English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 33 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
attempting to steal U شروع کردن به سرقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
attempting U کوشش کردن
attempting U شروع به جرم
attempting U قصد کردن شروع به جرم
attempting U سو قصد کردن
attempting U قصد
attempting U کوشش
attempting U تقلا کردن جستجو کردن
attempting U قصد کردن مبادرت کردن به
attempting to inflict injury U شروع به ایراد جرح
attempting to commit rape U شروع کردن به تجاوز جنسی
attempting to commit murder U شروع کردن به قتل عمد
steal U به سرقت بردن یا سرقت کردن
to steal in or out U دزدکی داخل شدن یابیرون امدن
steal U پیروزی غیرمنتظره
steal U دزدیدن
steal U بسرقت بردن
steal U ربودن
steal U بلند کردن چیزی
steal U توپ دزدی
steal U از فرصت استفاده کردن توپزن برای کسب امتیاز
steal U دستبرد زدن
It's a steal at that price. U این قیمت مفت است.
steal the show <idiom> U دراجرا مورد توجه بودن
steal one's thunder <idiom> U قاپیدن کلام دیگران
It is wrong to steal . U دزدیدن (دزدی )کار غلطی است
to steal away hearts U دلبری
to steal away hearts U دلبری کردن
to steal a march on any one U بر کسی پیشدستی کردن یاسبقت جستن
proclivity to steal U تمایل بدزدی
pick and steal U ناخنک زدن
delayed steal U دزدانه گریختن بسوی پایگاه هنگام پرتاب توپگیر
He that willsteal an egg will steal an ox.. <proverb> U کسى که تخم مرغى بدزدد گاوى را خواهد دزدید.(تخم مرغ دزد شتر دزد مى شود).
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com