English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
accent mark U یکی از علائم تکیه در موسیقی
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
accent با تکیه تلفظ کردن تکیه دادن
accent U تاکید کردن
accent طرز قرائت
accent U تلفظ
accent U قوت
accent U تاکید تشدید
accent U مد
accent U علامت تکیهء صدا
accent تکیهء صدا
accent U اهمیت دادن
accent U تکیه
accent U تاکید
accent U لهجه
accent U اکسان
accent صدا یا آهنگ اکسان
circumflex accent صدای خمیده
grave accent صدای بم
acute accent صدا یا آهنگ زیر اکسان
heavy accent U لهجه غلیظ
tonic accent U تیکه صدا
There's a question mark [hanging] over the day-care clinic's future. [A big question mark hangs over the day-care clinic's future.] U آینده درمانگاه مراقبت روزانه [کاملا] نامشخص است.
mark U علامت گذاری روی چیزی
mark U سیگنال ارسالی که نشان دهنده یک منط قی یا درست است
mark U علامت روی صفحه که نشان دهنده چیزی است
mark U وسیلهای که داده را کارتهای مخصوص که حاوی علامت هدایت یا مغناطیسی است می خواند
mark U کارت از پیش چاپ شده با فضایی برای حروف علامتدار
to mark off U جدا کردن
mark U نوشتن حروف با جوهر مغناطیسی یا هادی که بعدا توسط ماشین قابل خواندن باشند
mark U قرار دادن نشانه بلاک در ابتدا و انتهای بلاک متن
mark U بعنوان سیگنال استفاده میکند
mark U کد ارسالی در وضعیته که از علامت و فضای خالی
mark U ایه
mark U مارک
mark up U سود توزیع کننده کالا
mark-down U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
mark down U کاهش قیمتها
mark down U کاهش قیمت
mark down U تنزل قیمت
mark mark U اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
mark down U پایین اوردن قیمت
beside the mark U پرت
beside the mark U خارج ازموضوع
mark of d. U نشان امتیازیا افتخار
mark off U خط کشیدن
below the mark U پایین تر از میزان مقر ر
to mark out one's course U طرحی برای رویه خود ریختن
mark-up U سود توزیع کننده
mark U نشان کردن نشان
mark U گواهی
mark U مرز
mark U درجه
mark up U افزایش قیمت
mark U پایه نقطه
mark U هدف
mark U داغ
mark U نشان علامت
mark U نشانه
mark U نمره
mark U ارزه
mark U نشان
mark up U نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
mark U مدرک
mark U حد
mark U علامت گذاشتن
mark U علامت نشانه هدف
mark U علامت گذاری
mark U نشانه کردن حریف
mark U علامت گذاری کردن
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
mark U اثر
mark U پایه
mark U علامت
mark U 01امتیاز کامل بولینگ مهارک_ردن ح_ریف
mark U توجه کردن
mark U بل گی_ری خوب
mark U نمره گذاری کردن علامت
shoulder mark U درجه سردوشی افسران
shoulder mark U درجه روی دوش
mark time! U !
