English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bridle assembly U کنترلوزنه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bridle U عنان
bridle U دهه کردن
bridle U کنترل کردن
bridle U جلوگیری کردن از
bridle U رام کردن
bridle U بند چشمی
bridle U مهار ناو
bridle U قید
bridle U زنجیر مهار
bridle U افسار
bridle path U راه باریک
bridle path U جاده اسب رو
bridle paths U جاده اسب رو
bridle paths U راه باریک
towing bridle U افسار یدک
towing bridle U برایدل یدک
bridle track U راه باریک
bridle track U ایز سوارکاران
bridle track U اسب رو
bridle tape U نوارافسارمانند
blind bridle U لگام چشمبنددار
to bridle one's own tongue U جلوی زبان خودرا گرفتن
to bridle one's anger U خشم خودرا پایمال کردن یافروخوردن
towing bridle U حلقه یدک
to give the horse the bridle U جلو اسب راول کردن
assembly U گردایش
assembly U نصب ساخت
assembly U تولید
assembly U محفل
assembly U تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
assembly U کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
assembly U قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
assembly U تبدیل برنامه به کد ماشین
assembly U اسمبلی گردهمایی
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
assembly U 1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
assembly U نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembly U نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
assembly U مونتاژ
assembly U مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
assembly U شیپور جمع
assembly U همگذاری
assembly U مجمع
assembly U اجتماع انجمن
assembly U مجلس
assembly U گروه
assembly U هیئت قانون گذاری
assembly U تجمع
assembly U مجمع نشست
assembly U نقطه الحاق هوایی
assembly U بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
assembly U شیپور خاموشی دستگاه مرکب
assembly U محل بسیج افراد احتیاط
final assembly U نصب نهایی
gear assembly U مجموعه چرخ دنده ها
general assembly U مجلس عوام
general assembly U مجمع عمومی
guard assembly U محفظه
guard assembly U الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
house of assembly U مجلس درجه دوم قانون گذاری
final assembly U مونتاژ نهایی
bridge assembly U برآمدگیسیمها
needle assembly U مجمعسوزنی
spout assembly U سرشیرآب
tail assembly U قسمتهایدم
duplexing assembly U دستگاه دو راهه
critical assembly U ترتیب بحرانی
consultative assembly U مجلس شورا
constituent assembly U مجلس موسسان
house of assembly U مجلس ایالتی
instruction for assembly U مقررات نصب
ball assembly U توپمجمع
unit assembly U یک قطعه مجزا
unlawful assembly U مجمع غیر قانونی
unlawful assembly U در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
legislative assembly U مجلس قانونگذاری
unlawful assembly U تجمع غیر قانونی
riotous assembly U اجتماع و مواضعه اشوبگرانه
ready for assembly U اماده جهت نصب
pre assembly U نصب اولیه
paragraph assembly U جمع اوری پاراگراف
national assembly U مجلس ملی
major assembly U قسمت عمده دستگاه
major assembly U قطعه عمده
legislative assembly U هیات مقننه
legislative assembly U مجلس شورای ملی
unit assembly U یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
consmtituent assembly U مجلس موسسان
assembly program U برنامه همگذاری
assembly language U زبان اسمبلی
assembly lines U تیمار خط
assembly lines U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines U خط مونتاژ
assembly language U زبان همگذاری
assembly instrudactions U مقررات یا دستورات نصب
assembly fixture U تجهیزات مونتاژ
assembly lines U خط کلی
assembly area U منطقه تجمع
assembly area U گمگاه
assembly line U تیمار خط
assembly bench U میز مونتاژ
assembly list U سیاهه همگذاری
assembly listing U صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
assembly shop U کارگاه مونتاژ
assembly tools U ابزار مونتاژ
cable assembly U مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable assembly U کابل
assembly line U خط مونتاژ
assembly line U دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
cell assembly U مجتمع یاختهای
assembly program U برنامه اسمبلی
assembly of notables U مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
assembly order U دستور مونتاژ وسایل
assembly order U دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
assembly line U خط تولید
assembly line U خط کلی
assembly program U assembler
assembly lines U خط تولید
interchangeable end assembly U مجمعانتهاییمتحرک
clandestine assembly area U منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
legislative body or assembly U هیئت مققنه
convoy assembly port U بندر محل تجمع کاروان دریایی
assembly language instruction U دستورالعمل زبان اسمبلی
membership of legislative assembly U عضویت مجلس مقننه
national consulative assembly U مجلس شورای ملی
the national consultative assembly U مجلس شورای ملی
object assembly test U ازمون الحاق قطعات
outline assembly drawing U نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
convoy assembly port U بندر محل تجمع ستون موتوری
breechblock operating lever assembly U سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
assembly order control number U شماره کنترل دستور کارتعمیر
assembly order control number U شماره کنترل تعمیراتی
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com