Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 36 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
To be puffing and blowing .
U
به نفس نفس افتادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
puffing
U
چپق یا سیگارکشیدن
puffing
U
پک زدن
puffing
U
مشروب گازدار پفک
puffing
U
دود ویا بخار قسمت پف کرده جامه زنانه غذای پف دار
puffing
U
پف
puffing
U
فوت
puffing
U
لاف زدن پف کردن
puffing
U
منفجر کردن منفجر شدن
puffing
U
وزش باد وزیدن
puffing
U
بلوف زدن
blowing
U
وزش
blowing
U
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
blowing
U
دمیدن
blowing
U
پوف کردن
mind-blowing
U
رجوع شود به psychedelic
mind-blowing
U
دشوار
mind-blowing
U
بغرنج
mind-blowing
U
کوبنده
mind-blowing
U
تکان دهنده
mind-blowing
U
شگفت انگیز
time of blowing
U
زمان دم
he is blowing glass
U
شیشه را با فوت درست کردن
glass blowing
U
شیشه گری
air blowing
U
دمیدن هوا
back blowing
U
عمل شستشو و توسعه چاه
blowing agent
U
عامل پف کننده
blowing nozzle
U
شیپوره دم
blowing nozzle
U
مبدل
double blowing
U
دمش مضاعف
blowing engine
U
ماشین یا موتور دمنده
core blowing equipment
U
تجهیزات دمیدن هسته
upper surface blowing
U
دمیدن جریان جهت پیشراننده اصلی روی سطح فوقانی بال
single jet blowing
U
مشعل یک شعلهای
piston blowing engine
U
موتور دمنده پیستونی
A cold wind is blowing.
U
باد سردی می وزد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com