English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
aggregate market demand U تقاضای کل بازار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
aggregate demand U تقاضای کل
aggregate demand function U تابع تقاضای کل
aggregate market supply U عرضه کل بازار
market demand U تقاضای بازار
market demand schedule U صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
demand and supply market U بازار عرضه و تقاضا
aggregate U توده کردن
aggregate U ارقام کلی
aggregate U مجموعه
aggregate U انبوهه
aggregate U جمع شدن
aggregate U مجموع جمع کردن
aggregate U جمع
aggregate U تراکم
aggregate U انبوه توده
aggregate U بهم پیوسته
aggregate U توده
aggregate U مصالح ریزدانه مانند ماسه وشن یا مخلوطی از انها که به منظور تهیه بتن با سیمان مخلوط می شوند
aggregate U ی از بخشهای یک داده که به هم مربوطند
aggregate U تابع محاسباتی پایگاه داده که روی فیلد انتخاب شده هر رکورد پایگاه داده اجرا می شود
aggregate U بیشترین سرعتی که داده روی کانال مشخص میتواند ارسال شود
aggregate U کل پهنای باند کانال برای حمل یک رشته داده
aggregate U دستوری در برنامه مدیریت پایگاه داده که باعث شروع یک تابع محاسباتی میشود
aggregate U کل
aggregate U انبوه سنگدانه
aggregate U کلوخه مصالح سنگی
aggregate U مصالح دانه بندی
aggregate U مصالح دانهای
aggregate U متراکم متراکم ساختن
aggregate U جمع شده
aggregate U جمع امده
aggregate U مجموعهای از اشیا داده
coarse aggregate U مصالح دانه بندی درشت
fine aggregate U مصالح ریزدانه سنگدانههای ریز
data aggregate U متراکم سازی داده ها
data aggregate U دادههای متراکم
data aggregate U مجموعهای ازاقلام داده درون یک رکورد که نامی به ان داده شده است وبه صورت کلی به ان رجوع می گردد
data aggregate U تراکم داده ها
aggregate operator U عملگر جمعی
aggregate expenditures U هزینههای کل
aggregate expenditures U مخارج کل
fine aggregate U مواد ریز
fine aggregate U مواد دانه ریز
aggregate consumption U مصرف کل
aggregate batcher U تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
uniform aggregate U مصالح ریزدانه یکنواخت
coarse aggregate U مصالح درشت دانه
aggregate function U عمل جمعی
aggregate supply U عرضه کل
aggregate particles U خردههای انبوه شده
aggregate particles U خردههای انبوهیده
aggregate output U تولید کل
aggregate interlocking U بهم چسبیدن مصالح ریزدانه
classification of aggregate U طبقه بندی خاکدانه ها
aggregate saving U پس انداز کل
aggregate cement ratio U نسبت مواد سنگی به سیمان
aggregate batching plant U دستگاه تعیین وزن مصالح ریزدانه جهت ساختن بتن
aggregate production function U تابع تولید کل
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
vector data aggregate U بردار اطلاعات مجتمع
to be in demand U طالب داشتن
demand [of] U درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
to be in demand U خریدارداشتن مطلوب بودن
on demand U به در خواست به مجرد تقاضا
on demand U بنا به تقاضا
on demand U عندالمطالبه
demand U خواستارشدن
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand U پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand U نیاز
demand U احتیاج
demand U تقاضای خرید کالا
demand U تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
demand U نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand U یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand U تقاضا برای انجام چیزی
demand U انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand U مطالبه تقاضا کردن
demand U درخواست کردن
demand U خواست
demand U تقاضا
demand U مطالبه کردن
demand U نیاز
demand U تقاضا کردن تقاضا
demand U طلب
demand U درخواست مطالبه
demand U نیاز احتیاج
demand U درخواست
demand U مطالبه
demand U تقاضا کردن
market value U ارزش
market value U قیمت بازار
market value U ارزش بازاری
market value U در بازار قیمت بازار
market value U قیمت مناسب برای خریداروفروشنده
market U مرکزتجارت
market U فروختن
market U در بازار دادوستد کردن
market U درمعرض فروش قرار دادن
market U به بازار عرضه کردن
market U محل داد وستد
market U بازار
down-market U رجوع شود به downscale
in the market for <idiom> U خواستن یا آماده خرید چیزی شدن
outside market U بازرگانی اوراق بهادار در خارج از بورس
market U بازار فروش [اقتصاد]
off-market <adj.> U خارج از بورس [فروخته شده ]
energy demand U مطالبه انرژی
financed demand U احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
final demand U تقاضای نهائی
factor demand U تقاضای عوامل
excess demand U فزونی تقاضا
excess demand U درخواست مازاد
excess demand U درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess demand U تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand U تقاضای بیش از حد
elasticity of demand U کشش تقاضا
demand side U طرف تقاضا
demand side U ستون تقاضا
demand shift U تغییر تقاضا
demand shift U انتقال تقاضا
demand shift U جابجائی تقاضا
demand schedule U جدول تقاضا
demand satisfaction U تحویل اماد مورد نیاز
demand surface U سطح تقاضا
demand surface U میزان تقاضا
elastic demand U تقاضای انعطاف پذیر
elastic demand U حساس
elastic demand U تقاضای کشش دار
effective demand U تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
elastic demand U تقاضای با کشش
effective demand U تقاضای موثر
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
derived demand U تقاضای مشتق شده
demand satisfaction U تحویل درخواستها
information on demand U اطلاعات با تقاضا
inelastic demand U تقاضای بی کشش
To demand ones right. To get ones due. U حق کسی را خواستن ( گرفتن )
payable on demand U پرداخت عندالمطالبه
peak demand U حداکثر تقاضا
peak demand U بیشترین تقاضا
planned demand U تقاضای برنامه ریزی شده
quantity of demand U مقدار تقاضا
replacement demand U نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
supply and demand U عرضه و تقاضا
to meet a demand U تقاضایی را براوردن
total demand U تقاضای کل
offer and demand U عرضه و تقاضا
national demand U تقاضای ملی
inelastic demand U تقاضای غیر حساس
inelastic demand U تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
joint demand U تقاضای مشترک
law of demand U قانون تقاضا
to make a demand on somebody U مطالبه کردن از کسی
within three days of demand U در طی سه روز پس از تقاضا
maximum demand U پیک بار
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
maximum demand U تقاضای بیشینه
maximum demand U بار پیک
maximum demand U بار حداکثر
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
measurement of demand U تخمین تقاضا
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
demand report U گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
demand accommodation U تعدیل درخواستها
demand factors U عوامل تقاضا
demand factors U عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
demand factors U جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand factors U پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand for money U تقاضا برای پول
money demand U تقاضا برای پول
demand for payment U تقاضای پرداخت
demand forecast U پیش بینی تقاضا
demand factor U ضریب تقاضا
change in demand U تغییر تقاضا
demand deposit U سپرده جاری
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
demand code U رمز درخواست
complementary demand U تقاضای تکمیلی
demand code U شماره رمزبرگ درخواست
demand curve U منحنی تقاضا
demand deposit U سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
demand deposit U سپرده دیداری
demand frequency U نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
demand function U تابع تقاضا
demand management U مدیریت تقاضا
demand paging U در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
demand paging U صفحه بندی تقاضا
composite demand U تقاضای مرکب
demand note U چک تمسک
demand note U سفته
demand elasticity U کشش تقاضا
demand processing U پردازش بر اساس نیاز
demand price U حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
complementary demand U تقاضای مکمل
demand note U مطالبه نامه
demand paging U صفحه بندی مورد نیاز
demand elasticity U درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand pattern U الگوی تقاضا
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com