Perdic | battery charging plug | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	battery charging plug U	دو شاخه باتری پر کن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	battery charging cable U	کابل باتری پر کن
	battery charging rheostat U	رئوستای باتری پر کن
	battery charging rectifier U	باتری پر کن
	charging U	شارژ
	self charging U	تحمیل شونده بنفس خود خودکار
	charging U	شارژینگ
	charging U	خطای مهاجم خطای ناشی از یورش به حریف
	charging U	بارگیری
	charging U	پر کردن
	self charging U	خود بخود پر شونده
	charging light U	چراغشارژ
	charging handle U	دستهینشانگیر
	charging crane U	جرثقیل بارگیری
	accumulator charging U	باردارشدن اکومولاتور
	charging point U	محل هواگیری و گازگیری درروی هواپیما محل شارژ یاپر کردن گاز
	charging rate U	شدت پر کردن
	charging side U	محل بارگیری کوره
	charging socket	حفره جا شارژر
	charging car U	واگن بارگیری
	charging wharf U	اسکله بارگیری
	charging berth U	اسکله بارگیری
	bucket charging U	بارگیری با سطل
	charging fuse U	فیوز پر کردن
	coke charging car U	واگن بار گیری ذغال کک
	line charging current U	جریان بارگیری خط
	line charging current U	جریان بار شبکه
	line charging capacity U	فرفیت بارگیری خط
	resonant charging choke U	چوک پرکننده همنوا
	ingot charging crane U	جراثقال بارگیری شمش
	charging indicator lamp U	لامپ نشاندهنده بار
	plug U	مدار الکترونیکی کوچک که به راحتی وارد سیستم میشود تا توانش را افزایش دهد
	plug U	سوراخگیر
	plug U	اسب مسابقه از نوع پست ونامناسب نوعی طعمه ماهیگیری با چند قلاب
	plug U	درپوش
	plug U	دوشاخه برق
	plug U	ورودی که به وسایل مختلف
	plug U	امکان نصب در سوکت یکسان میدهد
	plug U	ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
	plug U	قطعهای که با سیستم دیگر کار میکند وقتی به آن وصل شود توسط اتصال یا کابل
	plug U	اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
	plug in U	به برق وصل کردن
	plug U	دو شاخه
	plug in U	دوشاخه را بسیم برق وصل کردن
	plug in U	به پریز زدن
	plug U	بیرون زدن
	plug U	شمع درپوش
	plug U	سوراخ گیره
	plug U	توپی
	plug U	[نوعی نخ رفو که در آن تکه ای از فرش دیگر را برای ترمیم پارگی یا سوختگی فرش ترمیمی به آن بافته با می دوزند.]
	to plug in U	با گذاشتن دوشاخه برق رابجریان انداختن
	to plug U	سوراخی را گرفتن [ بستن]
	plug U	در
	to plug in U	گماشتن در [در چیزی جا دادن]
	to plug U	متصل کردن [الکترونیک یا مهندسی برق]
	plug U	سر قاش
	plug U	قاچ
	plug U	فیش
	plug U	برق وصل کردن
	plug U	تیر زدن
	plug U	قاچ کردن
	plug U	بستن درچیزی را گرفتن
	plug U	سربطری توپی گذاشتن
	plug U	کلیداتصال
	plug U	دوشاخه
	contact plug U	دوشاخه برق
	infinity plug U	مقاومت بینهایت
	mains plug U	دوشاخه برق
	boat plug U	پیته قایق
	oil plug U	پیچ روغن
	phono plug U	دوشاخه اوایی
	heater plug U	شمع اتش زنه
	heater plug U	شمع اتومبیل
	fuse plug U	توپی فیوز
	closing plug U	درپوش
	cold plug U	شمعی با الکترود عایق شده کوتاه
	connection plug U	دو شاخه
	connector plug U	دوشاخه رابط
	contact plug U	فیش اتصال
	bipolar plug U	دوشاخه برق
	coupler plug U	دوشاخه وسایل الکتریکی
	drain plug U	پیچ تخلیه
	three pin plug U	ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
	end plug U	درپوش لوله
	female plug U	دو شاخه ماده
	fuse plug U	فیوز فشنگی
	fuse plug U	سرریز خاکی
	closing plug U	درپوش گلوله درپوش دهانه
	Plug and Play U	یچ نیست
	pull the plug <idiom> U	شغل مناسب
	telephone plug U	دوشاخه تلفن
	sqark plug U	در اتومبیل
	sqark plug U	شمع
	inspection plug U	توپینظارت
	safety plug U	پولک اطمینان
	s.a.e. spark plug U	شمع موتور اس ا ای
	rca plug U	دوشاخه RCA
	practice plug U	وسیله کوچک پلاستیکی یالاستیکی شبیه طعمه ولی بدون قلاب برای تمرین یامسابقه نخ اندازی
	to plug away at some work U	در سر کار جان کندن
	twin plug U	دو شاخه وسایل برقی
