English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
breech block carrier U حامل کولاس
breech block carrier U الات متحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
breech block U گلنگدن
breech block U کولاس
breech block U گاوه کولاس
breech U ته تفنگ
breech U ته دار کردن
breech U جان لوله قسمت پیچ کولاس
breech U کولاس
breech U کفل
breech U ته توپ
breech U محفظه کولاس
breech guard U حافظتهساز
sliding breech U چهارچوبمتحرکتهتوپ
breech loader U تفنگ ته پر
breech boresight U صفحه محوریابی کولاس
breech ring U محفظه کولاس
breech ring U حلقه کولاس
breech recess U محفظه کولاس
breech mechanism U مکانیسم کولاس
breech mechanism U دستگاه کولاس
breech loading U پر کردن تفنگ از ته
breech loading U ته پر
breech head U پیشانی جنگی گلنگدن یا کولاس
breech end U انتهای لوله توپ یا تفنگ ابتدای جان لوله
breech chamber U محفظه خرج انفجار
carrier U حمل کننده
T carrier U استاندارد آمریکا برای خط وط ارسال داده دیجیتال مثل T, TC و استانداردهای سیگنال مربوط DS, DSC
carrier U وسیلهای که بخشی از میکروفیلم را نگه می دارد
carrier U حامل
carrier U مکاری
carrier U متصدی حمل و نقل
carrier U وسیله حمل و نقل
carrier U فرستنده بار شرکت حمل و نقل
carrier U carrier aircraft
carrier U حامل غلطک حمال
carrier U نامه بر
carrier U باربر
carrier U ناو هواپیمابر
carrier U دستگاه کاریر
carrier U برنامه حامل میکرب
carrier U موج حام-ل
carrier U ترک بند
carrier U حالت موج پیاپی و با فرکانس بالا که توسط یک سیگنال قابل تقسیم است
carrier U سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier U فرکانس سیگنال پیش از تقسیم شدن
carrier U پروتکل ارتباطات شبکهای که از ارسال دو منبع در یک زمان جلوگیری میکند و باید منتظر شوند و سپس ارسال کنند. قابل استفاده برای کنترل ارسال داده روی شبکه ایترنت
carrier U مشابه 1595
carrier U ارسال داده ساده
carrier U داده ارسالی موج مانند
carrier U موسسه حمل و نقل
carrier U روش ارسال سیگنالهای متفاوت روی یک کانال با داده ارسالی با فرکانسهای مختلف
carrier U سیگنال RSC از مودم به کامپیوتر برای بیان دریافت یک موج داده ارسالی
carrier U 1-هر رسانه یا وسیلهای که قادربه ذخیره سازی داده است . 2-سیگنالهای دادهارسالی موج مانند
carrier sense U detect collision accesswith multiple دستیابی چندتایی با کشف تلاقی
air carrier U شرکت ترابری هوایی
actual carrier U موسسه حمل و نقل واقعی
carrier system U سیستم حامل
carrier wave U موج حامل
aircraft carrier U carrier : syn
carrier's risk U ریسک به عهده شرکت حمل ونقل
aircraft carrier U ناو هواپیمابر
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
carrier's lien U در گرو شرکت حمل
ammunition carrier U مهمات بیار
ammunition carrier U خودرو مهمات کش
destination carrier U کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
battery carrier U شاسی باتری
ball carrier U بازیگری که با توپ میدود
carrier company U تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
carrier detect U کشف حامل
attack carrier U ناو هواپیمابر افندی
carrier frequency U فرکانس حامل
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier frequency U فرکانس موج حامل
carrier gas U گاز حامل
carrier handle U دستگیره حمل
carrier handle U دسته حمل
carrier frequency U بسامد حامل
bulk carrier U کشتی که کالای فله حمل مینماید
personnel carrier U خودرو نفربر
personnel carrier U نفربر
carrier detect U تشخیص حامل
oxygen carrier U اکسیژن بر
luggage carrier U ترک بند موتورسیکلت
letter carrier U چاپار
letter carrier U نامه رسان پستچی
image carrier U حامل تصویر
lumber carrier U کشتی تیر بر
hod carrier U ناوه کش
puck carrier U گوی دار
sound carrier U حامل صوت
bulk carrier U وسیله حملی که کالای فله حمل میکند
suit carrier U پوششکتوشلوار
piton-carrier U میخحامل
negative carrier U محلقرارگیرینگاتیو
log carrier U حاملچوبگرد
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
weapon carrier U حامل جنگ افزار
water carrier U دلو
