English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
calibration marker U فاصله یاب راداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
calibration U کالیبره کردن
calibration U مین یک بررسی استاندارد
calibration U درجه بندی
calibration U واسنجی
calibration U خصلت یابی
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
calibration U زینه بندی
calibration U تنظیم الات دقیق
calibration U تنظیم
calibration U واسنجی
calibration U کالیبراسیون
calibration curve U منحنی درجه بندی
official calibration U واسنجی رسمی [مهندسی]
range calibration U تعیین دقت مسافت تنظیم برد سلاح
range calibration U تنظیم مسافت
maintenance calibration U تنظیمات مربوط به نگهداری تنظیم تعمیراتی
compass calibration U تنظیم انحراف قطب نما
calibration error U خطای درجه بندی
compass calibration U تنظیم قطب نما
calibration standard U استانداردتنظیم
calibration standard U اندازه کالیبراسیون
calibration capacitor U خازن کالیبراسیون
calibration card U کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
calibration constant U ثابت درجه بندی
calibration mark U علامت کالیبراسیون
marker U حساب نگهدار
marker U کد نشان دهنده انتهای یک فیلد و ابتدای بعدی
marker U علامت روی زمین گلف برای نشان دادن محل گویی که با دست برداشته شده
marker U ثبت کننده امتی_از
marker U تعیین کننده شاخص هدف شاخص
marker U علامته_ای روی زمین
marker U داور
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker U مشخص کننده
marker U دو علامت در ابتدا و انتهای بخشی از داده یا متن برای نشان دادن بلاک خاص که قابل حرکت یا حذف یا کپی به عنوان سیگنال واحد باشد
marker U کد وارد شده در فایل یا متن برای بیان یک بخش خاص
marker نشانگر
marker U نشان گذار
marker U علامت نشانه
marker U علامت نشان
marker U نشانه
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
marker variable U متغیر ممیز
range marker U فاصله یاب راداری
row marker U دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
saltpetre marker U شوره پز
sea marker U نوعی رنگ یا پودر رنگی که برای علامت گذاری اب دریا به کار می رود
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
marker pen علامت گذار
position marker U نشانگرموقعیت
skirt marker U نشانگذاردامن
marker ship U ناو نماینده یاجلودار ستون
marker ship U کشتی نماینده
beach marker U علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
absorption marker U عقربه جذب
book marker U چوب الف
dye marker U فشفشه
dye marker U فشفشه نشان کننده
book marker U نشان لای کتاب
play marker U طراح حمله
lane marker U راهنمای معبر داخل میدان مین
fan marker U نوعی برج مراقبت مخابراتی که تشعشعات امواج ان به صورت دایره قائم است
gap marker U علامت مخصوص نشاندادن رخنه در میدان مین
marker post U لبه نما
marker circle U دایره مشخص کننده مرکزمنطقه فرود هوایی یا باندفرود هواپیما
beginning of tape marker U علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
end of tape marker U علامت انتهای نوار
side marker light U چراغعلامتدهندهکناری
end of data marker U نشانگر انتهای داده ها
end of tape marker U نشانگر انتهای نوار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com