English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
This contract is in fact ascrap of paper . U این قرار داد درواقع یک کا غذ پاره است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
As a matter of the fact. in fact . in point of fact. U درحقیقت
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] U قرارداد کار بدون مدت
in fact U یعنی
I appreciate the fact that ... U من قدر این را می دانم که ...
It's a well-known fact that .... U این را همه کس بخوبی میدانند که ...
the fact that U اینکه
an a fact U تمام شده
The fact is that… U قدر مسلم اینست که ...
the fact that U این امرکه
We know it for a fact that… U برایمان کاملا" معلوم است که ...
Despite the fact that… U با وجود اینکه
in fact U براستی
in fact U درحقیقت
fact U بوده
in fact U برای مثال
fact U حقیقت
fact U واقعیت
fact U وجود مسلم
I know it for a fact. U این یک حقیقت مسلم است
in fact U به عبارت دیگر
matter of fact U حقیقت امر
in point of fact U حقیقت امر اینست که
matter of fact <idiom> U چیزی واقعا درست باشه
matter of fact U بطور واقعی
matter-of-fact <idiom> U چیزی که شخص است ،برطبق واقعیت
in point of fact <idiom> U براستی ،واقعا
matter-of-fact U حقیقت امر
matter-of-fact U بطور واقعی
presumption of fact U استنباط از روی امارات
anestablished fact U امر محقق
as a matter of fact U حقیقت امر اینست که خوب بخواهید بدانید
to confess the fact U اقراربعمل کردن
mistake of fact U اشتباه موضوعی
issue of fact U نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
in view of the fact that U نظر به اینکه
in point of fact U خوب بخواهید بدانید
ignorance of fact U جهل موضوعی
In fact, that is just what is good about it. U اتفاقا"خوبیش در همین است
The fact of the matter is. . . . . . . U حقیقت امر اینست که ...
fact of life U حقیقتزندگی
fact-finding U ماموریتکشفحقیقت
established fact U محرز
fact sheet U برگهایحاویاطلاعاتمشخصدربارهچیزی
established fact U امر محقق
owing to the fact that U از انجایی که چون
owing to the fact that U نظر به اینکه
Not to mention the fact that … U حالا بگذریم از اینکه...
owing to the fact that U به واسطه اینکه
In view of the fact that … whereas … U نظر به اینکه
to evolve a fact U چگونگی امری را فاهر کردن
fact finding body U کمیسیون تحقیق
fact finding body U هیات تحقیق
We should not have lost sight of the fact that ... U ما نباید فراموش می کردیم در نظر بگیریم که ..
He was dismissed though (while) he was in fact innocent. U اخراج شد درصورتیکه بی گناه بود
mistake of fact is a good defence U اشتباه حکمی دفاع محسوب میشود
contract U منقبض کردن
contract U پیمان
contract U همکشیدن
in contract U طبق قرارداد
by contract U بطور مقاطعه
contract U منقبض شدن مخفف کردن
contract U تعهد
contract U قرارداد بستن
contract U عقد
contract U قرارداد
contract U مخفف کردن مقاطعه کردن قرارداد بستن
contract U منقبض شدن
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
according to the contract no. ... U طبق قرارداد شماره ...
contract U پیمان مقاطعه عقد و پیمان بستن تعهد کردن مقاطعه کردن
contract U قرردادبستن
all in contract U قراداد کلی
contract U کنترات پیمان .
