Perdic | basic partitioned access method | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	basic partitioned access method U	روش دستیابی قسمت بندی شده اساسی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	basic access method U	روش دستیابی اصلی
	basic direct access method U	روش دستیابی مستقیم اساسی
	basic telecommunications access method U	روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
	basic sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی اساسی
	access method U	روش دستیابی
	telecommunications access method U	روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
	sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی
	direct access method U	روش دستیابی مستقیم
	queued access method U	روش دستیابی صفی
	indexed sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار
	queued sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی صف بندی شده
	virtual storage access method U	روش دستیابی انباره مجازی
	basic indexed sequential acess method U	روش دستیابی ترتیبی شاخص دار اساسی
	queued indexed sequential access method U	روش دستیابی ترتیبی اندیس دار صف بندی شده
	partitioned U	جزء بندی شده
	partitioned file U	پرونده جزء بندی شده
	basic plus U	نوعی زبان برنامه نویسی گسترش یافته BASIC
	basic U	دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید
	basic U	بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
	basic U	حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
	basic U	Symbolic sAll-Purpose"Beginner Instructioncode
	basic U	یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
	basic U	بیسیک
	basic course U	دوره مقدماتی
	basic U	روش ذخیره و بازیابی بلاکهای داده به ترتیب
	basic U	بخشی از سرویس ISDN که شامل دو کانال انتقال داده است . که داده را به صورت کیلو بایت در ثانیه ارسال میکند و یک کانال کنترلی دارد که میتواند اطلاعات کنترلی جانبی را به صورت کیلو بایت در ثاینه منتقل کند
	basic U	نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
	basic U	اساسی مقدماتی
	basic U	قلیایی
	basic U	بازی
	basic U	بنیانی
	basic U	مقدماتی اساسی
	basic U	روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
	basic U	کد دودویی که مستقیماگ و فقط با استفاده از آدرس ها و مقادیر مطلق در CPU عمل میکند.
	basic U	پایهای
	basic U	سیستمی که برنامه یا کارهای مشخصی را برای یک کامپیوتر مرکزی انجام میدهد و با استفاده از سیگنالهای وقفه قابل کنترل است
	basic U	توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
	basic U	به یک وسیله راه دور
	basic U	روش به هنگام سازی و بازیابی مستقیم بلاک داده مشخص که در یک وسیله با دستیالی مستقیم ذخیره شده است
	basic U	کنترل استاندارد خط وط ارسالی با استفاده از کدهای مخصوص
	basic U	اساسی
	basic U	اصلی
	basic U	تهی بنیانی
	basic U	ابتدایی
	basic U	اولیه
	basic U	بنیادی
	basic U	مین دستیابی
	access U	درگاه
	access U	دسترسی
	I have no access to anywhere . U	دستم از همه جا کوتاه است
	access well U	چاه دستیابی
	access U	وسیله حصول
	immediate access U	دستیابی صریح
	non access U	عدم دسترسی
	access U	ورودی
	access U	تقریب
	access U	دستیابی
	access U	اجازه دخول
	access U	راه دسترس
	access U	در دسترس بودن راه رسیدن به راه وصول
	access U	دسترسی
	access U	بروز مرض حمله
	access U	تقرب به خدا
	access U	دسترسی یا مجال مقاربت
	access U	مدخل
	access U	دسترس
	access U	کومکی
	access U	اضافی
	access U	اصابت
	access U	افزایش
	access U	الحاق اضافه
	access	مجاز بودن به استفاده از کامپیوتر و خواندن و تغییردادن فایل های ذخیره شده
	access U	دست یابی
	access U	دسترسی راه
	basic deficit U	کسری اساسی
	basic crops U	پنبه تنباکو و برنج
	basic data U	عناصر تیر اولیه
	basic date U	تاریخ ترفیع
	basic data U	دادههای اولیه عناصر اولیه
	basic deficit U	کسری کلی
	basic date U	تاریخ شروع خدمت در هردرجه
	basic data U	اطلاعات اولیه
	basic crops U	ذرت
	basic crops U	جو
	basic brick U	اجر قلیائی
	basic capacity U	گنجایش مبنا
	basic capacity U	گنجایش پایه
	basic circuit U	مدار ساده
	basic communication U	گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
	basic conflict U	تعارض بنیادی
	basic shaft U	محور اصلی
	basic training U	اموزش مقدماتی
	basic crops U	محصولات کشاورزی اساسی مانند گندم
	basic cover U	عکسبرداری اولیه هوایی
	basic branch U	رسته اولیه
	basic dye U	رنگینه بازی
	basic variable U	متغیر اصلی
	basic point U	نقطه مبداء
	basic ration U	جیره اصلی
	basic ration U	جیره مقدماتی جیره مبنا
	basic training U	تعلیمات ابتدایی
	basic surplus U	مازاد اساسی
