Perdic | bulk storage | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (9 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	bulk storage U	انباره پر گنجایش
	bulk storage U	انباره پرگنجایش

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	bulk liquid storage space U	حجم کلی مخزن
	bulk replacement storage U	سهمیه کل جایگزینی درصحنه عملیات
Other Matches

	bulk U	جرم
	bulk U	بخش
	bulk U	حجم کلی
	bulk U	حجم
	bulk U	در حجم بزرگ
	bulk U	پاک کردن یک دیسک یا نوار مغناطیسی در یک عمل
	bulk U	رسانهای که قادر به ذخیره سازی حجم بزرگی از داده با اندازه ها و حالتهای مختلف است
	bulk U	مین کننده اطلاع برای ایجاد صفحات متن ویدیویی -off line به کار می رود که بعد آنها را به سرعت به کامپیوتر اصلی متصل کند
	bulk U	حجم بزرگی از چیزی
	in bulk U	جملهای
	in bulk U	همینطوری
	in bulk U	بی فرف
	bulk U	توده
	bulk U	بصورت عمده
	bulk U	بصورت توده جمع کردن
	bulk U	اندازه
	bulk U	جسامت حجم
	bulk U	تنه
	bulk U	لش
	bulk U	جثه
	bulk U	جسم
	bulk U	فله
	bulk U	انباشتن
	bulk U	پرحجم
	bulk U	بارقوال
	bulk U	یک جا
	bulk U	قسمت عمده
	bulk U	قسمت بزرگ
	bulk U	عمده
	bulk U	توده اکثریت
	bulk material U	امادقوال
	bulk density U	چگالی حجمی
	bulk density U	چگالی کشیدگی
	bulk loading U	بارگیری مخزن به طور یک جا
	bulk density U	چگالی تودهای
	bulk eraser U	degausser
	bulk loading U	بارگیری در مخازن
	bulk material U	اماد یک جا
	bulk material U	اماد حجیم
	bulk gravity U	چگالی فاهری
	bulk head U	دیواریکه برای جلوگیری ازفشار اب یا خاک ساخته میشود
	bulk deformation U	تغییر شکل حجمی
	of agreat bulk U	تنه دار
	bulk buy U	عمدهخر-کسیکهیکجاخریدمیکند
	bulk yarn U	نخ های پفکی و حجیم شده جهت ایجاد سطوح برآمده و برجسته
	bulk terminal U	اندازهپایانی
	bulk cargo U	بار قوال
	bulk cargo U	بار یک پارچه
	bulk cargo U	بارحجیم بار عمده
	bulk cargo U	محموله حجیم
	bulk cargo U	کالای فله بار فله
	bulk cargo U	کالای بسته بندی نشده
	bulk cargo U	بار فله
	bulk concrete U	بتن تنیده
	break bulk U	تفکیک محصولات
	bulk material U	مواد اولیه حجیم
	bulk supply U	اماد به طور قوال
	bulk supply U	اماد با کانتینر
	bulk transport U	حمل بار به صورت فله
	of agreat bulk U	طش دار
	to break bulk U	خالی کردن بار
	bulk buying U	خرید فله
	bulk buying U	خرید درحجم زیاد
	bulk buying U	خرید بصورت عمده
	bulk carrier U	کشتی که کالای فله حمل مینماید
	bulk carriers U	وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
	bulk carriers U	کشتی که کالای فله حمل مینماید
	bulk carrier U	وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
	bulk supply U	اماد عمده
	bulk strain U	تغییر شکل نسبی حجمی
	bulk stock U	ذخایر بسته بندی شده اماد قوال و یک جا
	bulk petroleum U	سوخت مخزنی
	bulk oil U	نفت بی فرف
	bulk petroleum U	سوخت قوال مخازنی که بیش از 55 گالن فرفیت دارند
	bulk modulus U	ضریب کشیدگی
	bulk polymerization U	بسپارش تودهای
	bulk production U	تخلیه سوخت از تانکر به مخزن
	bulk production U	تقسیم سوخت درفروف کوچک
	bulk properties U	خواص گروهی
	bulk stock U	ذخایر قوال
	bulk load method U	روش بارگیری با بارقوال
	break bulk agent U	عامل تفکیک محصولات
	break bulk cargo U	محموله بسته بندی شده
	break bulk point U	نقطه تقسیم اماد کشتی به داخل قایقهای کوچکتر
	bulk load method U	روش استفاده از بارگیری قوال
	bulk petroleum products U	فراوردههای نفتی قوال
	bulk modulus of elasticity U	ضریب کشسانی حجمی
	break bulk cargo U	محمولات تفکیک شده
	bulk petroleum conversion kit U	جعبه وسایل تبدیل خودروی عمومی به خودرو حمل موادسوختی
	storage U	مخزن
	storage U	حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
	storage U	وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
	storage U	هر رسانه ذخیره سازی داده
	storage U	که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
	storage U	ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
	storage U	فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
	storage U	فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
	storage U	مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
