English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 141 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accessory U فرعی
accessory U دعوای فرعی
accessory U متعلقات
accessory U وسیله یدکی
accessory U لوازم کمکی
accessory U لوازم یدکی لوازم اضافی
accessory U معاون جرم
accessory U وسیله جانبی
accessory U که به یک کامپیوتر وصل است یا بوسیله آن استفاده میشود
accessory U پیرامونی
accessory U لوازم فرعی
accessory U جانبی
accessory U معین
accessory U همدست
accessory U معاون
accessory U شریک
accessory U نمائات و نتایج
accessory U لوازم یدکی
accessory U تابع
accessory U منضمات
accessory U لاحق
accessory U فروع و ضمائم
accessory box جعبه لوازم یدکی
accessory cells یاخته های کمکی
accessory equipment U تجهیزات یدکی
desk accessory U لوازم رومیزی یا روزمره
machine accessory U متعلقات دستگاه
accessory pouch کیسه کوچک لوازم
accessory shoe صفحه فلزی ضمائم
accessory stitches U چرم دوزی، دوخت ها و بخیه های تزپینی فرش
to be an accessory to murder U شریک در قتل بودن
to become an accessory to a crime U در جرمی شریک شدن [قانون ]
desk accessory U در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
cable accessory U وسایل کابل
cable accessory U قطعات کابل
accessory equipment U وسایل یدکی
accessory nerve U عصب شوکی
accessory nerve U عصب فرعی
desktrop accessory U وسیله رومیزی
accessory of section U قسمتی از موتور که متعلقات روی ان نصب شود
accessory punishment U مجازات تبعی
accessory substances U مواد فرعی
accessory to a riot U همدست درفتنه
accessory to a riot U معاون فتنه
accessory gear box جعبه چرخدنده فرعی
objects U اعتراض کردن
objects U دلیل اوردن
objects U اعتراض داشتن
objects U مورد
objects U موضوع
objects U شیئی
objects U مخالفت کردن
objects U چیز ماده خارجی
objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objects U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
objects U نماش داده می شوند
objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
objects U زبان برنامه پس از ترجمه
objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
objects U OPERAND
objects U کالا اعتراض کردن
objects U مفعول
objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
objects U چیز
objects U مقصود
objects U شی ء
objects U موضوع منظره
objects U هدف
direct objects U دلیل اوردن
direct objects U اعتراض کردن
direct objects U اعتراض داشتن
direct objects U مورد
direct objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
direct objects U نماش داده می شوند
direct objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
direct objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
direct objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
direct objects U زبان برنامه پس از ترجمه
direct objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
direct objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
direct objects U چیز ماده خارجی
hidden objects U اشیاء پنهان
inanimate objects U چیزهای بیجان
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U غیر قابل عبور
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U صعب العبور
direct objects U چیز
direct objects U مقصود
direct objects U شی ء
direct objects U موضوع منظره
direct objects U هدف
direct objects U مفعول
direct objects U کالا اعتراض کردن
direct objects U مخالفت کردن
direct objects U شیئی
direct objects U موضوع
quasistellar objects U اجرام شبه ستارهای
means objects U اشیاء وسیله
inanimate objects U جمادات
blocked [with objects] <adj.> <past-p.> U مسدود شده
direct objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
direct objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects U فایلی که حاوی کد اصلی برای تابع یا برنامهای است
indirect objects U چیز ماده خارجی
indirect objects U پانج کارت که حاوی برنامه است
indirect objects U امکانی در windows.x که امکان تبدیل داده از برنامهای که OLE را پشتیبانی نمیکند دارد به طوری که به صورت شی OLE در برنامه دیگری به کار می رود
indirect objects U برنامه کامپیوتری به صورت کد اصلی که توسط کامپایلر یا اسمبلر تولید شده است
indirect objects U زبان برنامه پس از ترجمه
indirect objects U نرم افزاری که با استاندارد COBRA اشیا را بهم متصل میکند
indirect objects U سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects U که دودویی که مستقیما واحد پردازش مرکزی را عمل میکند.
indirect objects U نماش داده می شوند
indirect objects U ترتیب عبور پیام ها از یک شی به دیگری
indirect objects U دادهای که تصویر یا صوت مشخص تولید میکند
indirect objects U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
indirect objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects U دلیل اوردن
indirect objects U اعتراض کردن
direct objects U متغیر سیستم خبره در یک عمل با دلیل
direct objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
direct objects U OPERAND
indirect objects U چیز
indirect objects U مقصود
indirect objects U شی ء
indirect objects U موضوع منظره
indirect objects U هدف
indirect objects U مفعول
indirect objects U کالا اعتراض کردن
indirect objects U مخالفت کردن
indirect objects U شیئی
indirect objects U موضوع
indirect objects U مورد
indirect objects U اعتراض داشتن
indirect objects U OPERAND
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com