Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bishops of opposite colours
U
فیلهای ناهمرنگ شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
opposite coloured bishops
U
فیلهای ناهمرنگ
bishops
U
پیل
bishops
U
اسقف
bishops
U
فیل شطرنج
herwitz bishops
U
فیلهای هورویتس
herwitz bishops
U
فیلهای کنترل کننده دو قطر مجاورشطرنج
bishops opening
U
گشایش فیل شطرنج
two bishops sacrifice
U
قربانی لاسکر
two bishops sacrifice
U
قربانی دو فیل
opposite
U
ضد عکس
opposite
U
روبرو معکوس
opposite
U
وارونه از روبرو
opposite
U
روبرو
opposite
U
مقابل
opposite
U
ضد
opposite
U
برابر
opposite
U
عکس قضیه
from opposite directions
U
از دوطرف روبروی هم
opposite number
U
هم مقام
opposite number
U
همشان
opposite number
U
همتا
opposite to the house
U
روبروی خانه
opposite the house
U
مقابل خانه
opposite the house
U
روبروی خانه
opposite phase
U
فاز متقابل
opposite meaning
U
معنی وارونه
opposite meaning
U
معنی متضاد
on the opposite side
U
در انسوی دیگر
In the opposite direction .
U
درجهت مخالف
on the opposite side
U
در طرف روبرو
from opposite directions
U
از دو طرف مقابل
in the opposite direction.
U
در جهت مخالف
opposite numbers
U
افسران مشغول به کار
opposite numbers
U
افسران شاغل
colours
U
رنگ
colours
U
سیستم نمایش رنگی ریز پردازندهای
colours
U
صفحه نمایشی که حروف و گرافیک ها را رنگی نشان میدهد
colours
U
دو بیت برای چهار رنگ و هشت بیت برای ترکیبی از رنگهاست
colours
U
رنگزدن
colours
U
رنگامیزی
colours
U
ملون کردن
colours
U
رنگ کردن
colours
U
شماره بیتهای دادهای که به یک پیکسل نسبت داده می شوند تا رنگ آن را شرح دهند. یک بیت برای دو رنگ
colours
U
تغییر رنگ دادن
colours
U
بشره
colours
U
فام
colours
U
جدول شماره هایی که ویندوز
colours
U
برنامههای گرافیکی برای ذخیره سازی محدوده رنگها در تصویر استفاده می کنند
colours
U
کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colours
U
امکانی در گرافیک یا برنامههای کاربردی DTP که به کاربر امکان میدهد رنگهای خاص با توجه به CMYK و RGB بسازد و سپس ناحیهای را با این رنگ پر کند
colours
U
احساسی که توسط چشم با توجه به پاسخ آن به فرکانسهای نور مختلف داده میشود
colours
U
میزان خالص بودن سیگنال رنگ
colours
U
انتخاب رنگهایی که در حال حاضر در تصویر استفاده می شوند
colours
U
چاپگری که میتواند کپیهای رنگی بگیرد. از قبیل -ink get رنگی -dot maxrix رنگی و -thermal transfer
colours
U
صفحه نمایشی که امکانی برای نشان دادن اطلاعات رنگی دارد
colours
U
شماره رنگهای مختلف که توسط پیکسل ها در صفحه نمایش قابل نمایش است که با توجه به تعداد بیتهای رنگی در هر پیکسل نمایش داده میشود
opposite prompt side
U
طرفکاملابرعکس
Injustice is the opposite of justice.
U
ظلم ضد عدل است
field colours
U
پرچم نظامی
examples of colours
U
نمونهرنگهای
with flying colours
U
با
variegated colours
U
رنگهای گوناگون
oil colours
U
رنگ روغنی
intershot with colours
U
گله گله رنگ شده
primary colours
U
رنگهای اصلی
spectral colours
U
رنگهای طیف
spectral colours
U
رنگهای طیفی
the prismatic colours
U
رنگهای هفتگانه شوسه
to blend colours
U
زنگ امیزی کردن
field colours
U
پرچم کوچک
with flying colours
U
فیروزی وافتخار
Our office is facing (opposite)the restaurant.
U
دفتر ما روبروی رستوران است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com