Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
What should I do when I get the following message: The connection to the server has failed
U
چکاری لازم هست انجام بدهم وقتی که پیغام زیر را دریافت کردم: ارتباط با سرور میسر نمیباشد؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
failed
U
عمل نکردن موفق نشدن شکست خوردن بد کار کردن
failed
U
مردود شدن
failed
U
درماندن
failed
U
وا ماندن
failed
U
عقیم ماندن ورشکستن
failed
U
رد شدن قصور ورزیدن
failed
U
شکست خوردن
failed
U
رد شدن
failed
U
سیستمی که وضعیتی از پیش تعریف شده دارد که در صورت خرابی برنامه اصلی یا وسیله آن را دنبال میکند برای جلوگیری ازفاجعهای که ناشی از خاموش کردن کابل میباشد
failed
U
ورشکست شدن
failed
U
قصور کردن
failed
U
انجام ندادن کاری که باید انجام شود درست کار نکردن
failed
U
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
fan failed
U
چتری
The campaign was considered to have failed.
U
مبارزه
[انتخاباتی]
شکست خورده بحساب آورده شد.
canned failed fuel
U
لولهسوختزائد
failed fuel bay
U
صفحهسوختمصرفشده
failed fuel canning
U
قوطیکردنسوختمصرفشده
No less than half the students failed the test.
U
کم کمش نیمی از دانش آموزان درآزمون قبول نشدند.
I couldnt (failed to) get that long- cherished wish.
U
داغش به دلم ماند
server
U
توسط کاربران متعدد در یک زمان است
server
U
سیستم
server
U
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
server
U
ول مدیریت صف چاپ و چاپگرهاست
server
U
برنامه کاربردی ذخیره شده روی دیسک سخت سرور که قابل دستیابی
server
U
که به کاربر امکان دستیابی به فایلهای کامپیوتر دیگر و وسایل جانبی روی شبکه میدهد به صورتی که گویی منابع محلی هستند
server
U
مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
server
U
بازیکنی که توپ را میزند
server
U
نوکر
server
U
کمک کننده
server
U
خدمتگذار
server
U
خدمتکار
server
U
کامپیوتر مخصوص و امکان حافظه پشتیبان در ترمینال ها و عملگرهای شبکه محلی
server
U
کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
server
U
کامپیوتر مخصوص که کاری را برای شبکه انجام میدهد
server
U
خدمتگزار
LAN Server
U
سیستم عامل شبکه برای PC سافت IBM
network server
U
خدمتگزار شبکه
non dedicated server
U
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را در پس زمینه اجرا میکند و نیز برای اجرای برنامههای کاربردی نرمال در همان زمان قابل استفاده است
file server
U
خدمتگزار فایل
process server
U
مامور ابلاغ برگهای قانونی
proxy server
U
کامپیوتری که کپی داده ها و فایلهای ذخیره شده روی سرور را ذخیره میکند تا به کاربران امکان دهد به سرعت به فایلها و داده دستیابی داشته باشند, اغلب حد وسط ی بین اینترنت یک شرکت و اینترنت عمومی است
time server
U
بوجارلنجان
file server
U
سرور فایل
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
time server
U
ابن الوقت
Web server
U
کامپیوتری که صفحات وب را که یک وب سایت تشکیل می دهند ذخیره میکند
communications server
U
سرویس دهنده مخابراتی
a dedicated server
U
[رایانه]
خدمتگذار اختصاصی
dedicated file server
U
خدمتگذار فایل اختصاصی
An opportunist. A time -server.
U
آدم استفاده جو ( استفاده گر )
client server network
U
شبکه خدمتگزار- مشتری
server based application
U
برنامه کاربرد شبکه
back end server
U
کامپیوتر متصل به شبکه که امور مربوط به ایستگاههای کاری مشتری را انجام میدهد
To be a time server . To sail with the wind .
U
ابن الوقت بودن
To be a time -server . To sail with the wind . To be unprincipled.
U
نان را به نرخ روز خوردن ( ابن الوقت بودن )
message
U
رسالت کردن
message
U
در مقصد مربوط میشود
message
U
پنجره کوچک که روی صفحه نمایش نشان داده می شوند و از یک رویداد یا وضعیت یا خطا خبر میدهد
message
U
قوانین از پیش تعریف شده که کد
message
U
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message
U
تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
message
U
ترتیب داده در ابتدای پیام که حاوی اطلاعات مسیر و مقصد است
message
U
حجم اطلاع مشخص
message
U
اطلاع تارسالی از شخصی به دیگری
message
U
اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
message
U
روش ارسال پیام ذخیره و ارسال که در Novell استفاده میشود
message
U
پیغام
immediate message
U
پیام فوری
message
U
پیغام دادن
message
U
خبر
message
U
انتخاب مسیر مناسب بین مبدا و مقصد پیام در شبکه
message
U
مخابره
message
U
اندازه و سرعت ارسال پیام را بیان می کنند
message
U
پیام
get the message
<idiom>
U
به واضحی فهمیدن مفهوم
message
[of something ]
[to somebody]
U
پیغام
[از چیزی]
[به کسی]
d. of a message
U
رسانیدن پیغام
message line
U
خط مخابره
meteorological message
U
پیام هواسنجی
flash message
U
پیام انی
message display
U
نمایشپیغام
beginning of message
U
شروع پیغام
to send a message to somebody
U
پیامی به کسی فرستادن
[سیاسی یا اجتماعی]
message precedence
U
ارجحیت ارسال پیام
notification message
U
پیام نرم افزار نشر برای تشخیص اشیا دیگر که کار مشخص باید کامل شود
message source
U
منشاء پیام
message source
U
منبع پیام
message retrieval
U
بازیابی پیام
message retrieval
U
استخراج پیام
message queuing
U
صف بندی پیام
message switching
U
پیام گزینی
pickup message
U
پیامی که هواپیما با کابل اززمین برمی دارد
procedure message
U
پیام عادی
service message
U
پیام ازمایش خط مخابره پیام مخصوص شروع مخابره
start of message
U
اغاز پیام
telegraphic message
U
مخابره تلگرافی
telephone message
U
پیام تلفنی
telephone message
U
پیغام تلفنی
to deliver a message
U
پیغامی را رساندن
to send a message
U
پیغام د ادن
to send a message
U
پیام فرستادن
routine message
U
پیام عادی
beginning of message
U
شروع پیام
wrming message
U
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
procedure message
U
پیام معمولی
The message of the film is that ...
