Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
angle of approach
U
زاویه تقرب هواپیما
angle of approach
U
زاویه فرود هواپیما
angle of approach
U
زاویه تند
angle of approach
U
زاویه حاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
approach approach conflict
U
تعارض گرایشی- گرایشی
to approach somebody
[something]
U
نزدیک آمدن به کسی
[چیزی]
to approach somebody
[something]
U
به سمت کسی
[چیزی]
رفتن
to approach one another
U
به هم نزدیک شدن
[همچنین اصطلاح مجازی]
to approach somebody
[something]
U
نزدیک شدن به کسی
[چیزی]
to approach
U
به طرف کسی رفتن برای برخورد
to approach
U
به طرف کسی رفتن
to approach something
U
نزدیک آمدن به چیزی
to approach something
U
نزدیک شدن به چیزی
approach
U
رسیدن
approach
U
برداشت روش
approach
U
معبر
approach
U
دورخیز
approach
U
حرکت به سمت جلو
approach
U
دورخیر دو کشتی گیر در اغاز مسابقه
approach
U
فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approach
U
ضربه برای نزدیک شدن به هدف گلف
approach
U
پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approach
U
نزدیک امدن معبر
approach
U
نزدیک شدن داخل گفتگو شدن مسیر نزدیک شدن هواپیما به باند فرودتقرب
approach
U
نزدیک شدن
approach
U
رویکرد
approach
U
دیدگاه
approach
U
مشی
approach
U
برخورد
approach
U
شیوه
approach
U
مسیر فرود
approach march
U
راهپیمایی برای تقرب به دشمن راهپیمایی برای تماس با دشمن
approach ramp
U
شیب ورودی
approach parapets
U
جان پناه دیوار
approach ramp
U
سربالائی ورودی
approach ramp
U
فرازورودی
approach ramp
U
فرازای ورود
missed approach
U
فرود ناقص
approach route
U
مسیر تقرب به باند
hump approach
U
برآمدگیکناری
approach route
U
مسیرفرود به باند
velocity of approach
U
سرعت متوسط اب هنگام رسیدن به تاج سرریز یا سد
approach line
U
خط تقرب به باند
underpass approach
U
نشیب پیوند
approach clearance
U
اجازه فرود
approach chart
U
نقشه مسیر فرود
approach channel
U
کانال ورودی- نهر ورودی
quantitative approach
U
دیدگاه کمی
missed approach
U
فرود اضطراری
power approach
U
تقرب به روش فرود اجباری در فرودگاههای نامناسب با سیستم برقی
quantitative approach
U
روش کمی
radio approach
U
دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
approach clearance
U
اجازه تقرب
approach end
U
نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
approach line
U
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
approach chart
U
نقشه تقرب هواپیما
approach lane
U
مسیر تقرب
approach gradient
U
شیب گرایش
approach formation
U
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
systems approach
U
رویکرد نظام نگر
approach end
U
ابتدای باند فرود
radio approach
U
دستگاه تقرب رادیویی
covered approach
U
راه نفوذی پوشیده
expenditure approach
U
روش مخارج
intrinsic approach
U
رهیافت درونی
intrinsic approach
U
رهیافت سرشتی
intermediate approach
U
مسیر تقرب فرعی
initial approach
U
تقرب اولیه هواپیما
initial approach
U
مسیر تقرب اصلی
information approach
U
روش کسب اطلاعات
final approach
U
مسیر نهایی فرود
clinical approach
U
روش بالینی
commodity approach
U
بررسی بازار با مطالعه مسیرتولید تا مصرف
counter approach
U
استحکامات متقابله
final approach
U
مسیرنهایی فرود هواپیما
covered approach
U
مسیر پوشیده
covered approach
U
پیشروی پوشیده معابر مخفی
expenditure approach
U
روش هزینه
landing approach
U
مسیر تقرب
approach schedule
U
برنامه تقرب هواپیما به باند ترتیب فرود هواپیماها روی باند
approach sequence
U
ترتیب توالی تقرب هواپیماها
to approach
[a topic]
U
ذکر کردن
[موضوعی]
approach time
U
زمان تقرب هواپیما
avenues of approach
U
معابر وصولی
approach time
U
زمان نزدیک شدن به باند
approach transition
U
تبدیل ورودی
approach wall
U
دیواره ورودی
line of approach
U
مسیر تقرب یا فرود
landing approach
U
مسیر نشستن هواپیما مسیر پیاده شدن به ساحل
avenues of approach
U
راههای نفوذی مسیرهای تقرب
line of approach
U
راه تقرب به دشمن
underpass approach
U
سرازیری پیوند
line of approach
U
راه وصول
approach avoidance conflict
U
