English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
black square weakness U ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
black square U خانهسیاه
weakness U نقص
weakness U عیب
weakness U بی بنیه گی فتور
weakness U سستی
weakness U ضعف
senile weakness U ضعف
senile weakness U پیری
sign of weakness U نشان ضعف
sign of weakness U دلیل ضعف
organic weakness U ضعف ارگانیک
white squate weakness U ضعف خانههای سفیدرنگ شطرنج
by the square U مطابق نمونه
four-square U قرص
four-square U محکم
four-square U صریح
four-square U بیرودربایستی
four-square U رک و راست
square out U ضربه از خارج محدوده میلههای کریکت
four-square U کاملا مربع
four-square U چهار گوشهی کامل
four-square U چهارگوش
mean square U یک مربع حسابی
four-square U بیشیله پیله
four-square U راستگو
four-square U صادق
four-square U پابرجا
four-square U استوار
square away <idiom> U برنامه ریزی کردن
square one <idiom> U درآغاز
on the square U بانصاف
all square U مساوی
out of square U کج
out of square U خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
to square up U خود را آماده کردن [برای دعوی یا حمله]
on the square U بدون کجی
square away U سروسامان دادن به دردسترس قرار دادن
four-square U مصممانه
four-square U رک
four-square U با صراحت
four-square U به طور صریح
four-square U پراراده
square in U پاس با دویدن دریافت کننده توپ به جلو و تغییر مسیر به کنار و به موازات خط تجمع
four-square U مصمم
on the square U بدرستی
t square U خطکش چلیپایی
square U جوردراوردن
square U وفق دادن
square U بتوان دوم بردن مجذور کردن
square U چهارگوش کردن مربع کردن
square U راست حسینی
square U برابر
square U عادلانه
square U منظم حسابی
square U منصف
square U جذر میدان
three square U دارای سه ضلع مساوی
square U مجذور
square U مربع توان دوم
square U گوشه دار
square U چارگوش
square U واریز کردن
try square U گونیای فلزی
square U مربع
by the square U درست
square U به یک طرف میله وعمود به ان
square U خانه شطرنج
square U مرتب کردن کلاه
by the square U بدقت
t square U خطکش مخصوص ترسیم خطوط موازی
three square U سوهان اهنگری دارای مقطع مثلث شکل
three square U بشکل مثلث
square U گونیا
square U تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
square U چهار گوش
square U مساوی
square sail U بادبانچهاگوش
square shouldered U دارای شانه پهن
square stone U سنگ بادبر
weak square U حفره سوراخ
white square U خانهسفید
weak square U خانه ضعیف شطرنج
square trowel U مالهچهاگوش
set square U گونیا
three square file U سوهان سه گوش
mean square deviation U میزان انحراف متداول
square bracket U براکت
square meal U غذایمقوی
square bracket U کروشه
mean square deviation U مغایرت
to play square U راست وحسینی بازی کردن
magic square U چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
square bet U شرطچهارگوش
miter square U گونیا
square root of U جذرعددی
square neck U یقهچهاگوش
word square U جدول کلمات متقاطع
square wave U باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
t mitre the square U گوشه نودزینه را نیم کردن
t mitre the square U گونیا را فارسی کردن
steel square U گونیای فولادی
square wood U بریدن الوار
chi square U مربع خی
carpenters try square U گونیای درودگری
square wave U موج مربعی
square shooter U ادم درستگار
color square U مربع رنگ نما
square wave U موج چهار گوش
square toed U دارای پنجه مربع
square move U حرکت
weak square U نقطه ضعف
square toed U امل
square flag U پرچممربع
square toed U قدیمی مسلک
word square U acrostic
square wood U چارتراش کردن الوار
square toed U متروکه
flight square U خانه فرار شطرنج
square wave U موج مربع
square potential well U چاه مربعی پتانسیل
square planar U مسطح مربعی
square mil U میل مربع
square metre U متر مربع
square means second p U مجذوریعنی توان دوم
square matrix U ماتریس مربعی
square matrix U ماتریس مربع
square leg U محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
square lattice U شبکه مربعی
square knot U گره مربع
I cannot square it with my conscience to ... U من این را نمی توانم به وجدانم وفق بدهم ...
to be back to square one <idiom> U دوباره به اول داستان رسیدن
to be back to square one <idiom> U دوباره به سر [آغاز] کار رسیدن
square knot U گره مربر
square knot U گره مرکب از دونیم کره
square pyramid U هرم مربع القاعده
square rigger U نوعی کشتی بادی
square deal U تقلب نکردن
square deal U باشرف بودن رک وراست
square deals U تقلب نکردن
square deals U باشرف بودن رک وراست
square root U جذر
square root U ریشه دوم
square roots U جذر
square roots U ریشه دوم
square shooter U باشرف
square brackets U قلابهای گوشه دار
square radian U استرادیان [یکای زاویه فضایی ] [ریاضی]
square bracket U قلاب
square inch U اینچ مربع
square foot U فوت مربع
mean square deviation U اختلاف
root mean square U ریشه دوم میانگین حسابی توانهای دوم همه مقادیرممکن یک تابع
betwixt square U گونیا
square number U مربع کامل [ریاضی]
back square U گونیای فلزی که در کارگاههااستفاده میشود
square matrix U ماتریس مربعی [ریاضی]
square shouldered U چهارشانه
bevel square U گونیا
fair and square <idiom> U راست وبی پرده
hollow square U [گچ بری هرمی رومی]
square design U طرح خشتی [طرح مربع شکل] [این طرح را به دربهای چوبی شبکه ای قدیم نسبت می دهند و بیشتر مربوط به شهرکرد یا چهارمحال می باشد گرچه در مناطق دیگر نیز بافته می شود.]
square ball U پاس عرضی
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
square dance U رقص محلی امریکا
square dance U رقص چوبی
The Ferdowsi Square . U میدان فردوسی
square dome U چهار طاقی
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
weighted least square method U روش حداقل مربعات وزنی در اقتصادسنجی برای تخمین پارامترها
ordinary least square method U روش حداقل مربعات معمولی
ounce per inch square U اونس اینچ مربع
bevel steel square U نقاله
He gave me a square deal . U بامن منصفانه معامله کرد
triangular set square U گونیای رسم کشی
triangular set square U گونیای نقشه کشی
bevelled edge square U زاویه حاده
square head plug U انشعابسرچهارگوش
pound per square inch U پوند بر اینچ مربع
chi square test U ازمون "چی دو "
root mean square error U جذر میانگین مجذور خطا
root mean square velocity U جذر میانگین مجذور سرعت
square pyramidal molecule U مولکول هرمی مربع القاعده
square root key U دکمهرادیکال
square root method U روش جذرگیری
square-headed tip U سرچهاگوش
square law detection U یکسوکنندگی مربعی
chi square distribution U توزیع مربع خی
square-jawed adjustable spanner تنظیم دهانه آچار پیچ گوشتی
square peg in a round hole <idiom> U شخصی که مناسب کاری نباشد
His deeds fail to square with his words. U عملش با حرفش نمی خواند
square shaft screw of bolt U میله چارتراش
he went there in black U اوبا جامه سیاه انجا رفت
look black U متغیر بنظر امدن
in the black <idiom> U سود بردن
black U سیاه رنگ
black U سیاه رنگی
black U سیاه کردن
black U بازیگر دوم شطرنج
black U بستانکار بودن در حساب
black U 1-استفاده از سایههای خاکستری برای نمایش رنگهای صفحه نمایش . 2-تصویری که در آن هر پیکسل سیاه یا سفید است و هیچ سایه خاکستری ندارد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com