English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
base ejection U ته پران
base ejection U پرتاب شونده از ته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ejection U دفع
ejection U اخراج
ejection U بیرون اندازی
ejection U خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
ejection U دفع کردن
ejection U بیرون رانی
ejection U پس زنی
ejection port U دهانهپرتاب
ejection seat U صندلی پران [هواپیمایی]
sequenced ejection U سیستم پرتاب چندمرحلهای
ejection seat U صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
sequenced ejection U سیستم پرتاب مرحله به مرحله
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
second base U دومینپایگاه
base 0 U decimal
base 0 U پایه 01
base course U قشر لعاب
first base U اولینپایگاه
base course U لایه شالوده
base course U لایه اساس قشر اساس
get to first base <idiom> U موفق بودن ،شروع خوبی راداشتند
base course U قشر پی راه
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
to base one self U اعتماد کردن
to base one self U تکیه کردن
r base U ار- بیس
third base U موضع بازیکن برای دفاع منطقه دورپایگاه سوم دربازی بیس بال
sub base U زیر بستر
sub base U زیر قشر
centre base U ستونمرکزی
column base U ته ستون
column base U پایه ستون
concrete base U پایهیبتونی
conjugate base U باز مزدوج
data base U مبنای اطلاعات
data base U پایگاه داده ها
coupling base U اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
dexter base U پایهراستی
column base U زیرستون
fixed base U پایهثابت
hardwood base U پایهسختچوبی
base surge U ابر غلطان اتمی در ترکش سطحی
base stone U سنگ زیرین
sprung base U تشکفنری
base spray U بسک ته
base spray U بسکهای ته گلوله
base speed U سرعت منتجه
base speed U سرعت مبنا
base shop U تعمیرگاه پادگانی
base shop U تعمیرگاه نگهداری امادگاهی تعمیرگاه پایگاهی
base shear U نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
base section U بخش اماد لجستیکی منطقه جلو
base running U دویدن بسوی پایگاه
base runner U توپزنی که در پایگاه است یابسوی ان می رود
base ring U رینگ پایه
base surge U ابر پایه قارچ اتمی
base symbol U علایم قراردادی مبنا
sinister base U منحنیانتهایی
lamp base U پایهلامپ
chart base U چارت مادر
chart base U چارت مبنا
center base U میدان مرکزی
base mortar U قبضه مبنا
magazine base U محلانبارخشاب
pin base U پایهمیله
bayonet base U پایه لامپ میخی
recharging base U بخشتغذیه
base width U عرض پایه پهنای پایه
base width U ستبرای پایه
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
base unit U یکای بنیادی
base unit U یکان مبنا
base unit U یکان پایگاهی
base ring U حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
bracket base U پایهقلاب
pseudo base U شبه باز
magneto base U پایه مگنت
loktal base U لامپ قفلی
loctal base U لامپ قفلی
return to base U بازگشت هواپیما به پایگاه به طور سالم هواپیمای بازگشتی
lewis base U باز لوویس
schiff base U باز شیف
knowledge base U پایگاه اگاهی
knowledge base U پایگاه دانش
knowledge base U پایگاه معلومات
mobilization base U مبنای بسیج
mobilization base U حداقل منابع لازم برای بسیج نیروهاپایگاه بسیج
monetary base U مبنای پولی
production base U مبنای تولید یا تولیدات ملی
prisoners base U بازی گرگم بهوا
polyacidic base U باز چند اسیدی
polyacid base U باز چند اسیدی
octal base U هشت پایهای
number base U پایه عدد
number base U عدد پایه
number base U مبنای عددی
naval base U پایگاه دریایی
monetary base U پایه پولی
time base U مبدا زمانی
sight base U پایه زاویه یاب یا دستگاه نشانه روی
