English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
zelanian U Zeland New وابسته به زلاند جدید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
kakapo U طوطی زلاند جدید
kiwi U نوعی مرغ زلاند جدید
maori U قبایل مائوری زلاند جدید
kiwis U نوعی مرغ زلاند جدید
kaka U طوطی سبز زیتونی رنگ زلاند جدید
kaury U کاج بلند زلاند جدید که صمغ ان برای روغن جلاوبجای کهربابکارمیرود
neoanthropic U وابسته به انسان جدید
demotic U وابسته بحروف جدید هیروگلیفی
neoplatonic U وابسته به فلسفه افلاطونی جدید
neolithic U وابسته به عصر حجر جدید نوسنگی
rehyphenation U تغییرنوشتاروکد گزاری کلمات متن پس ازقرارگرفتن در قالب صفحه جدید یا درخط جدید
kauri U کاج بلند زلاند جدیدکه صمغ ان برای روغن جلاو بجای کهربابکارمیرود
imagism U مکتب شعر جدید که قبل ازجنگ اول جهانی رایج شده وپیرو تشبیهات زنده وموضوعات جدید وبکر وازادی از قید سجع وقافیه است
installs U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
install U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
installing U تنظیم کامپیوتر جدید طبق نیاز کاربر یا تشخیص برنامه جدید طبق تواناییهای موجود سیستم
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
modern U جدید
new U جدید
new- U جدید
newer U جدید
novels U جدید
novel U جدید
newest U جدید
recent U جدید
maiden U جدید
unprecedentedly U جدید
unprecedented U جدید
up to date U جدید
up-to-date U جدید
maidens U جدید
It's not new. جدید نیست.
reprints U چاپ جدید
recent development U بسط جدید
reprinting U چاپ جدید
new deal U سیاست جدید
fresh target U هدف جدید
reprinted U چاپ جدید
reprint U چاپ جدید
modern sector U بخش جدید
neophytes U جدید الایمان
innovations U حرکت جدید
neoteric U جدید تازه
modern system U نظام جدید
innovation U حرکت جدید
freshmen U جدید الورود
freshman U جدید الورود
neologism U واژه جدید
newfound U جدید الاکتشاف
new deal U قرار جدید
neologisms U واژه جدید
the new testament U عهد جدید
New Year U سال جدید
neophyte U جدید الایمان
neogenesis U تولید جدید
modern physics U فیزیک جدید
postulant U جدید الورود
proselyte U جدید الایمان
probe U اکتشاف جدید
reorganization U صورت جدید
probed U اکتشاف جدید
revision U چاپ جدید
probes U اکتشاف جدید
revisions U چاپ جدید
modern U جدید مدرن
postulancy U جدید الورودی
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
reseats U صندلی جدید دادن
acclimating U به اب و هوای جدید خو گرفتن
currencies U جدید بودن نقشه
resurface U لایهی جدید افزودن
acclimates U به اب و هوای جدید خو گرفتن
ultramodern U خیلی جدید متجدد
resurfaced U لایهی جدید افزودن
restored U برگرداندن به وضعیت جدید
drafted U بازیگر جدید تیم
draft U بازیگر جدید تیم
neoanthropic U شبیه انسان جدید
resurfaces U لایهی جدید افزودن
neoplatonism U مکتب افلاطونیون جدید
drafts U بازیگر جدید تیم
involucrum U تشکیل استخوان جدید
imagism U مکتب شعر جدید
currency U جدید بودن نقشه
reseating U صندلی جدید دادن
reseated U صندلی جدید دادن
reseat U صندلی جدید دادن
forwarding address آدرس پستی جدید
neo U پیشوند بمعنی جدید
one nails drives another U غم جدید غم کهنه را بر از یاد
restoring U برگرداندن به وضعیت جدید
restores U برگرداندن به وضعیت جدید
bring some new facts to light <idiom> U کشف حقایق جدید
rehouse U بخانه جدید رفتن
rehoused U بخانه جدید رفتن
rehouses U بخانه جدید رفتن
acclimated U به اب و هوای جدید خو گرفتن
used U آنچه جدید نیست
restore U برگرداندن به وضعیت جدید
on the bandwagon <idiom> U مشهوریت گروه جدید
acclimate به آب و هوای جدید خو گرفتن
neo- U پیشوند بمعنی جدید
rehousing U بخانه جدید رفتن
associated U وابسته وابسته کردن
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
granfather file U یک طرح حفافتی که در ان سه فایل جدید
acclimation U اعتیاد به اب و هوای جدید سازش
epochs U اغاز فصل جدید عصر
The new bI'll was ratified. Unanimously. U لایحه جدید باتفاق آراءتصویب شد
infanticide U قاتل بچه جدید الولاده
cenogenesis U ایجاد میشود نسل جدید
get in the swing of things <idiom> U به شرایط جدید عادت کردن
developments U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
development U توسعه محصولات جدید و فن آوری ها
natality U تعداد زایش وموالید جدید
precursors U ماده متشکله جسم جدید
precursor U ماده متشکله جسم جدید
newfound U جدید الاختراع تازه پیداشده
New Testament U کتب عهد جدید مسیحیان
epoch U اغاز فصل جدید عصر
renamed U دادن نام جدید به فایل
rename U دادن نام جدید به فایل
renames U دادن نام جدید به فایل
renaming U دادن نام جدید به فایل
installations U تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
installation U تنظیم سیستم کامپیوتر جدید
neology U استعمال واژه یااصطلاح جدید
analysis U یات هزینههای محصول جدید
release U قراردادن محصول جدید دربازار
releases U قراردادن محصول جدید دربازار
released U قراردادن محصول جدید دربازار
upgrades U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
researched U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
upgraded U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
update U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
upgrade U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
capital budget U بودجه اصلاحات و ایجاد تاسیسات جدید
acclimating U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
launch U قرار دادن محصول جدید در بازار
updated U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
prescientific U مربوط بدوره قبل از علوم جدید
updates U بصورت امروزی در اوردن جدید کردن
launching U قرار دادن محصول جدید در بازار
launches U قرار دادن محصول جدید در بازار
receptee U افرادپذیرفته شده جدید یا افرادجدیدی یکان
launched U قرار دادن محصول جدید در بازار
upgrading U قدرتمندتر و بهنگام تر با افزودن قط عات جدید
acclimated U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
technologically U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technological U تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
researches U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
icot U موسسه تکنولوژی کامپیوتر نسل جدید
This is the site for a new scool . U اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
researching U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
research U توسعه محصول جدید, کشفیات و فناوری
New World U نیمکره غربی یا دنیای جدید امریکا
development U برنامه ریزی تولید محصول جدید
developments U برنامه ریزی تولید محصول جدید
neolith U الت سنگی مربوط به عصرحجر جدید
The new road is 40 miles long . U جاده جدید 40 میل طول دارد
acclimates U به اب وهوای جدید خو گرفتن مانوس شدن
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
forcing U کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
up to d. U تمام شده تا تاریخ فعلی تازه جدید
developments U زمان لازم برای توسعه محصول جدید
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com