English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 58 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
blocked cuurency U پول مسدود
blocked cuurency U پول غیرقابل انتقال به خارج از کشور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blocked <adj.> <past-p.> U بندآورده شده
blocked U توقف رویدادن چیزی
blocked U تعدادی رکورد ذخیره شده به عنوان یک واحد
blocked U مجموعهای از موضوعات در یک گروه
blocked U قالب ریختن
blocked U بلوک ساختن
blocked U یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
blocked U دفاع در مقابل ابشار
blocked U سدکردن غیرمجاز حریف
blocked U دفاع
blocked U سد کردن خطا
blocked U بلاک
blocked <adj.> <past-p.> U سد شده
blocked <adj.> <past-p.> U بسته شده
blocked <adj.> <past-p.> U بلوکه شده
blocked <adj.> <past-p.> U مانع شده
blocked <adj.> <past-p.> U مسدود شده
blocked U [ستون، نیم ستون و پشته بند محافظ]
blocked <adj.> <past-p.> U غیر فعال شده
blocked U مسدودکردن
blocked U بلوک سیمانی
blocked U قرقره طناب خور
blocked U یک دستگاه ساختمان
blocked U توده قلنبه
blocked U بنداوردن
blocked U قالب کردن
blocked U مانع شدن از بازداشتن
blocked U انسداد
blocked U سد
blocked U بستن مسدود کردن
blocked U جعبه قرقره
blocked U اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blocked U بلوک
blocked U قطعه
blocked U کنده مانع ورادع
blocked U وقفه
blocked U توده
blocked U قطعه زمین
blocked U پخش پارازیت سدکردن مسیر پیشروی
blocked U مانع شدن
blocked U سد کردن
blocked U سد قالب
blocked U پارازیت
blocked U کنده
blocked U قرقره
blocked U مانع
blocked U منطقه
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U مسدود شده
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U غیر قابل عبور
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U صعب العبور
The road is blocked. U راه بسته است
blocked opening U درگاه بسته
blocked opening U در مسدود
blocked currency U blocked
The road was blocked. U راه بسته بود
The rain gutter is blocked up with leaves. U برگ ها ناودان باران را مسدود کرده اند.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com