Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 134 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
assembly tools
U
ابزار مونتاژ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tools
U
ابزار
tools
U
اسباب کار
tools
U
مجموعه برنامههای کاربردی
tools
U
در سیستم کامپیوتری
cleaning tools
U
ابزارتمیزکننده
pneumatic tools
U
اسبابهای بادی
tools of research
U
وسایل تحقیقات
precision tools
U
الات دقیق
machine tools
U
ابزار ماشینی
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
pc tools deluxe
U
پی سی تولز دولوکس
drawing tools
U
خط و رسم آزاد است
types of tools
U
انواعابزار
drawing tools
U
مجموعه توابع در برنامه نقاشی که به کاربر امکان رسم میدهد. و به صورت نشانه هایی در میله ابزار فاهر میشود و شامل رسم دایره
development tools
U
ابزار توسعه
plumbing tools
U
لوازم لولهکشیخانه
pipe tools
U
وسایلپیپ
electrician's tools
U
ابزارسیمکشی
tools of monetary policy
U
ابزار سیاست پولی
tools of fiscal policy
U
ابزار سیاست مالی
program development tools
U
ابزار توسعه برنامه
wooden modelling tools
U
ابزارچوبیفرم دهنده
Those who play with edged tools must expect to be .
<proverb>
U
کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
A bad workman always blames his tools.
<proverb>
U
کارگر بد همیشه از وسایلش غیبجویى مى کند.
A wise man avoids edged tools.
<proverb>
U
آدم عاقل از چیز تیز پرهیز مى کند .
assembly
U
کارخانهای که واحدهای آن از قط عاتی از کارخانه هایی دیگر و در کنار هم جمع شده اند
assembly
U
نشانه هایی که برای نمایش دستورات کد ماشین در برنامه اسمبلی به کار می روند
assembly
U
نمایش یک برنامه اسمبلی که به ترتیب مکانهای حافظه مرتب شده است
assembly
U
1-زمانی که طول می کشد تا برنامه اسمبلی یک برنامه را ترجمه کند. 2-زمانی که اسمبلر برنامه را از زبان اسمبلی به کد ماشین تبدیل میکند
assembly
U
زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
assembly
U
قرار دادن یک موضوع از بخشهای مختلف در کنار هم
assembly
U
تبدیل برنامه به کد ماشین
assembly
U
اسمبلی گردهمایی
assembly
U
تعدادی دستورات کد اسمبلی که یک کار را تشکیل می دهند
assembly
U
گردایش
assembly
U
مجمع نشست
assembly
U
تجمع
assembly
U
شیپور جمع
assembly
U
هیئت قانون گذاری
assembly
U
گروه
assembly
U
مجلس
assembly
U
اجتماع انجمن
assembly
U
مجمع
assembly
U
نصب ساخت
assembly
U
همگذاری
assembly
U
نقطه الحاق هوایی
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
assembly
U
محفل
assembly
U
تولید
assembly
U
مونتاژ
assembly
U
مجموعه یک واحد کامل ازچندین قطعه
assembly
U
محل بسیج افراد احتیاط
assembly
U
شیپور خاموشی دستگاه مرکب
needle assembly
U
مجمعسوزنی
house of assembly
U
مجلس درجه دوم قانون گذاری
guard assembly
U
الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
house of assembly
U
مجلس ایالتی
instruction for assembly
U
مقررات نصب
legislative assembly
U
مجلس قانونگذاری
guard assembly
U
محفظه
general assembly
U
مجمع عمومی
general assembly
U
مجلس عوام
gear assembly
U
مجموعه چرخ دنده ها
final assembly
U
نصب نهایی
final assembly
U
مونتاژ نهایی
spout assembly
U
سرشیرآب
tail assembly
U
قسمتهایدم
paragraph assembly
U
جمع اوری پاراگراف
legislative assembly
U
مجلس شورای ملی
legislative assembly
U
هیات مقننه
unlawful assembly
U
مجمع غیر قانونی
unit assembly
U
یک قسمت مجزا و مستقل از یک دستگاه یا وسیله
unit assembly
U
یک قطعه مجزا
riotous assembly
U
اجتماع و مواضعه اشوبگرانه
ready for assembly
U
اماده جهت نصب
pre assembly
U
نصب اولیه
unlawful assembly
U
تجمع غیر قانونی
ball assembly
U
توپمجمع
bridge assembly
U
برآمدگیسیمها
bridle assembly
U
کنترلوزنه
national assembly
U
مجلس ملی
major assembly
U
قسمت عمده دستگاه
major assembly
U
قطعه عمده
unlawful assembly
U
در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
duplexing assembly
U
دستگاه دو راهه
assembly line
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly line
U
تیمار خط
assembly area
U
گمگاه
assembly bench
U
میز مونتاژ
assembly fixture
U
تجهیزات مونتاژ
assembly instrudactions
U
مقررات یا دستورات نصب
assembly language
U
زبان همگذاری
assembly language
U
زبان اسمبلی
assembly list
U
سیاهه همگذاری
assembly line
U
خط مونتاژ
assembly line
U
خط کلی
assembly line
U
خط تولید
assembly lines
U
تیمار خط
assembly lines
U
دستگاهی که اشیاء یا مصنوعاتی را پشت سرهم ردیف میکند تا بمحل بسته بندی برسد
assembly lines
U
خط مونتاژ
assembly lines
U
خط کلی
assembly lines
U
خط تولید
assembly listing
U
صورت برداری همگذاری لیست اسمبلی
assembly of notables
U
مجلس بزرگان یا اعیان پارلمانی موقتی
assembly order
U
دستور مونتاژ وسایل
assembly program
U
برنامه اسمبلی
assembly shop
U
کارگاه مونتاژ
cable assembly
U
مجموعه کابل و پیچ مجموعه کابل
cable assembly
U
کابل
cell assembly
U
مجتمع یاختهای
consmtituent assembly
U
مجلس موسسان
constituent assembly
U
مجلس موسسان
consultative assembly
U
مجلس شورا
critical assembly
U
ترتیب بحرانی
assembly program
U
assembler
assembly order
U
دستورتعمیر دستور جمع شدن درنقطه تجمع
assembly program
U
برنامه همگذاری
assembly area
U
منطقه تجمع
legislative body or assembly
U
هیئت مققنه
the national consultative assembly
U
مجلس شورای ملی
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع ستون موتوری
convoy assembly port
U
بندر محل تجمع کاروان دریایی
assembly language instruction
U
دستورالعمل زبان اسمبلی
clandestine assembly area
U
منطقه تجمع قوای زیرزمینی منطقه تجمع نیروی پنهانی
national consulative assembly
U
مجلس شورای ملی
interchangeable end assembly
U
مجمعانتهاییمتحرک
membership of legislative assembly
U
عضویت مجلس مقننه
object assembly test
U
ازمون الحاق قطعات
assembly order control number
U
شماره کنترل تعمیراتی
basic unit assembly group
U
گروه ساختمانی
breechblock operating lever assembly
U
سطحبازکنندهگلنگدنتفنگ
assembly order control number
U
شماره کنترل دستور کارتعمیر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com