	two pin plug U	دو شاخه وسایل برقی
	pull the plug <idiom> U	افشاء راز کسی
	plug bayonet U	سرنیزهدوشاخه
	plug adapter U	دوراهیپریز
	jack plug U	توپکفیشبرق
	headphone plug U	فیشورودیهدفون
	European plug U	پریزاروپایی
	american plug U	دوشاخهآمریکایی
	utensil plug U	دو شاخه وسایل برقی
	popping plug U	طعمه ماهیگیری شناور
	plug welding U	جوشکاری مسدود
	plug contact U	کنتاکت دوشاخه
	plug connection U	اتصال دوشاخه
	plug connection U	کنتاکت پریز
	plug compatible U	دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال
	plug compatible U	همساز برای اتصال
	plug socket	پریز
	plug connector U	پریز
	plug box U	پریز
	plug fuse U	فیوز فشنگی
	plug in coil U	پیچک دو شاخکی
	plug key	نوعی کلید
	plug weld U	جوش مسدود
	plug ugly U	اراذل اوباش
	plug tap U	قلاویز ثانی
	switch plug U	کلید دو شاخهای
	plug switch U	کلید دو شاخهای
	plug spanner U	اچار شمع
	plug nozzle U	نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
	plug mill U	دستگاه نورد توپی
	plug and socket	دوشاخه و پریز
	spark plug U	شمع
	attachment plug U	دوشاخه وسایل برقی
	base plug U	درپوش تحتانی گلوله درپوش کف
	fire plug U	شیر اتش نشانی
	sparking plug U	شمع اتش زنه
	spark plug U	شمع اتش زنه
	spark plug U	شمع موتور
	spark plug U	بانی شدن
	spark plug U	اغازکردن
	attachment plug U	دوشاخه ارتباط
	airplane spark plug U	شمع موتور هواپیما
	separable spark plug U	شمع موتور دو تکه
	sparking plug cleaner U	شمع پاک کن
	sparking plug wrench U	اچار شمع اتومبیل
	priming spark plug U	شمع موتور پیش پر شونده
	sparking plug body U	بدنهدوشاخهتولیدجرقه
	sparking plug gap U	شکافدوشاخهتولیدجرقه
	metric spark plug U	شمع متری
	mica spark plug U	شمع موتور میکایی
	multi contact plug U	دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
	oil drain plug U	توپی تخلیه روغن
	lamp holder plug U	سرپیچ دوشاخه سرخود دوشاخه سرپیچ لامپ
	inductance box with plug U	جعبه اندوکتانس با دوشاخه
	magnetic spark plug U	شمع موتور مغناطیسی
	plug compatible manufacurer U	شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
	square head plug U	انشعابسرچهارگوش
	sparking plug cleaner U	پاک کننده شمع اتومبیل
	sparking plug gasket U	لاییدوشاخهتولیدجرقه
	tow piece spark plug U	شمع موتور دو تکه
	h.t. battery U	باتری ب
	battery still U	دیگ تقطیر باتری
	h.b. battery U	باتری ا
	b battery U	باتری ب
	battery U	گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
	battery U	قرارداشتن یک مهره خودی بین مهره مهاجم خودی و شاه حریف
	battery U	اتشبار
	battery U	که پس از قط ع کامپیوتر داده ها را برگرداند
	battery U	استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
	battery U	باطری برجک توپ
	battery U	ایراد ضرب و جرح
	battery U	توپزن و توپگیر
	battery U	باتری
	battery U	اتشبار صدای طبل
	battery U	باطری
	battery U	که یک باتری پشتیبان دارد
	battery U	حمله با توپخانه ضرب و جرح
	battery U	وسیله شیمیایی که جریان الکتریکی ایجاد میکند
	c battery U	باطری شبکه
	The battery is dead.	باتری خالی شده است.
	battery bus U	جعبه تقسیم
	battery box U	جعبه باطری
	battery box U	جعبه باتری
	battery backup U	باطری پشتیبان
	oven battery U	باطری کوره
	battery ammeter U	امپرسنج باتری
	battery acid U	اسید باطری
	battery acid U	اسید باتری
	The battery is dead.	باتری تمام شده است.
	back to battery U	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
	main battery U	باطری اصلی
	battery bus U	ترمینال
	mercury battery U	باطری جیوهای
	over sulphation of battery U	سولفاتی شدن مخرب
	battery charger U	باتری پر کن
	overdischarge of battery U	تخلیه فرساینده باتری
	overfilling of battery U	سرشار کردن باتری
	battery cell U	پیل باتری
	battery case U	جعبه باتری
	heating battery U	باطری فیلامان
	microphone battery U	باطری میکروفن