوربین امنیتی
surveillance camera U دوربین نظارت
security camera U دوربین نظارت
CCTV camera U دوربین نظارت
surveillance camera U دوربین مدار بسته
security camera U دوربین مدار بسته
observation camera U دوربین مدار بسته
CCTV camera U دوربین مدار بسته
camera lucida U [ابزاری که نور خورشید را بوسیله منشور منعکس می کند.]
observation camera U دوربین نظارت
surveillance camera U دوربین امنیتی
camera dolly U پایهدوربین
camera-shy U بیزار از دوربین
box camera U دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
camera station U ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
sound camera U دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
sitting in camera U جلسه غیر علنی
sitting in camera U جلسه خصوصی دادگاه
panoramic camera U دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
miniature camera U دوربین تصاویر کوچک
miniature camera U دوربین مینیاتوری
electron camera U دوربین الکترونی
color camera U دوربین رنگی
camera window U دریچه دیافراگم دوربین
box camera U دوربین قوطی
camera obscura U اطاقک تاریک جعبه عکاسی
camera obscura U تاریک خانه
camera axis U محور دوربین عکاسی
camera lucida U دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
in camera proceedings U دادرسی غیر علنی
camera body U بدنهدوربین
camera back U قسمتهایپشتیدوربین
camera tube U دوربین تلویزیونی
camera-shy U کسی که دوست ندارد از او عکس یا فیلم بگیرند
camera nadir U خط لولای دوربین
camera nadir U محورلولایی دوربین عکاسی
air cartographic camera U دوربین عکس برداری هوایی
air survey camera U دوربین عکسبرداری هوایی
camera ready copy U کپی اماده تکثیر
camera cycling rate U نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
closed-circuit camera U دوربین مدار بسته
closed-circuit camera U دوربین نظارت
closed-circuit camera U دوربین امنیتی
television camera tube U دوربین تلویزیونی
continuous strip camera U دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
image camera tube U لامپ تصویر میانی دوربین
camera control unit U مرکزکنترلدوربین
camera platform lock U محلقفلدوربینبهپایه
camera control technician U متخصصفنیکنترلدوربین
Polaroid0 Land camera U دوربینزمینیپولاروید
camera control area U محلتنظیمدوربین
colour television camera U صفحهرنگیدوربین
lighting/camera control area U سطحکنترلدوربینروشنایی
cross section of a reflex camera U قسمتعرضیبازتابتلسکوپ
single-lens reflex camera U دوربینبازتابتکلنزی
twin-lens reflex camera U لنزدوتاییانعکاسدوربین
single-lens reflex (SLR) camera U دوربینتکلنزی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com