	basic research U	تحقیقات مقدماتی
	basic salt U	نمک بازی
	basic sciences U	علوم پایه
	basic speed U	سرعت اولیه
	basic slag U	سرباره قلیایی
	basic shaft U	محور واحد
	basic size U	اندازه اولیه
	basic variable U	متغیر اساسی
	basic pay U	حقوق اصلی
	basic pay U	اصل حقوق
	basic fortran U	استاندارد امریکایی و تاییدشده از زبان برنامه نویسی فرترن
	basic gearing U	گیربکس
	basic gearing U	چرخ دندههای اصلی
	basic hole U	سوراخ مقدماتی
	basic intent U	نیت عام
	basic language U	زبان بیسیک
	basic lining U	پوشش یا استر قلیایی
	basic linkage U	پیوند اساسی
	basic load U	بار مبنا
	basic load U	بار مبنای مهمات یا وسایل
	basic of issue U	مبنای توزیع
	basic of issue U	مبنای واگذارکردن اقلام
	basic verses U	ایات محکمات
	basic size U	اندازه اصلی
	integer basic U	نوعی زبان BASIC که میتواند تمام اعداد را موردپردازش قرار دهد
	basic standard U	استاندارد اولیه
	basic agreement U	توافق اولیه
	basic ground U	زمینه و متن اصلی فرش
	basic dye U	رنگ قلیایی
	quick basic U	کوئیک بیسیک
	airman basic U	سرباز ساده و بدون درجه نیروی هوایی
	advanced basic U	بیسیک پیشرفته
	basic weaves U	رگباسلیق
	basic agreement U	چهارچوب توافق [حقوق]
	Visual Basic U	ابزار برنامه نویسی ساخت ماکروسافت که باعث ساخت برنامههای کاربردی ویندوز به آسانی میشود
	true basic U	تروبیسیک
	tiny basic U	یک زبان برنامه سازی سطح بالا که زیرمجموعه BASICاست و برای ریزکامپیوترطراحی شده است
	basic anxiety U	اضطراب بنیادی
	basic research U	علم بنیادی
	basic allowance U	سهمیه اولیه ضریب حقوقی معاش
	microsoft basic U	مدل مشهوری از زبان برنامه نویسی BASIC که روی ریزکامپیوترها بکاربرده میشود
	basic research U	علم پایه
	basic allowance U	شارژ انبار
	basic price U	قیمت پایه
	applesoft basic U	نوع توسعه یافته زبان برنامه نویسی BASIC که باریزکامپیوتر قابلیت پردازش اعداد اعشاری را هم دارد
	basic price U	قیمت مبنا
	sequential access U	رسانه ذخیره سازی که داده در آن به ترتیب دستیابی میشود
	random access U	دستیابی مستقیم
	sequential access U	دستیابی ترتیبی
	sequential access U	فایل ترتیبی اندیس دار که موضوع به موضوع در بافر خوانده میشود
	sequential access U	روش بازیابی داده از رسانه ذخیره سازی با شروع از ابتدای رسانه
	serial access U	دستیابی نوبتی
	sequential access U	صف بلاکهای منتظر برای پردازش , که با روش دستیابی ترتیبی بازیابی میشود
	sequential access U	و خواندن هر رکورد تا رسیدن به داده مورد نظر
	channel access U	دستیابی کانال
	access door U	درورودی
	access shaft	مدخل استوانه ای
	To deprive someone of access. U	دست کسی را کوتاه کردن
	access window U	مدخلپنجرهایبرایدریافتاطلاعاتدرفلاپیدیسک
	access duct U	مجرای دسترسی
	access structures U	ساختمان های قابل عبور و مرور
	serial access U	دستیابی سری
	serial access U	دستیابی پیاپی
	random access U	دستیابی تصادفی
	quick access U	با دست یابی تند
	instantaneous access U	زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
	parallel access U	دستیابی موازی
	parallel access U	با دست یابی موازی
	direct access U	دستیابی مستقیم
	multiple access U	دستیابی چندگانه
	random access U	قطعه الکترونیکی آداپتور گرافیکی ویدیو که سیگنالهای رنگی دیجیتال را به سیگنالهای الکتریکی که به صفحه نمایش فرستاده می شوند تبدیل میکند
	fast access U	با دستیابی سریع
	rapid access U	با دستیابی سریع
	no access for wheelchairs U	عبورویلچیرممنوع
	limited access U	دراری محدودیت مدارک محدود
	limited access U	محدود
	keyed access U	دستیابی کلیدی
	random access U	دسترسی به اطلاعات به طورناموزون
	random access U	فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
	control of access	ایین ورودی ها
	deny access U	جلوگیری از دستیابی به یک مدار یا سیستم به دلیل حجم کار بالا یا امنیتی
	semirandom access U	دستیابی نیمه تصادفی
	direct access U	دستیابی مسقیم
	selective access U	دستیابی گزیده
	remote access U	دستیابی از راه دور
	remote access U	دستیلبی از دور
	direct access U	دسترسی مستقیم
	direct access U	دسترسی مستقیم به اطلاعات
	random access U	توانایی دستیابی سریع به محلهای حافظه به هر ترتیبی
	random access U	رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
	random access U	حافظهای که امکان دستیابی به هر محلی با هر ترتیبی , معمولاگ به صورت IC , فراهم میکند
	immediate access storage U	storage main
	access gallery U	راه رو دستیابی
	access procedures U	روشهای مربوط به کشف وخنثی کردن و تخریب موادمنفجره یا بی اثر کردن موادمنفجره
	access road U	راه دسترسی
	access road U	راه دستیابی راه کمکی
	access arm U	بازوی دسترسی
	access hole U	شکاف دستیابی