shoulder mark U نشان سردوشی علایم سردوشی
shoulder mark U نشان سردوشی
space mark U علامت فاصله گذاری
stonemason's mark U علامت سنگتراش
stonemason's mark U نشان سنگ کار
tape mark U نشان نوار
tick mark U علامت گذاری در طول یک ترازو برای معین کردن مقادیر
tide mark U علامتی که مد به هنگام پائین رفتن از خود بر دیواره یاساحل میگذارد
tide mark U داغ مد
sea mark U خطی که حدجزرومدرانشان میدهد
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
match mark U جفتن و جور کردن قطعات
pencil mark U نشان مدادی
piece mark U شماره شناسایی که روی قطعات و وسایل حک میشود
plate mark U انگ
plate mark U طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
plimsol mark U مارک بارگیری
plimsol mark U علایم بارگیری
plimsoll mark U خط شاخص حداکثر وزن بارکشتی
plate mark U نشان عیار
to hit a mark U نشانی را زدن
pock mark U ابله
press mark U علامتی که جای کتاب رادرقفسههای کتابخانه نشان میدهد
repeat mark U خال
ripple mark U شیارسطح چوب
mother's mark U خال
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
black mark U سابقهی بد
centre mark U نقطهمرکزی
Deutsche Mark U واحدپول
guide mark U نشانهراهنما
lateral mark U علامتکناری
special mark U علامتمخصوص
The would left a mark. U جای زخم باقی ماند
To overstep the mark. To go too far. U از حد معمول گذراندن
You mark my words. U این خط واینهم نشان
Trade mark. U علامت تجارتی
You mark my words . U ببین کجاست که بهت می گویم ؟( بگفته ام گوش کن )
wide of the mark <idiom> U از هدف به دور بردن ،نادرست
mark time <idiom> U با ضرب اهنگ پا را تکان دادن
mark time <idiom> U منتظر وقوع چیزی بودن
exclamation mark علامت تعجب
to make one's mark U اسم و رسم به هم زدن
word mark U علامت کلمه
word mark U نشان کلمه
we missed our mark U تیر ما بسنگ خورد خطا کردیم
to impress a mark on something U چیزیرانشان کردن
to make one's mark U برجسته شدن
to make one's mark U مشهور شدن نشان بجای امضا گذاشتن
to mark out a ground U حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
to mark down an article U بهای کمتری بر کالایی گذاشتن
to mark good U بهای کالا را در روی ان نوشتن
to mark good U نشان حاکی از بهادر روی کالا گذاشتن
to mark time U در جا زدن
to miss a mark U نشانی را نزدن
to miss a mark U خطا کردن
trade mark U علامت تجاری
trade mark U علامت بازرگانی
trade mark U علامت تجارتی
upto the mark U داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
bale mark U مشخصات عدل
finger mark U با انگشت چرک کردن
drag mark U محل فشار
dead mark U انداختن تمام میله ها دراخرین بخش مسابقه بولینگ
crop mark U در نرم افزار DTP علامتهای چاپ شده که لبه کاغذ یا تصویر را نشان میدهند و امکان برش دقیق می دهند
check mark U علامت کنترل
check mark U علامتی در نزدیکی خط اغاز علامتی نزدیک نقطه اغازپرش یا پرتاب
center mark U علامت مرکز نشانه مرکز
center mark U مرکز سوراخ
calibration mark U علامت کالیبراسیون
ear mark U داغ گوش
ear mark U نشان
ear mark U نشان کردن
finger mark U اثر انگشت
file mark U علامت فایل
file mark U نشان پرونده
field mark U نشان میدان
end mark U علامت بی پایان
end mark U نشان خاتمه
end mark U نشان انتها
block mark U نشان کنده
birth mark U ماه گرفتگی
bench mark U علائمی که در روی انها ارتفاع محل نشان داده شده است
mark-downs U قیمت کالا را به منظور فروش پایین اوردن
strawberry mark U لکه برامده و قرمز رنگ مادرزادی در بدن شخص
punctuation mark U نشانه چاپ که قابل بیان نیست وی در درک متن کمک میکند
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
question mark U " که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question mark U پرسش نشان
question mark U علامت سوال
quotation mark U علامت نقل قول
mark-ups U سود توزیع کننده
bench mark U نشان
bench mark U انگپایه
bench mark U نشانه
bench mark U نشانه مبنا
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
bench mark U شاخص مبداء
bench mark U نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
bench mark U رپر
quotation mark U نشان نقل قول
mark sensing U نشان گذاری
hash mark U قسمتی از زمین پس از عبوراز خط یک یاردی
hash mark U علامت چاپ که به عنوان نشانه کپی سخت یا نشانگر به کار می رود
index mark U علامت شاخص
interogation mark U نشان پرسش
mark sensing U نشان یابی
mark condition U وضعیت نشان
mark condition U شرط علامت
mark of mouth U نشان پیری در اسب که ازگودی دندانش پیدا است
mark out a ground U تحدید حدود زمین
mark sensing U علامت زدن با مداد نرم
mark sense U نشان دریاب
mark sensing U نشان دریابی
mark sensing U نشان دریایی
hash mark U خط شروع مسابقه
hash mark U خط نشان
floating mark U نقاط مواج عکس هوایی
floating mark U نقاط ایستگاه برجسته بینی
frequency mark U نشانه فرکانس
frequency mark U علامت فرکانس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com