Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 146 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
anti derivative
U
ضد مشتق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
derivative
U
مبدل
derivative
U
مشق
derivative
U
گرفته شده
derivative
U
فرعی
derivative
U
مشتق
derivative
U
ماخوذ
second derivative
U
مشتق دوم
second derivative
U
مشتق مرتبه دوم
derivative
U
اشتقاقی
partial derivative
U
مشتق جزیی
[ریاضی]
partial derivative
U
مشتق پاره ای
[ریاضی]
parial derivative
U
مشتق جزئی
original and derivative estate
U
مال اصلی و مال فرعی
original and derivative estate
U
اصل مال یا نمائات یا منافع ان
anti
U
پاد
anti
U
مخالف علیه
anti
U
:پیشوندهاییست بمعنی >ضد< و>مخالف < و >درعوض < و>بجای < و غیره مثل :NTIchrist A
anti
U
انتی
anti
U
در مقابل
anti
U
ضد
anti-
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یکی
anti-
U
به معنای "مخالف "
anti-
U
روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
anti-
U
سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
anti-
U
برنامه نرم افزاری که در کامپیوتر به دنبال ویروس می گردد و پیش از اینکه به داده یا فایل آسیب برساند آنرا نابود میکند
anti submarine
U
هواپیمای ضد زیردریایی
anti thesis
U
نقیض
anti thesis
U
وضع مقابل
anti freezer
U
ضد انجماد
anti g suit
U
لباس ضد فشار ثقل
anti thesis
U
انتی تز
anti thesis
U
برابر نهاد
anti spin
U
سیستمی برای جلوگیری ازچرخش چرخهای هواپیماهنگامیکه ارابه فرود خارج از هواپیما قرار دارد
anti particle
U
ضد ذره
anti semitic
U
ضد یهودی
anti icing
U
ضد یخ
anti g suit
U
لباس ضد اثر سرعت ثقل
anti matter
U
ضد ماده
anti sepsis
U
جلوگیری از رشد وازدیاد میکربها در اثر موادضدعفونی
anti skid
U
ضد لغزش
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
anti socialist
U
ضد سوسیالیستی
anti-clockwise
U
بر خلافجهتعقربههایساعت
anti wear
U
مواد افزودنی جهت کاهش سایندگی و فرسایش پشم
anti-theft
U
دزدگیر
anti-tank
U
ضد تانک
anti-pollutants
U
پادآلودگی
anti-pollutant
U
پادآلودگی
anti-histamines
U
آنتی هیستامین
anti-histamines
U
ضد هیستامین
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
anti-histamine
U
آنتی هیستامین
anti-histamine
U
ضد هیستامین
anti-heroes
U
نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-hero
U
نقش اول منفی مخالف قهرمان
anti-freeze
U
پاد یخ
anti-freeze
U
آبگونهی ضد یخ
anti-freeze
U
ضد یخ
anti-moth
U
مواد ضد بید فرش
anti freezer
U
ضد یخ
anti dumping
U
ضد دامپینگ
anti-social
U
ضد اجتماعی
anti aircraft
U
پدافند هوایی
anti aircraft
U
ضد هوایی
anti air
U
ضد برتری هوایی دشمن
anti-Semite
U
مخالف اقوام سامی
anti-Semites
U
ضد یهود
anti-Semites
U
مخالف اقوام سامی
anti social
U
ضد اجتماعی
anti detonant
U
مایع ضد بدسوزی
anti tr switch
U
کلید ضد فرگیر
anti-aircraft
U
ضد هواپیما
anti air
U
ضد هواپیمایی
anti dumping
U
مخالفت تبعیض قیمت بین بازار داخل و خارج از کشور
anti detonation
U
ضد بدسوزی
anti-Semitic
U
مقرون به دشمنی با نژاد سامی یایهود
anti semitism
U
مخالف با یهودیان
anti-Semitism
U
مخالف با یهودیان
anti semite
U
ضد یهود
anti semite
U
مخالف اقوام سامی
anti capitalist
U
ضد سرمایه داری
anti-Semite
U
ضد یهود
anti-Semitic
U
مخالف نژاد سامی
anti cyclical
U
ضد دورهای
anti federalist
U
اشخاصی که درسال 88-7871 مخالف اساس حکومت امریکا بودند
anti blush tinner
U
ماده رقیق کننده ایکه به کندی خشک میشود و در شرایط رطوبت زیاد برای جلوگیری از التهاب لعاب روی سطح بکار میرود
anti aircraft artillery
U
توپخانه ضد هوایی
anti aircraft artillery
U
توپخانه پدافند هوایی
anti balance tab
U
بالچهای که روی سطوح کنترل که در جهت انحراف سطح اصلی منحرف شده وگشتاور لازم برای انحراف سطح را افزایش میدهد وحرکت انرا در مقابل جریان هوا مشکل میسازد
anti collision light
U
چراغ یا لامپ چشمک زنی که در بالای سکان عمودی یا زیرهواپیما به منظور افزایش قابلیت دیده شدن نصب میگردد
anti aircraft defense
U
پدافند ضد هوایی
anti-slip foot
پایه ضد لغزش
Anti – corruption campaign .