تعارض گرایشی- اجتنابی
ground controled approach
U
دستگاه تقرب خودکار
ground controled approach
U
دستگاه فرود خودکار هواپیما
target approach point
U
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
automatic approach and landing
U
روش کنترل خودکار سرعت ومسیر هواپیما در تقرب
income and expenditure approach
U
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
closest point of approach
U
نزدیکترین نقطه گذر
angle t
U
زاویه تی
angle t
U
زاویه راسی بین خط دیدبان و خط هدف
have an angle
U
بریدن مسیر مهاجم بصورت اریب
angle
U
باقلاب ماهی گرفتن
angle
U
زاویه
right angle
U
راستگوشه
angle
U
کنج
angle
U
قلاب ماهی گیری
angle
U
دام گستردن دسیسه کردن
angle
U
تیزی یا گوشه هر چیزی
angle
U
گوشه
angle
U
قلاب ماهیگیری
right angle
U
زاویه قائمه
angle
U
ماهیگیری
angle
U
اندازه تغییرات در جهت که معمولا اندازه گردش از یک محور میباشد
included angle
U
زاویه بین محور طولی یک جسم و بردار جریان هوا
internal angle
U
زاویه ی داخلی
incidence angle
U
زاویه تابش
impedance angle
U
زاویه فازی
angle-stone
U
سنگ نبش
angle-tie
U
مهار قطری
angle-tie
U
مهار گوشه
angle-volute
U
[طومار پیچیده شده در گوشه سرستون یونی و کرنتی]
lead angle
U
زاویه پیش فاز
lead angle
U
زاویه پیشگیری هدف
lead angle
U
زاویه سبقت
lead angle
U
زاویه پیش افتادگی
launching angle
U
زاویه پرتاب
equal angle
U
آهن نبشی
interlan angle
U
زاویه داخلی
landing angle
U
زاویه فرود
angle bracket
U
پرانتز شکسته
hour angle
U
زاویه ساعتی خورشید
hour angle
U
زاویه ساعتی
hour angle
U
زاویه نصف النهارجغرافیایی
entering angle
U
زاویه ورودی زاویه دخول
entering angle
U
زاویه ورود
electrical angle
U
زاویه الکتریکی
dropping angle
U
زاویه رهایی بمب
dropping angle
U
زاویه پرتاب بمب
drift angle
U
زاویه سوق
drift angle
U
زاویه انحراف از سمت حرکت
drift angle
U
زاویه انحراف مسیر
draft angle
U
زاویه انحراف یا شیب
dive angle
U
زاویه شیرجه هواپیما
exterior angle
U
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
facial angle
U
زاویه چهره
high angle
U
تیر قائم
helix angle
U
زاویه مارپیچ
half angle
U
نیمساز
position angle
U
زاویه ارتفاع جسم
gyro angle
U
زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
gyro angle
U
سمت پرتاب اژدر
fusion angle
U
زاویه فوزیون
flare angle
U
زاویه گسترش یا گشادگی
flap angle
U
زاویه فلپ
facial angle
U
زاویه دیدfascia
distance angle
U
زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
angle-shaft
U
[ستون تزئینی در گوشه خارجی ساختمان]
range angle
U
زاویه بردی هواپیما
oblique angle
U
یا باز
oblique angle
U
زاویه تند
nose angle
U
زاویه نوک
miter angle
U
زاویه فارسی
relief angle
U
زاویه ازاد
relief angle
U
زاویه خلاصی
minute of angle
U
فاصله یک اینچی روی صفحه هدف
low angle
U
مسیر تراشنده
round angle
U
زاویه 063 درجه
seat angle
U
نبشی نشیمن
low angle
U
مسیر کشیده
loss angle
U
زاویه اتلاف
loss angle
U
زاویه تلف زاویه تلفات
obtuse angle
U
زاویه منفرجه
obtuse angle
U
گوشه باز
orienting angle
U
زاویه توجیه
prediction angle
U
زاویه حرکت پیش بینی شده هدف
prediction angle
U
زاویه سبقت
range angle
U
زاویه مربوط به برد مورب هدف
position angle
U
زاویه تراز
reflection angle
U
زاویه بازتابش
polar angle
U
زاویه قطبی
plane angle
U
زاویه مستوی
phase angle
U
زاویه احتلاف فاز
phase angle
U
زاویه فاز
parallactic angle
U
زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
overlap angle
U
زاویه همپوشی
outer angle
U
سوک
outer angle
U
کنج بنا
loss angle
U
زاویه گمگشت
sidereal angle
U
زاویه نجومی
web angle
U
جفت نبشی تیر
wind angle
U
زاویه باد
working angle
U
زاویه موثر
zero angle cut
U
برش با زاویه صفر
salient angle
U
زاویهبرجسته
angle-capital
U
سرستون گوشه ای
angle-fillet
U
[ابزار مغزی برای پوشاندن درزهای داخلی]
angle-leaf
U
[یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
angle-modillion
U
دستک زیر قرنیز
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
angle-roll
U
ابزار گرد
lip angle
U
زاویه مخروطی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com