Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 148 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
as fresh as a rose
<idiom>
U
مثل هلوی پوست کنده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fresh
<adj.>
U
پر رو
fresh-
U
خنک ساختن
fresh-
U
بتارزگی
fresh-
U
جسور
fresh-
U
تازه کار ناازموده پر رو
fresh-
U
سرد تازه نفس
fresh-
U
خنک
fresh-
U
باروح
fresh-
U
بانشاط
fresh-
U
تازه کردن
fresh-
U
خنک شدن
fresh
<adj.>
U
گستاخ
fresh
<adj.>
U
بی شرم
fresh
<adj.>
U
دست اول
fresh-
U
طغیان اب
fresh-
U
شیرین
fresh-
U
سرخوش
fresh-
U
اماده
fresh-
U
زنده
fresh-
U
خرم
fresh
U
تازه کار ناازموده پر رو
fresh
U
سرد تازه نفس
fresh
U
خنک
fresh
U
باروح
fresh
U
بانشاط
fresh
U
زنده
fresh
U
خرم
fresh
U
تازه
fresh
U
تر وتازه
fresh
U
جسور
fresh
U
بتارزگی
fresh
U
طغیان اب
fresh-
U
تر وتازه
fresh
U
سرخوش
fresh
U
اماده
fresh-
U
تازه
fresh
U
خنک شدن
fresh
U
تازه کردن
fresh
U
خنک ساختن
fresh
U
شیرین
fresh air
U
هوایآزاد
Do you have any fresh fruit?
U
آیا میوه تازه دارید؟
To be as fresh as a daisy.
U
تروتازه بودن
Shall we go out for some fresh air ?
U
موافقی برویم کمی هوا بخوریم ؟
This isn't fresh.
این تازه نیست.
take fresh heart
U
دلگرم شدن
as fresh as a daisy
<idiom>
U
مثل یک دسته گل
Don't get fresh with me!
U
پررویی نکن !
fresh water
U
اب شیرین
fresh target
U
هدف جدید
fresh water
U
اب گوارا
fresh breeze
U
بادی که ساعتی 23 کیلومتربوزد
fresh gale
U
بادی که با سرعت ساعتی 93تا 64 میل بوزد
A fresh lease of life.
U
عمر دوباره
Mild fresh from the cow.
U
شیر تازه دوشیده شده
The boy is fresh from school.
U
پسرک تازه مدرسه راتمام کرده
Take a fresh sheet of paper.
U
یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
break fresh ground
<idiom>
U
از راهی تازه به جایی رسیدن
to break fresh ground
U
راه نرفتهای رارفتن
to break fresh ground
U
کارنکردهای راکردن
rose of may
U
نرگس سفید
the rose
U
باد مبارک
the rose
U
حمره
the rose
U
بادسرخ
under the rose
U
نهانی زیر جلی محرمانه در خفا
rose
گل سرخ
rose
U
رنگ گلی سرخ کردن
fresh water ; fruit juice.
U
آب شیرین (تازه )؛آب میوه
There is just no comparison between canned vegetables and fresh ones.
U
سبزیجات کنسرو شده و سبزیجات تازه اصلا قابل مقایسه نیستند.
tea rose
U
گل چای
china rose
U
خطمی مجلسی
cabbage rose
U
طرح گل رز کلمی که بیشتر بصورت گل های توپر و در نقشه های اروپایی و طرح گل فرنگ دیده می شود
rose motif
U
نگاره گل رز
[در فرش های مختلف ایرانی از انواع گل رز از جمله طرح گل فرنگ، طرح درختی، طرح باغی، طرح گل و بوته استفاده می شود.]
rose water
U
لطیف احساساتی
rose water
U
گلاب زدن
the rose of tehran
U
زیباترین زن یادختردرتهران ملکه وجاهت تهران
rose window
U
پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
He rose against the regime.
U
بر ضد دولت قیام کرد
wind rose
U
شقایق اگرمون
wind rose
U
نمودار وضع هوا ومیزان وزش بادها وجهت انها
rose of sharon
U
بامیه شامی
damask rose
U
گل محمدی
rose coloured
U
گلی
There is no rose without thorn .
<proverb>
U
هیچ گلى بى خار نیست .
dog rose
U
نوعی از گل نسرین
corn rose
U
شقایق
corn rose
U
گل خشخاش
compass rose
U
شمال نما
European rose
U
طرح گل رز اروپایی
[که نام دیگر آن همان گل فرنگ است.]
compass rose
U
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
as fair as a rose
<idiom>
U
مثل ماه
rose hip
U
نوعیمیوهنارنجییاسرخرنگ
compass rose
U
صفحه جهت یاب
yellow rose
U
گل زرد
rose water
U
لطافت
guelder rose
U
بداغ
rose bush
U
بته گل سرخ
rose bush
U
گلبن
rose chafer
U
سوسک علفخوار سوسک تغذیه کننده از گل سرخ
rose cheeked
U
گلچهره
rose colored
U
گلی
rose colored
U
گلگون
rose cheeked
U
گلعذار
rose colour
U
رنگ گلی
rose bay
U
گل معین التجاری
rose bud
U
دخترزیبا غنچهای
rose bud
U
غنچه گل سرخ
rose box
U
الک ته لوله پمپ خن ناو
he rose from the ranks
U
از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
mallow rose
U
گل خطمی
monthly rose
U
خطمی مجلسی
monthly rose
U
خطمی درختی
musk rose
U
گل مشکیجه
no rose without thorn
U
گل بیخارنچیده است کسی
red rose
U
گل سرخ
red rose
U
گل سوری
rose bay
U
خر زهره
rose coloured
U
گلگون
rose water
U
گلاب
rose mallow
U
گل پنیرک
rose of jericho
U
کف مریم
rose preserve
U
گل انگبین
rose preserve
U
گلفند
rose rash
U
سرخچه
rose rash
U
کاذب
rose rash
U
بدل سرخک
rose red
U
سرخ
rose red
U
گل سرخی
rose red
U
رنگ سرخ
rose vinegar
U
خیسانده گل سرخ در سرکه
rose mallow
U
گل خطمی
rose diamond
U
الماس فلامک
rose lipped
U
دارای لبهای گلگون
rose lipped
U
یاقوت لب
rose leaf
U
برگ گل
rose coloured
U
مبنی برخوش بینی
rose fever
U
تب بهاره
rose gall
U
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
rose cut
U
دارای تراش فلامک
Fresh flowers (fruit,eggs,milk).
U
گل ( میوه ،تخم مر غ ،شیر )تازه
life is not all rose culour
U
در زندگی نوش ونیش باهم است
crumpled rose leaf
U
چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
The smoke rose straight up.
U
دود راست رفت بالا
rose-coloured spectacles
U
عینک خوش بینی
I planted the garden with rose – bushes .
U
درباغ بوته های گل سرخ کاشتم
look at the world through rose-colored glasses
<idiom>
U
خیلی مثبت بودن
see the world (things) through rose-colored glasses
<idiom>
U
فقط خوبیهای یکچیز را دیدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com