video carrier U حامل ویدئو
troop carrier U نیرو بر
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
helicopter carrier U ناو هلیکوپتر بر
fuse carrier U فیوزگیر
fuse carrier U نگهدارنده فیوز
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی شرکت حمل و نقل عمومی متصدی حمل و نقل
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
common carrier U گاراژ دار
combination carrier U کشتی که کالاهای گوناگون حمل مینماید
common carrier U متصدی حمل ونقل
color carrier U حامل رنگ
carrier's risk U خطرات به عهده حمل کننده
carrier pigeon U کبوتر نامه بر
carrier pigeon U کبوتر قاصد
carrier pigeons U کبوتر نامه بر
carrier pigeons U کبوتر قاصد
common carrier U مکاری
common carrier U موسسه حمل و نقل عمومی
free carrier U یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
free carrier U تحویل به حمل کننده کالا
data carrier U حامل داده
data carrier U حامل داده ها
data carrier U داده بر
common carrier U شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
contracting carrier U موسسه حمل و نقل موردقرارداد
brake shoe carrier U نگهدارنده کفشک ترمز
carrier color signal U پیام رنگی حامل
antisubmarine carrier group U ناو گروه هواپیمابر ضدزیردریایی
three-tier car carrier U حملماشینسهطبقه
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
carrier task force U گروه رزمی هواپیمابر دریایی
carrier chrominance signal U پیام رنگ تابی
carrier air group U دو یا چند گردان هوایی که درروی یک ناو مستقر باشند گروه هوایی ناو هواپیمابر
carrier striking force U نیروی ضربتی متشکل ازناوهای هواپیمابر ناوگان هواپیمابر ضربتی
carrier color signal U پیام رنگ تابی
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
attack aircraft carrier U ناو هواپیمابر تهاجمی
attack nuclear carrier U ناو هواپیمابر افندی هستهای
anti submarine carrier U ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
automatic carrier landing system U سیستم کنترل فرود خودکاربرای هواپیما
high frequency carrier cable U کابل کاریر فرکانس بالا
attack carrier striking forces U نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
block U قالب کردن
block U وقفه
block U دفاع در مقابل ابشار
block U اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
block U بلوک
block U کنده مانع ورادع
self block U خودبندی
block U توده
block U سدکردن غیرمجاز حریف
block U جعبه قرقره
block U دفاع
block U سد کردن خطا
block U سد
block U انسداد
block U قطعه
v block U گونیای جناقی
block U بستن مسدود کردن
block U مانع شدن از بازداشتن
the block U مردن بوسیله گردن زنی
block U توده قلنبه
block U بلاک
block U توقف رویدادن چیزی
block U تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
block U مسدودکردن
block U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
block U قالب ریختن
block U بلوک ساختن
block U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block U بنداوردن
block U یک دستگاه ساختمان
on the block <idiom> U فروخته شده
block U سد کردن
block U فراکسیون
block U مانع شدن
block U بندال
block U بلوک سیمانی
block U قرقره طناب خور
block U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
block out U جاسازی
block U قطعه زمین
block U سد قالب
block U قرقره
block U پارازیت
block U مانع
block U کنده
block U منطقه
plummer block U کنده شفت
pierce the block U شکافتن دفاع
spike over the block U ابشار از بالای دفاع
pierce the block U ابشار محکم غیرقابل دفاع
plummer block U کنده محور
hat block U قالب کلاه
radius block U بلوک شعاعی
starting block U سکوی شروع
shoulder block U سد کردن حریف با ضربه شانه
offensive block U دفاع تهاجمی
power block U سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندن او به عقب بابکنار
one man block U تک دفاع
leg block and under over U فن تندر با گرفتن بازوهای حریف از بیخ شانه و از تو وپیچاندن او
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com