English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 95 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
all mains receiver U گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mains U نیروی برق
mains U شاه خط
mains U شبکه
mains current U جریان شبکه
distributing mains U شبکه پخش
mains electricity U منبع الکتریسیته محلی مشتریان
mains frequency U فرکانس شبکه
mains fuse U فیوز شبکه
mains selsctor U سلکتور شبکه
mains coupling U پیوست شبکه
mains cable U کابل شبکه
mains antenna U انتن شبکه
lighting mains U خط روشنایی اصلی
distributing mains U شبکه تقسیم اصلی
all mains set U دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
mains plug U دوشاخه برق
mains supply U منبع شبکه
water mains U شاه لوله اب
water mains U لوله هادی اب
mains connection U اتصالاصلی
two phase mains U شبکه دو فاز
power mains U شبکه نیرو
power mains U شبکه جریان قوی
mains water U لوله اب اصلی
mains voltage U ولتاژ شبکه
mains unit U واحد اتصال شبکه
mains switch U کلید شبکه
lighting mains U خط نور
mains trensformer U ترانسفورماتور شبکه
mains synchronization U همزمانی شبکه
mains receiving set U دستگاه گیرنده شبکه
power supply mains U شبکه برق رسانی
mains supply unit U واحد تغذیه جریان شبکه
ready for cinnection to the mains U اماده جهت اتصال به شبکه
mains voltage variation U نوسان ولتاژ شبکه
mains voltage stabilizer U تثبیت کننده ولتاژ شبکه
mains power supply unit U واحد منبع تغذیه شبکه
d.c. receiver U رادیوی جریان مستقیم
receiver U گوشی
receiver U خریدار اموال مسروقه قیم یا سرپرست شخص مجنون
receiver U مال خر
receiver U ماموری که ازطرف دادگاه اموال محکوم علیه را جهت اجرای حکم ضبط و اداره میکند
receiver U مدیر تصفیه
receiver U جعبه خزانه
receiver U دستگاه خوراک دهنده
receiver U دستگاه گیرنده بی سیم
receiver U گیرنده رادیویی
receiver U گوشی تلفن
receiver U متصدی دریافت
receiver U خبرگیر
receiver U فرف گیرنده
receiver U ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receiver U دریافت کننده
receiver U دستگاه گیرنده
receiver U گیرنده
receiver U جعبه خوراک دهنده
receiver U توپگیر
receiver U وسیله الکترونیکی که میتواند سیگنالهای ارسالی را تشخیص دهد و به صورت مناسبی نمایش دهد
television receiver U گیرنده تلویزیونی
sound receiver دریافتگر صدا
mouthpiece receiver U دریافتکنندهتکهدهانی
receiver gating U ولت افزایی گیرنده
universal receiver U گیرندهای که با دی سی و هم ا سی کار میکند و دارای وسایل محافظ متعددی است
dust receiver U مخزنگردوخاک
superheterodyne receiver U رادیوی سوپرهترودینی
telephone receiver U گوشی تلفن
universal receiver U رادیو برق و باتری
two valve receiver U گیرنده دو لامپی
tube receiver U گیرنده لامپی
superheterodyne receiver U گیرنده سوپر هترودین
regenerative receiver U رادیوی واکنشی
radio receiver U گیرنده رادیویی
intercept receiver U دستگاه گیرنده مخصوص استراق سمع دستگاه استراق سمع رادیویی
official receiver U عضو نافر
distilling receiver U گیرنده تقطیر
communication receiver U گیرنده مخابرات
acid receiver U مخزن اسید
beat receiver U گیرنده تداخلی
battery receiver U رادیو باتری
official receiver U اعتصاب باجایزه سندیکا
official receiver U اعتصاب رسمی
amateur receiver U گیرنده اماتور
portable receiver U رادیوی قابل حمل
portable receiver U رادیوی دستی
official receiver U مدیر تصفیه
all wave receiver U رادیوی تمام موج
single circuit receiver U گیرنده یک مداره
high fidelity receiver U گیرنده رابط
receiver output volume U شدت صوت گیرنده
receiver of stolen goods U خریدار مال مسروقه
receiver of stolen goods U مال خر
receiver volume control U کنترلصدایدریافتی
long wave receiver U گیرنده موج بلند
tuned radio frequency receiver U رادیو با بسامد میزان شده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com