English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 179 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
R/W cycle U CYCLE WRITE/READ
R/W cycle U ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cycle U : دور
cycle U دوره گردش
cycle U چرخ چرخه
cycle U چرخه زدن
cycle U سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle U :بصورت دورانی فاهر شدن
cycle U بصورت متناوب فاهر شدن
cycle U سواردوچرخه شدن
cycle U دور
cycle U دوران
cycle U سیکل
cycle U دوره
cycle U چرخه
cycle U گردش
cycle U دوره عملیات یابازی
cycle U سیکل مدار
cycle U عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle U زمانه
cycle U تاکت
cycle U تناوب پریود سیکل
cycle U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle U تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle U تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle U دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
cycle U زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle U عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle U زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle U 1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle U تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle U حلقه
life-cycle U چرخه زندگی
activity cycle U چرخه فعالیت
arresting system cycle time U زمان تناوب سیستم مهارهواپیما
born haber cycle U چرخه بورن- هابر
budget cycle U گردش بودجه
budget cycle U مراحل بودجه
business cycle U دور بازرگانی
business cycle U دور تجاری
business cycle U دور اقتصادی
business cycle U دور کسب وکار
business cycle U دور فعالیت بازرگانی
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
business cycle U معادل cycle trade
carbon cycle U سیکل کربن
cardiac cycle U چرخه قلبی
carnot cycle U سیکل کارنو
carnot cycle U چرخه کارنو
citric acid cycle U چرخه سیتریک اسید
closed cycle reactor system U در هسته شناسی راکتوری که در ان گرمای اولیه حاصل ازشکافت برای انجام کار مفیدتوسط دوران یا گردش ماده سرد کننده در یک مدار بسته دارای مکانیزم تبادل حرارتی به خارج از هسته منتقل میشود
computer processing cycle U چرخه پردازش کامپیوتر
continous cycle U دوره بی وقفه
continous cycle U گردش دائمی
current asset cycle U زمانی که برای تساوی حجم فروش با سرمایه جاری لازم است
cycle car U اتوموبیل دوچرخهای
cycle milling U دستگاه فرز پاندولی
cycle of everts U دورحوادث
cycle of operation U دوره عمل سلاح
cycle of operation U جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room U گردش ماه
cycle of the room U دورقمر
cycle of water U گردش اب در طبیعت
cycle per second U هرتس
cycle per second U سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
cycle spanner U اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing U چرخه دزدی
cycle stealing U مدت چرخه
cycle stealing U روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
cycle stealing U ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing U حلقه ربایی
cycle stock U موجودی فعال
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time U مدت چرخه
cycle time U زمان تناوب عمل
cycle time U زمان رفت و برگشت
cycle time U مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle time U زمان
cycle time U زمان تناوب
cycle time U زمان دوره
cycle time U زمان سیکل
cycle time U مدت چرخه زمان چرخه
cycle track U راه دوچرخه رو
data processing cycle U چرخه پردازش داده
design cycle U چرخه طراحی
display cycle U چرخه نمایش
duty cycle U چرخه کار
duty cycle U ضریب کار
duty cycle U دوره کار
engine cycle U سیکل کاری موتور
estrous cycle U دوره فحلی
execute cycle U چرخه اجرا
execution cycle U چرخه اجرا
fetch cycle U چرخه واکشی
flow cycle U مدار ترتیب کار
flow cycle U سیکل جریان کار
four cycle U چهار چرخه
four cycle U دارای چهاردور یا دوره
four cycle engine U موتور چهارزمانه
four stroke cycle U دوره چهار زمانه
four stroke cycle U سیکل چهار زمانه
Other Matches
life cycle U چرخه دوام
life cycle U دوره عمر یک محصول
major cycle U کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
life cycle U دوره عمر
machine cycle U چرخه ماشین
magnetic cycle U دوره مغناطیسی
magnetic cycle U منحنی هیسترزیس
magnetic cycle U فرایندمدار مغناطیسی
major cycle U بزرگ چرخه
major cycle U چرخه بزرگ
memory cycle U چرخه حافظه
life cycle U دوره زندگی
life cycle U مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
kondratieft cycle U دور کندراتیف
game cycle U دوره بازی
game cycle U دورههای عملیاتی بازی جنگ
gramdfather cycle U چرخه پدر بزرگ
hydraulic cycle U مدار هیدرولوژی
hydraulic cycle U گردش اب در طبیعت
hydrologic cycle U چرخه اب
water cycle U چرخه اب
hysteresis cycle U حلقه پسماند
idling cycle U سیکل بی باری
instruction cycle U چرخه دستورالعمل
instruction cycle U سیکل یاچرخش دستورالعمل
intelligence cycle U مدار اطلاعاتی
juglar cycle U دور ژوگلار
kilomega cycle U یک بیلیون سیکل در ثانیه
kitchin cycle U دور کیچین
storage cycle U چرخه انباره
storage cycle U سیکل انباره
tempering cycle U دوره بازپخت
thermodynamics cycle U سیکل ترمودینامیک
trade cycle U دور تجاری
trade cycle U دوره فعالیت تجاری
training cycle U سیکل اموزشی
training cycle U مرحله اموزش
turnaround cycle U مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
turnaround cycle U مدت رفت و برگشت
vapor cycle U سرد زائی مدار بسته
cycle lock U قفلدوچرخه
exercise cycle U دوچرخهثابت
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
stirling cycle U سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
staticizing cycle U سیکل ایستاسازی
search cycle U چرخه جستجو
menstrual cycle U چرخه قاعدگی
menstrual cycle U عادت ماهانه
minor cycle U خرد چرخه
minor cycle U چرخه خرد
motor cycle U دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
null cycle U زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
number of cycle U تعداد دوره ها
number of cycle U تعداد تناوبها
planning cycle U دوره برنامه ریزی
procurement cycle U دوره خرید
rankin cycle U سیکل رانکین
ration cycle U سیکل محاسبه جیره 42ساعته
reset cycle U چرخه باز نشانی
occupancy cycle U دوره سکونت
gas cycle reactor U راکتور با مدار گردش گازی مسدود
refresh display cycle U زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
variable cycle engine U موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
mixed cycle engine U موتور سرسرخ
high cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
life cycle of the frog U چرخهزندگیقورباغه
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
platonic cycle or year مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
program development cycle U چرخه ایجاد برنامه
internal cycle time U زمان چرخه داخلی
read restore cycle U چرخه خواندن و ترمیم
short cycle annealing U سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
low cycle fatigue U خستگی ناشی از لرزشهایی بافرکانس کم ناشی از تغییرسرعت دوران دستگاه
life cycle costs U هزینههای دوره عمر یک محصول
read write cycle U چرخه خواندن و نوشتن
open cycle reactor system U سیستم راکتوری که دران ماده سردکننده تنها یکبار از مبدل حرارتی مرکزی عبور میکند
motor-assisted pedal cycle [British English] U دوچرخه موتوردار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com