inorganic base U باز غیر الی
filbert base U پایگاه دروغین
filbert base U پایگاه فریبنده
floating base U پایگاه شناور دریایی
stanchion base U زیرستون
tax base U مبنای مالیاتی
tax base U ماخذ مالیات
time base U ایستگاه مبنای اندازه گیری زمان مبنای زمانی
defense base U پایگاه پدافندی
defense base U پایگاه دفاعی
wheel base U فاصله بین چرخ جلو و عقب در خودروهایی که از یک اکسل بیشتر دارند
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
square base U کف گلوله یا قسمت ته گلوله
software base U مبنای نرم افزار
inorganic base U باز معدنی
single base U باروت یک حبهای
single base U تک مادهای
soft base U باز نرم
hard base U باز سختbaseball
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
fuse base U پایه ی فیوز
fox base+ U فاکس بیس پلاس
floating base U ناولجستیکی شناور یا کاروان لجستیکی شناور دریایی
base of splat U پایهپشتصندلی
base reserves U ذخایرپادگانی نیروی احتیاط پادگانی
base fuze U ماسوره ته
base command U فرماندهی پایگاه
base circle U هر قسمت اریب از یک سیلندر دایره مبنا
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base camp U پایگاه مبنا
base born U حرامزاده
base band U 1-محدوده فرکانس سیگنال پیش از پردازش یا ارسال 2-سیگنالهای دیجیتالی ارسالی بدون تقسیم 3-اطلاعات تقسیم شده با یک فرکانس
base band U مدار ارتباطی که سیگنالهای محدود را در باند پایه ارسال کند
base band U روش ارسال که در آن کل پهنای باند کابل استفاده میشود و سیگنال داده تقسیم نمیشود. مثل اینترنت
base band U ارسال داده با تغییر مسط ح ولتاژ در مسیر اتصال
base address آدرس مبنا
base address U نشانی پایه
base complex U مجتمع پایگاه هوایی یا دریایی یا زمینی و غیره
base court U حیاط بیرونی یاعقبی
base cover U عکس برداری اولیه
base fuze U ماسوره ته گلوله
base frame U چهارچوب زیر دستگاهها
base font U فونت پیش فرض
base font U فونت پایه
base flow U مقدار جریان ابی که رودخانه در حالت غیرسیلابی دارد
base flow U جریان پایه
It is base on a precedent. U مسبوق به سابقه است
base development U ساختن پایگاه
base development U تهیه پایگاه
base depot U امادگاه واقع در پایگاه امادگاه مبنا
base defense U پدافند پایگاه
base defense U پدافند از پایگاه
bare base U فرودگاهی دارای خط اتومبیل و تاکسی و منبع اب اشامیدنی
bare base U پایگاه اماده نشده
bare base U پایگاه اشغال نشده
base rate U ارزش اولیه
base rate U نرخ مبنا
base rate U تعرفه مبنا
base rate U نرخ پایه
base rate U اهنگ پایه
base metals U فلز پست
base metals U فلزات اصلی فلزات کم بها
base metals U فلزات بنیانی
base metals U فلز پایه
base metal U فلز پست
base metal U فلزات اصلی فلزات کم بها
base metal U فلزات بنیانی
base rates U اهنگ پایه
base rates U نرخ پایه
base rates U تعرفه مبنا
army base U پادگان نیروی زمینی
army base U پایگاه نیروی زمینی
advance base U پایگاه مقدم صحنه عملیات
advance base U پایگاه جلو
Asiatic base U پایه یونی [آسیایی]
Attic base U پایه ی آتنی
base-court U حیات بیرونی
base of a triangle U قاعده [مثلثی] [ریاضی]
air base U پایگاه هوایی
base rates U ارزش اولیه
base rates U نرخ مبنا
base metal U فلز پایه
base reserves U اماد مبنای ذخیره
base piece U کف
base piece U قنداق
base piece U قبضه مبنا
base piece U توپ مبنا
base piece U توپ اصلی
base period U زمان مبنا
base peak U پیک مبنا
base pay U حقوق ثابت بدون مزایا وفوق العاده
base path U مسیر بین پایگاهها
base pairing U جفت شدن بازی
base ore U کانه کم عیار
base operation U عملیات پایگاهی
base on halls U گرفتن امتیاز با رسیدن به پایگاه نخست
base piece U پایه پایه استقرار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com