Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
azimuth equidistant projection
U
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
equidistant
U
دارای مسافت مساوی
equidistant
U
هم فاصله
azimuth
U
سمت
azimuth
U
گرا
azimuth
U
ازیموت ستاره السمت
azimuth
U
نقطه شمال دایره قائمی که از مرکز جسم عبور میکند
azimuth
U
نقطه جنوب
azimuth
U
سمت نجومی
azimuth
U
گرای نجومی راس القدم
azimuth
U
جهت
azimuth
U
محور
azimuth
U
قوس افقی در جهت گردش عقربه ساعت واقع بین نقطه ثابتی
azimuth
U
زاویه افقی درست نوک نوار نسبت به نوار مغناطیسی
azimuth
U
موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
azimuth deviation
U
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
azimuth deviation
U
انحراف گرا
azimuth circle
U
دایره سمتیه
azimuth resolution
U
تقسیمات سمتی
azimuth circle
U
سمت گیر
azimuth circle
U
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
azimuth angle
U
زاویه گرای نجومی هواپیما
azimuth angle
U
زاویه گرا
azimuth circle
U
سمت نما
assumed azimuth
U
گرای فرضی
true azimuth
U
سمت حقیقی گرای جغرافیایی
true azimuth
U
گرای حقیقی
layihg azimuth
U
گرای روانه کردن لوله توپ
grid azimuth
U
گرای شبکه
corrected azimuth
U
گرای تصحیح شده
compass azimuth
U
گرای قطب نمای کشتی
compass azimuth
U
گرای مغناطیسی
azimuth clamp
U
دکمهقوس
magnetic azimuth
U
گرای مغناطیسی
altitude azimuth
U
عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
azimuth resolution
U
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
azimuth micrometer
U
وسیله نشان دهنده اجزای سمت هواپیما
azimuth micrometer
U
طبله میکرومتر سمتی
azimuth fine adjustment
تنظیم قوس صحیح
azimuth stabilized ppi
U
صفحه رادار با سمت ثابت
back azimuth method
U
گرای وارونه
alt azimuth mounting
U
استقرار سمت- ارتفاعی
back azimuth method
U
گرای معکوس در اخراج اشعه
closing azimuth error
U
اشتباه گرای بستن پیمایش
azimuth adjustment slide rule
U
خط کش محاسبات تنظیم گرا
projection
U
پیش امدگی
projection
U
فرافکنی
projection
U
پیش بینی
projection
U
افکنش تصویر
projection
U
پروژه
projection
U
طرح ریزی
projection
U
نور افکنی اگراندیسمان
projection
U
تجسم پرتو افکنی
projection
U
پیش افکنی برامدگی
projection
U
نقشه کشی
projection
U
پرتاب طرح
projection
U
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
U
تصویر
projection
U
طرح
projection
U
پیش بینی یک وضعیت ازمجموعهای داده
isometric Projection
U
[نقشه هم اندازه سه بعدی]
visual projection
U
فرافکنی دیداری
sinusoidal projection
U
نقشه جهان نمای مسطح
projection welding
U
جوشکاری نقطه سیاه
projection welding
U
جوش برجسته
projection weld
U
جوش نقطه سیاه
projection weld
U
جوش خال سیاه
projection tube
U
لامپ تصویر
projection product
U
ضرب اسکالر
[ریاضی]
projection print
U
روش تهیه نقشه یا عکس بااستفاده از روش بزرگ کردن یا کوچک کردن فیلم یک عکس دیگر چاپ تصویری
axonometric projection
U
طرح های هندسی
[معماری]
projection screen
U
صفحهنورافکن
projection product
U
ضرب داخلی
[ریاضی]
plane projection
U
طرحمسطح
projection product
U
ضرب نقطه ای
[ریاضی]
interrupted projection
U
برآمدگیفاصلهدار
cylindrical projection
U
نقشهکشیاستوانهای
conic projection
U
نقشهکشیمخروطی
projection dome
U
گنبدپرتوافکن
projection of a point
U
خط مصور
oblique projection
U
نمایش اجسامی درروی صفحه بوسیله تصویرمایل
newman projection
U
تصویر نیومن
mercator's projection
U
تصویر مرکاتوریا استوانهای
mercator projection
U
نقشه برجسته نمای دارای نصف النهارات متوازی
lambert projection
U
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
lambert projection
U
سیستم تصویر لامبرت
conformal projection
U
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
circular projection
U
برامدگی گرد
annular projection
U
برامدگی حلقوی
area projection
U
تهیه نقشه از منطقه
area projection
U
تهیه تصویر منطقه
oblique projection
U
تصویر مورب
oblique projection
U
تصویر مایل
projection maps
U
نقشههای فرافکنی
projection of a point
U
تصویر نقطه
policonic projection
U
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
projection of a point
U
خطی که نقطه تصویرشده را بنقطه مقابل ان می پیوند د
perspective projection
U
تصویر پرسپکتیوی
orthographical projection
U
نمایش چیزی با خط هاوگوشههای راست
projection formula
U
فرمول تصویری
aerospace projection operations
U
بالای منطقه عملیات
aerospace projection operations
U
عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
primary projection area
U
ناحیه فرافکنی نخستین
secondary projection area
U
منطقه فرافکنی ثانوی
tertiary projection area
U
ناحیه فرافکنی سوم
auditory projection area
U
ناحیه ادراک شنیداری
raven's controlled projection test
U
ازمون فرافکنی کنترل شده ریون
low voltage projection lamp
U
لامپ فشار ضعیف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com