contract U مقاطعه
contract U :قرارداد
contract with U عقد کردن
contract U : پیمان بستن
contract U مقاطعه کاری کردن
to contract something from somebody U از کسی چیزی [بیماری] گرفتن
contract U کنترات کردن منقبض کردن
contract U دچارشدن
lease contract U عقد اجاره
validity of contract U صحت قرارداد
value cost contract U پیمان بستن با قیمتهای پایه
license contract U قرارداد اجازه استفاده
written contract U پیمان نامه
marriage contract U عقد نامه
marriage contract U عقد نکاح
we demand p in our contract U ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
negotiated contract U قرارداد بدون استعلام بها قرارداد پیش تنظیم
multilateral contract U قرارداد چند جانبه
void contract U عقد باطل
lease contract U اجاره نامه
law of contract U قانون قرارداد
perform a contract U قرارداد را اجرا کردن
fulfill a contract U قرارداد را اجرا کردن
frustration of contract U بی نتیجه ماندن قرارداد
frustrated contract U قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
formula of contract U صیغه عقد
forced contract U عقد مکره
parol contract U قرارداد کتبی امضا نشده قرارداد شفاهی
revocable contract U عقد مجاز
executory contract U قراردادی که درزمان اینده باید اجرا شود
executory contract U عقد موجل
futures contract U قرارداد اینده
futures contract U قرارداد سلف
labor contract U قرارداد کار
irrevocable contract U عقد لازم
invalid contract U عقد فاسد
haulage contract U قرارداد حمل و نقل
inoperative contract U عقد غیر نافذ
illegal contract U قرارداد غیر قانونی
honour a contract U قرارداد را محترم شمردن
guarantee a contract U اجرای قراردادی را ضمانت کردن
gratuitous contract U عقد غیر معوض
reward contract U عقد جعاله
validity of a contract U اعتبار قرارداد
parties to a contract U طرفین متعاهدین
service contract U قرارداد خدماتی
performance of a contract U اجرای قرارداد
service contract U قرارداد انجام خدمت
service contract U قرارداد خدمت
prime contract U قرارداد اصلی
privity in contract U انحصار نتیجه پیمانی به طرفین ان پیمان
privity of a contract U مسئوولیت طرفین قرارداد
the contract is still valid U خودباقی است
privity of contract U مسئولیت طرفین قرارداد
privity of contract U رابطه متعاقدین
provisions of a contract U شرایط قرار داد
parties to the contract U طرفین عقد
parties to the contract U متعاقدین
parties to the contract U طرفین معامله یاتعهد متعاهدین
simple contract U قرارداد شفاهی
simple contract U عقد منعقد درسند عادی
social contract U قرار داد اجتماعی
social contract U قرارداد اجتماعی
social contract U اعتقاد به این مسئله که تفویض قدرت به دولتها ناشی از نوعی قرارداد است که ضمن ان فردقسمتی از حقوق خود را به دولت تفویض میکند ومتقابلا" از وجود دولت برخوردار میشود
stipulation of a contract U مفاد قرارداد
the contract is still valid U قراردادباعتبار
parties to a contract U طرفین قرارداد
parties to the contract U متعاملین
provisions of a contract U مواد قرار داد
quasi contract U شبه عقد
quasi contract U شبه قرارداد
unilateral contract U قراردادایقاعی
unilateral contract U تعهد یک جانبه ایقاع
optional contract U غیر واجب
optional contract U خیاری
optional contract U مجازی
optional contract U عقد خیاری
valid contract U عقد صحیح
operation of contract U نفوذ قرارداد
open contract U قرارداد غیر معین
open contract U قرارداد باز
unilateral contract U پیمانی که تنها برای یکی از طرفین الزام اور باشد
unilateral contract U قرارداد یک جانبه
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
the life of a contract U مدت یک قرارداد
to put to contract U بمناقصه گذاشتن
requirements of a contract U مقتضای عهد
revocable contract U عقد جایز
to come within the scope of a contract U در حیطه یک قرارداد بودن
to draw up a contract U قراردادی نوشتن یا تنظیم کردن
to guarantee a contract U اجرای قراردادی راضمانت کردن
unauthorized contract U عقد فضولی
unconditional contract U عقد منجز
sales contract U قرارداد فروش
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
contract guarantee U ضمانتنامه قرارداد
conclusion of a contract U مبایعه
contract of guarantee U عقد ضمان
contract of reward U جعاله
conclusion of a contract U parties two between asale of
contract of sale U قرارداد فروش
contract of sale U عقد بیع
enter into a contract U منعقد کردن عقد
contract of sales U قرارداد فروش
contract period U دوره قرارداد
contract period U مدت قرارداد
enter into a contract U عقد بستن
conclude a contract U منعقد کردن عقد
conclude a contract U عقد بستن
composition contract U قرارداد ارفاقی
contract of guarantee U ضمان عقدی
contract of farmletting U قرارداد مزارعه
contract guarantee U ضمانت قرارداد
contract curve U منحنی قرارداد
contract curve U منحنی مبادله
contract control U کنترل دینامیکی
contract for supply U قرارداد جهت ارائه کالا
contract control U کنترل تغایر
contract note U سند قرارداد
contract note U سند مقاطعه توافق نامه
contract of affreightment U قرارداد اجاره کشتی
contract of affreightment U قراردادحمل
conditions of contract U شرایط قرارداد
conditional contract U عقد مشروط
contract of farmletting U مزارعه
completion of contract U امضای قرارداد
contract record U سوابق نحوه پیشرفت قرارداد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com