Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
To attack someone from the back.
U
از پشت به کسی حمله کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
back side attack
U
حمله از پشت
back side attack
U
پس تک
Other Matches
back to back housing
U
خانه ی پشت به پشت
back to back credit
U
اعتبار اتکایی
attack
U
فشار برای پایان دادن به عمل یک بازیگر کریکت
attack
U
مبادرت کردن به
attack
U
اعتداء
attack
U
تعدی
attack
[on]
U
حمله کردن
[بر]
attack
U
حمله کردن
attack
U
تکش
attack
U
تک
attack
U
تاخت
attack
U
افند
attack
U
حمله کردن بر
attack
U
مبادرت کردن به تاخت کردن
attack
U
با گفتارونوشتجات بدیگری حمله کردن
attack
U
حمله
attack
U
تاخت و تاز یورش
attack
U
اصابت یا نزول ناخوشی
attack
U
تک کردن
preemptive attack
U
تک ممانعتی تک پیشگیری کننده از شروع تک دشمن تک ممانعتی
preparation of attack
U
شمشیرباز اماده حمله
progressive attack
U
پیشروی شمشیرباز با حرکات تهاجمی گوناگون
sicilian attack
U
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
simple attack
U
حمله ساده
spoiling attack
U
تک ایذایی
spoiling attack
U
تک ممانعتی
spray attack
U
پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
stern attack
U
در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
preemptive attack
U
تک پیشگیری
post attack
U
بعد از اجرای حمله یا تک وقایع بعد از اجرای حمله
minority attack
U
حمله مینوریته
minority attack
U
حمله اقلیت پیادهای شطرنج
moller attack
U
حمله مولر در جوئوکوپیانوشطرنج
momentum of attack
U
دور حمله
momentum of attack
U
شدت حمله
nimzovitch attack
U
حمله نیمزوویچ
nimzovitch attack
U
گشایش لارسن
open to attack
U
در معرض حمله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
pillsbury attack
U
حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
sozin attack
U
حمله سوزین در دفاع سیسیلی
stern attack
U
تک نزولی ازسمت عقب
surprise attack
U
تک ناگهانی
attack pattern
U
الگوی تک
attack origine
U
کشور اغازکننده تک
attack origine
U
محل اغازتک
attack origine
U
محل یا منبع تک
attack on the blade
U
حمله شمشیرباز به تیغه
attack on preparation
U
شمشیرباز اماده برای حمله
attack helicopter
U
هلیکوپتر تک
attack helicopter
U
هلیکوپتر تک ور
attack heading
U
جهت تک
attack heading
U
سمت تک
attack group
U
گروه تک به ساحل
attack pattern
U
ارایش تک
attack plane
U
هواپیمای تک
attack plotter
U
وسیله ردنگار
surprise attack
U
تک غافلگیری تک غافلگیرانه
attack zone
U
منطقه حمله
attack transport
U
ناوحمل و نقل شرکت کننده درنیروی اب خاکی
attack transport
U
ناو ترابری نیروی تک
attack timing
U
زمان بندی تک
attack teacher
U
وسیله اموزش عملیات ضدزیردریایی وانمودساز تک ضدزیردریایی
attack speed
U
سرعت تک
attack size
U
استعداد وسایل درگیر در تک
attack size
U
اندازه تک
attack position
U
موضع تک
attack plotter
U
ردنگار هدف
attack group
U
گروه تک
banzai attack
U
حمله بی پروا
creeping attack
U
تک غافلگیرانه دریایی
cut off attack
U
تک قطع کننده مسیر
cut off attack
U
تک هواپیمای رهگیر به متجاوز
cut off attack
U
تک برشی
deliberate attack
U
تک با فرصت
direction of attack
U
سمت تک
direction of attack
U
سمت حمله
discovered attack
U
حمله برخاست
diversionary attack
U
تک انحرافی
diversionary attack
U
تک منحرف کننده توجه دشمن
double attack
U
حمله دویل
creeping attack
U
تک هماهنگ شده ضد زیردریایی
creeping attack
U
تک خیزبه خیز
beam attack
U
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
night attack
U
شبیخون
casualty attack
U
تک غافلگیری که به منظورتولید تلفات انجام میشود تک غافلگیری ش م ر
close attack
U
سه مهاجم
cloud attack
U
تک شیمیایی با مواد سمی
cloud attack
U
تک با ابر شیمیایی
composite attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
compound attack
U
حمله شمشیرباز با حرکات پی در پی
coordinated attack
U
تک هم اهنگ شده
corrosive attack
U
اغاز و توسعه خورندگی
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
durkin attack
U
حمله دیورکین
dutch attack
U
حمله هلندی
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
launch an attack
U
حمله کردن
launch an attack
U
شروع حمله
launch an attack
U
اجرای حمله شروع تک
line of attack
U
هدف
line of attack
U
سینه شمشیرباز
backside attack
U
حمله از پشت
main attack
U
تک اصلی
main attack
U
تلاش اصلی نیروها
main attack
U
حمله اصلی
marshall attack
U
حمله مارشال در روی لوپس
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
internal attack
U
تک داخلی یا تک از داخل
dutch attack
U
دفاع برد
echelon of attack
U
رده حمله
echelon of attack
U
موج حمله
electrophilic attack
U
حمله الکترون دوستی
false attack
U
حمله معین شمشیرباز درانتظار واکنش معین
four powns attack
U
حمله چهار پیاده
frontal attack
U
تک جبههای
frontal attack
U
حمله جبههای
holding attack
U
تک تثبیت کننده
holding attack
U
تک متوقف کننده
holding attack
U
تک بازدارنده
mating attack
U
حمله ماتی
attack force
U
نیروی تک کننده به ساحل نیروی تک
a racist attack
U
حمله ای با غرض نژاد پرستی
counter-attack
U
حمله متقابله
counter-attack
U
پاتک
suicide attack
U
حمله با خودکشی
torre attack
U
حمله توره در پیاده وزیرشطرنج
to resist an attack
U
حملهای رادفع کردن
to resist an attack
U
در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
suicide attack
U
قصد کشت بوسیله خودکشی
absence attack
U
حمله غیاب
accidental attack
U
تک تصادفی
counter attack
U
پاتک
She had a heart attack .
