English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 170 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
approach sequence U ترتیب توالی تقرب هواپیماها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach approach conflict U تعارض گرایشی- گرایشی
sequence U تعداد موضوعات یا داده هایی که به صورت لیست مرتب منط قی قرار دارد
sequence U مراحل
sequence U زنجیره
sequence U ترتیب دادن
sequence U رشته ترتیب
sequence U ردیف
sequence U ترتیب
sequence U مراحل کار
sequence U مجموعهای از ارقام دودویی
sequence U کدها که حاوی حروف کنترل و آرگومانهای مختلف است برای اجرای فرآیند و تغییر حالت وسیله
sequence U بررسی اینکه داده ذخیره شده به صورت مناسب قرار دارد
sequence U ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است
sequence U رشته
sequence U ترادف
sequence U ترادف تسلسل
sequence U توالی
sequence U دنباله [ریاضی]
sequence U ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
sequence U سلسله مراتب
sequence U به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequence U تابعیت
sequence U پی رفت
sequence control U کنترل ترتیب
sequence number U شماره ترتیب توالی
propagation sequence U مرحله انتشار
sequence number U شماره ترتیب
sequence curcuit U مدار چند مرحلهای
sequence check U مقابله ترتیب
sequence check U بررسی ترتیبی
sequence counter U ترتیب شمار
sequence checking U مقابله ترتیبی
sequence control U کنترل ترتیبی
sequence checking U کنترل متوالی
sequence control U کنترل متوالی
propagation sequence U تسلسل انتشار
compose sequence U دخشه ساختگی
collating sequence U توالی ترتیب رشته تلفیق
control sequence U ترتیب کنترل
calling sequence U ترتیب فراخوانی
calling sequence U دبناله فراخوانی
calling sequence U مجموعهای مشخص ازدستورالعمل و داده که برای فراخوانی یک ریزبرنامه معین ضروری است
calling sequence U دنباله فراخوانی
developmental sequence U زنجیره رشدی
zero sequence component U مولفه همقطب
impluse sequence U توالی ضربه جریان
initiation sequence U مرحله اغازی
main sequence U رشته اصلی
collating sequence U ترتیب تلفیقی
compose sequence U ترتیب ساختگی
sequence of command U ترتیب توالی فرامین
sequence of events U رشته حوادث
sequence of tenses U مطابقه زمانها
sequence curcuit U مدار ترتیبی
arithmetic sequence U تصاعد حسابی [ریاضی]
sonnet sequence U غزلیات مرتبط
sonnet sequence U غزلیات دارای موضوع واحد
sonnet sequence U غزل گروهه
sequence valve U شیر هماهنگ کننده
sequence structure U ساختار ترتیبی
sequence rule U قاعده توالی
alphameric sequence U ترکیب حروف و اعداد بترتیب توالی
main sequence stars U ستارگان رشته اصلی
sequence control structure U ساختار کنترل ترتیبی
fuel handling sequence U سکونساستعمالسوخت
to approach something U نزدیک آمدن به چیزی
to approach one another U به هم نزدیک شدن [همچنین اصطلاح مجازی]
approach U نزدیک شدن
to approach somebody [something] U به سمت کسی [چیزی] رفتن
to approach somebody [something] U نزدیک شدن به کسی [چیزی]
to approach U به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach U به طرف کسی رفتن
to approach something U نزدیک شدن به چیزی
to approach somebody [something] U نزدیک آمدن به کسی [چیزی]
approach U مسیر فرود
approach U رسیدن
approach U نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach U معبر
approach U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach U ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach U دورخیز
approach U دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach U دیدگاه
approach U حرکت به سمت جلو
approach U مشی
approach U برخورد
approach U شیوه
approach U برداشت روش
approach U رویکرد
approach U نزدیک امدن معبر
positive sequence power in a three phase U توان مستقیم مدار سه فازی
positive sequence polyphase system of or U مدار چند فازی مستقیم ازمرتبه ام
positive sequence polyphase system U مدار چند فازی مستقیم
sum of the terms of an infinite sequence U سری [ریاضی]
sum of the terms of an infinite sequence U مجموع یک دنباله [ریاضی]
approach chart U نقشه مسیر فرود
approach chart U نقشه تقرب هواپیما
approach clearance U اجازه فرود
approach clearance U اجازه تقرب
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
approach end U ابتدای باند فرود
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
approach gradient U شیب گرایش
approach lane U مسیر تقرب
approach lane U مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach channel U کانال ورودی- نهر ورودی
systems approach U رویکرد نظام نگر
underpass approach U سرازیری پیوند
to approach [a topic] U ذکر کردن [موضوعی]
landing approach U مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
covered approach U مسیر پوشیده
angle of approach U زاویه تقرب هواپیما
angle of approach U زاویه فرود هواپیما
angle of approach U زاویه تند
hump approach U برآمدگیکناری
angle of approach U زاویه حاده
velocity of approach U سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
underpass approach U نشیب پیوند
approach line U خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
commodity approach U بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
initial approach U مسیر تقرب اصلی
initial approach U تقرب اولیه هواپیما
approach wall U دیواره ورودی
intermediate approach U مسیر تقرب فرعی
intrinsic approach U رهیافت سرشتی
intrinsic approach U رهیافت درونی
landing approach U مسیر تقرب
line of approach U راه وصول
line of approach U راه تقرب به دشمن
information approach U روش کسب اطلاعات
avenues of approach U معابر وصولی
counter approach U استحکامات متقابله
clinical approach U روش بالینی
covered approach U پیشروی پوشیده معابر مخفی
covered approach U راه نفوذی پوشیده
avenues of approach U راههای نفوذی مسیرهای تقرب
expenditure approach U روش هزینه
expenditure approach U روش مخارج
final approach U مسیر نهایی فرود
final approach U مسیرنهایی فرود هواپیما
line of approach U مسیر تقرب یا فرود
approach transition U تبدیل ورودی
radio approach U دستگاه تقرب رادیویی
radio approach U دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
approach route U مسیرفرود به باند
approach route U مسیر تقرب به باند
approach ramp U شیب ورودی
approach ramp U فرازای ورود
approach ramp U فرازورودی
approach ramp U سربالائی ورودی
approach parapets U جان پناه دیوار
approach march U راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
approach line U خط تقرب به باند
approach time U زمان تقرب هواپیما
power approach U تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
approach schedule U برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
missed approach U فرود ناقص
quantitative approach U روش کمی
approach time U زمان نزدیک شدن به باند
quantitative approach U دیدگاه کمی
missed approach U فرود اضطراری
closest point of approach U نزدیکترین نقطه گذر
ground controled approach U دستگاه فرود خودکار هواپیما
income and expenditure approach U مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
target approach point U اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
ground controled approach U دستگاه تقرب خودکار
approach avoidance conflict U تعارض گرایشی- اجتنابی
automatic approach and landing U روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com