U
مبارزه با فساد
anti-vibration handle
U
دستهضدلغزش
anti interference capacitor
U
خازن ضد تداخل
anti-tank missile
U
گلولهموشکضدتانک
anti-slip shoe
U
پایهضدلغزش
anti-skating device
U
دستگاهضدلفزش
anti-ship missile
U
گلولهموشکضدناو
anti-radar missile
U
گلولهموشکضدرادار
anti-friction pad
U
لایهضداصطکاک
anti-aircraft missile
U
گلولهموشکضدهوایی
anti-tank rocket
U
موشکضدتانک
anti comintern pact
U
...anti
anti propeller end
U
انتهای موتور که دور از ملخ قرار گرفته
anti freeze pump
U
پمپ ضد یخ
anti parallel feeding
U
تغذیه مخالف
anti meran gambit
U
گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
anti menchanized defense
U
دفاع ضدمکانیزه
anti menchanized defense
U
پدافند ضد مکانیزه
anti knock property
U
خاصیت ضدضربه
anti knock property
U
درجه اکتان
anti interference device
U
دستگاه ضد تداخل
anti inflationary policy
U
ضد تورمی
anti inflationary policy
U
سیاست انقباضی
anti induction cable
U
کابل ضد القا
anti icing fluid
U
مایع ضد یخ
anti flood valve
U
شیر اطمینان مانع طغیان
anti hum condenser
U
خازن ضد پارازیت
anti flouing paint
U
رنگ ضد خزه
anti freeze mixture
U
مخلوط ضد یخ
anti drumming sheet
U
ورق ضد تورم
anti drag wire
U
اجزاء بست کاری ساختمانی
anti corrosion composition
U
رنگ ضد زنگ
anti trust law
U
قانون ضد تراست
anti dazzle screen
U
شیشه نورگیر
anti dazzle screen
U
شیشه ضد نور
anti dazzle vizor
U
افتابگیر
anti tear strips
U
باریکه یا نوارهایی از جنس هواپیما که روی قطعات ساختمانی بال و زیرنوارهای تقویت کننده قرارمیگیرند
anti friction bearing
U
یاطاقان غلطکی
anti submarine carrier
U
ناو هواپیمابر ضد زیر دریایی
anti dazzle vizor
U
سایه بان شیشه جلوی اتومبیل
anti servo tab
U
بالچه قابل تنظیم متصل به لبه فرار سکان که در جهت سطوح اصلی فرامین عمل کرده و درنتیجه از حساسیت انها میکاهد
anti development policy
U
سیاست ضد توسعه
anti skid chain
U
زنجیر محافظ در برابر لغزش
anti skid protection
U
حفافت از لغزش
anti skid system
U
سیستم ضد لغزش
anti slip plate
U
ورقه ضد لغزش
anti strokes line
U
خط انتی استوکسی
sherman anti trust act
U
قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
service anti gas respirator
U
ماسک ضد گاز
anti-torque tail rotor
U
دم چرخانضدلفزش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com