U
قلبش گرفت ( حمله قلبی )
wing attack
U
حملهگوشه
goal attack
U
گلزن
attack on nature
U
آسیبمحیطزیست
attack on humans
U
آسیببشری
attack line
U
خطاصابت
heart attack
U
حملهی قلبی
yogoslav attack
U
حمله یوگوسلاو در واریاسیون دراگون دفاع سیسیلی شطرنج
velimirovic attack
U
حمله ولیمیروویچ در حمله سوزین از دفاع سیسیلی شطرنج
counter attack
U
حمله متقابله
air attack
U
حمله هوایی
air attack
U
تک هوایی
anxiety attack
U
حمله اضطراب
angle of attack
U
زاویه حمل
angle of attack
U
زاویه تک
anderssen attack
U
حمله اندرسن در دفاع فرانسوی شطرنج
attack altitude
U
ارتفاع تک
attack assessment
U
ارزیابی نتایج تک
attack assessment
U
ارزیابی تک
attack carrier
U
ناو هواپیمابر افندی
attack block
U
دفاع روی تور والیبال
attack director
U
وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
attack condition , alfa
U
وضعیت تک
attack cargo ship
U
ناوحمل و نقل مخصوص تک
panov botvinnik attack
U
دفاع پانوف- باتوینیک دردفاع
richter rauzer attack
U
حمله ریشتر- راوزر در دفاع سیسیلی شطرنج
panov botvinnik attack
U
کارو- کان شطرنج
attack nuclear carrier
U
ناو هواپیمابر افندی هستهای
attack aircraft carrier
U
ناو هواپیمابر تهاجمی
search attack unit
U
یکان تجسس و تک ضدزیردریایی
search attack unit
U
ناو گروه شکارزیردریایی
attack condition , alfa
U
الف
blade angle of attack
U
زاویه حمله تیغه
attack conditon , bravo
U
ب
counter attack to outside hook
U
پلنگ شکن
deep creep attack
U
تک ناگهانی با بمب زیرابی
attack conditon , bravo
U
وضعیت تک
king's indian attack
U
حمله هندی شاه شطرنج
max lange attack
U
حمله ماکس لانگه در دفاع دواسب یا در جوئوکوپیانوشطرنج
critical angle of attack
U
زاویه حمله
alekhine chatard attack
U
حمله الخین- شاتار در دفاع فرانسوی شطرنج
critical angle of attack
U
زاویه بین محور طولی هواپیما و جهت جریان نسبی هوا
critical angle of attack
U
زاویه حمله بحرانی
attack cargo ship
U
ناو باربری تهاجمی
leg attack and waist control
U
زیر یک خم با عوض کردن دست با مایه سر و ته یکی مخالف
attack carrier striking forces
U
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
air search attack unit
U
تیم تجسس و نابودی هوایی تیم تک اکتشافی هوایی
high leg attack and shoulder control
U
زیر یک خم با گرفتن شانه حریف سرنگون کردن و افت کامل
The US government agencies dropped the ball in preventing the attack.
U
سازمان های دولتی ایالات متحده در جلوگیری از حمله ناکام شدند .
to get back to somebody
U
کسی را باخبر کردن
to get back to somebody
U
به کسی خبر دادن
come back
U
دوباره مد شدن
back up
U
دور زدن
[با اتومبیل]
to back out
[of]
U
دوری کردن
[از]
to back somebody up
U
از کسی پشتیبانی کردن
to back out
[of]
U
الغاء کردن
to back up
U
با داستانی از اولش درگذشته دور آغاز کردن
You have to go back to ...
شما باید به طرف ... برگردید.
at the back
U
در پشت
(a) while back
<idiom>
U
هفتها یا ماهای گذشته
take back
<idiom>
U
ناگهانی بدست آوردن
to back somebody up
U
یاری کردن به کسی
back
U
تیر اصلی پشت بند
look back
U
سرد شدن
to back out
[of]
U
نکول کردن
behind his back
U
پشت سراو
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com