	storage U	ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
	storage U	مشابه 9641
	storage U	TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
	storage U	بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
	storage U	انبار کردن
	storage U	انبار
	storage U	ذخیره کردن
	storage U	خزانه
	storage U	نگهداری
	storage U	1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
	storage U	چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
	storage U	دیسک برای ذخیره داده
	storage U	ذخیره سازی
	storage U	اندوزش
	storage U	انبارش
	storage U	انباره
	storage U	می نیست
	storage U	هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
	storage U	ذخیره کردن ذخیره
	storage U	حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
	storage U	تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
	storage U	فضای لازم برای ذخیره سازی داده
	storage U	نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
	storage U	حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
	storage U	رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
	storage U	ذخیره سازی انبار کالا
	storage capacity U	گنجایش انباره
	storage bunker U	دخیره
	storage bunker U	انبار
	storage capacity U	فرفیت انباره
	storage buffer U	میانگیر انباره
	storage block U	بلوک ذخیره
	storage battery U	باتری بارشدنی
	storage battery U	اکولاموتور
	storage battery U	انباره
	storage array U	ارایه انباره
	storage battery U	باتری انبارهای
	storage cell U	یاخته انباره
	storage costs U	هزینههای انبارداری
	storage cycle U	چرخه انباره
	storage cycle U	سیکل انباره
	storage device U	دستگاه انبارش
	storage device U	دستگاه ذخیره
	storage device U	دستگاه ذخیره سازی
	storage circuit U	مدار ذخیره
	storage device U	انباره
	storage cell U	سلول انباره
	storage device U	دستگاه انباره
	storage cell U	باتری
	storage cell U	پیل باتری
	storage compaction U	فشردگی انباره
	storage area U	ناحیه انبارش
	real storage U	انباره واقعی
	permanent storage U	حافظه دائمی
	real storage U	حافظه حقیقی
	read only storage U	انباره فقط خواندنی
	primary storage U	انباره اولیه
	primary storage U	حافظه اولیه
	program storage U	انباره برنامه
	protected storage U	حافظه محافظت شده
	protected storage U	انباره محافظت شده
	protected storage U	انباره محفوظ
	regenerative storage U	انباره باززا
	searching storage U	روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
	storage allocation U	تخصیص حافظه
	storage allocation U	تخصیص انباره
	static storage U	انباره ایستا
	serial storage U	انباره سری
	serial storage U	انباره نوبتی
	sequential storage U	انباره ترکیبی
	semiconductor storage U	حافظه نیمه هادی
	secondary storage U	انباره ثانوی
	secondary storage U	حافظه ثانویه
	secondary storage U	انباره ثانویه
	seasonal storage U	مخزن فصلی
	pushup storage U	انباره بالا فشردنی
	winter storage U	مخزن زمستانه
	wet storage U	بارگیری روی عرشه کشتی درروی دریا بارگیری دریایی
	wet storage U	تر داری
	weekly storage U	مخزن هفتگی
	volatile storage U	حافظه فرار
	volatile storage U	انباره فرار
	virtual storage U	حافظه مجازی
	virtual storage U	انباره مجازی
	vault storage U	محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
	useable storage U	ذخیره مفید
	temporary storage U	انباره موقتی
	temporary storage U	حافظه موقت
	temporary storage U	می نیست
	working storage U	حافظه کاری
	working storage U	انباره کاری
	cold storage U	سردخانه
	addressable storage U	حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
	addressable storage U	حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
	storage tray U	سینیذخیره
	storage space U	فضایذخیره
	storage door U	دروسایلذخیرهای
	scenery storage U	چشماندازانبار
	storage compartment U	قسمتذخیره
	temporary storage U	فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
	temporary storage U	ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
	storage map U	نقشه حافظه