U
پیام این فیلم این است که ...
message heading
U
عنوان پیام
message header
U
سرپیام
dummy message
U
پیام دروغی
end of message
U
انتهای پیام
error message
U
پیام خطانما
fire message
U
درخواست اتش
fire message
U
پیام اتش درخواست اتش کردن
flash message
U
پیام برق اسا
fox message
U
پیام دوباره
general message
U
پیام عمومی
book message
U
نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
dummy message
U
پیام فریبنده
drop message
U
لولههای خبر
message feedback
U
بازخورد پیام
message center
U
مرکز پیام
message book
U
دفتر پیام
message book
U
دفتر یادداشت پیام
code message
U
پیام رمز
error message
U
پیام خطا پیغام اشتباه
incoming message cassette
U
نوارپیغام داخلی
message switching center
U
مرکز گزینش پیام
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
automatic message switching
U
راه گزینی خودکار پیام
automatic message switching
U
انتخاب خودکار پیام
automatic message switching
U
switching message
multiple address message
U
پیام چند ادرسه
connection
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات در یک شبکه محلی است
connection
U
اتصال
connection
U
انشعاب
connection
U
پیوند
connection
U
رابطه
connection
U
خویش
connection
U
مقام
connection
U
بستگی نسبت
connection
U
وابستگی
v connection
U
اتصال مثلث
connection
U
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection
U
پیوستگی اتصال
connection
U
اتصالی به کامپیوتر که اجازه ارسال داده موازی میدهد
connection
U
ارتباط
y connection
U
اتصال شلواری
y connection
U
اتصال ستاره
connection
U
اتصال زمین
connection
U
اتصال یا چیزی که متصل میشود
cascade connection
U
اتصال کاسکاد اتصال پلهای
mains connection
U
اتصالاصلی
overhead connection
U
اتصالبالایی
cascade connection
U
تعداد وسیله یامدار که به صورت سری مرتب شده اند
cascade connection
U
خروجی یکی ورودی برای دیگری است
electrical connection
U
متصلکنندهالکتریکی
earth connection
U
اتصالزمینی
connection point
U
مرکزاتصال
coach connection
U
کلاجمتصل
connection box
U
جعبه اتصال
chimney connection
U
دودکشمرتبطکننده
zigzag connection
U
اتصال زیگزاگ
cascade connection
U
دو یا چندین دستگاه مشابه که پشت سر هم مرتب شده اند وخروجی یکی به ورودی دیگری وصل میشود
to make a connection
U
رابطه ای برقرار کردن
to catch the connection
U
وسیله نقلیه رابط را گرفتن
faulty connection
U
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
I missed the connection.
U
من اتوبوس
[قطار هواپیمای]
رابط را از دست دادم.
connection to ventilator
U
اتصال به هواکش
solderless connection
U
اتصال بدون لحیم
physical connection
U
اتصال مادی
Is there a connection to Glasgow?
U
آیا به شهر گلاسگو تعویض دارد؟
building connection
U
انشعاب ساختمان
cascade connection
U
اتصال ابشاری
mesh connection
U
اتصال توری
series connection
U
اتصال دنبالهای
series connection
U
اتصال زنجیری
exhaust connection
U
اتصال خروجی
electric connection
U
اتصال الکتریکی
series connection
U
اتصال سری
microphone connection
U
اتصال میکروفن
delta connection
U
اتصال دلتا
delta connection
U
سیم پیچ مثلث
delta connection
U
اتصال مثلث
ground connection
U
اتصال زمین
hardwired connection
U
می بجای ورودی و سوکت
plug connection
U
اتصال دوشاخه
main connection
U
اتصال اصلی
interrupt a connection
U
قطع شدن یک اتصال
internal connection
U
اتصال داخلی
outer connection
U
اتصال خارجی
outer connection
U
پیوند برونی
parallel connection
U
اتصال موازی
phonograph connection
U
پریز مخصوص پیکاپ
haunched connection
U
اتصال ماهیچهای
pipe connection
U
اتصال لوله
plug connection
U
کنتاکت پریز
connection terminal
U
پایانه اتصال
connection survey
U
نقشه برداری منطقه ربط
star connection
U
اتصال ستارهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com