Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Persian knot
U
گره فارسی
Persian knot
U
گره نامتقارن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
he is a persian
U
او ایرانی است
Persian
U
فارسی
Persian
U
ایرانی
to study persian
U
زبان فارسی تحصیل کردن
Persian Gulf
U
خلیج فارس
Persian cat
U
گربهایرانیگربهایکهموهایبلندوصورتگرددارد
the persian language
U
زبان فارسی
persian wheel
U
دولاب
persian wheel
U
چرخاب
persian lamb
U
پشم قره کل
persian lamb
U
گوسفند قره کل
persian blinds
U
پنجره کرکرهای
i teach him persian
U
من به او فارسی درس میدهم
he is a scholar in persian
U
است
he is a scholar in persian
U
در زبان فارسی فاضل
In Persian script .
U
بخط فارسی
Persian cat
U
گربه ایرانی
Persian carpet
U
قالی ایرانی
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
persian herioic verse
U
بحر متقارب
This is its Persian rendering ( translation) .
U
این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
persian herioic verse
U
بحر تقارب
eeglish persian dictionary
U
فرهنگ انگلیسی به فارسی
My mother togue is Persian.
U
زبان مادری من فارسی است
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
Persian
[Iranian ]
calendar
U
گاه شماری ایرانی
[تقویم فارسی]
There are many difference between Persian and English .
U
بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
Persian cumin
[Carum carvi]
U
زیره ایرانی
[گیاه شناسی]
Persian cumin
[Carum carvi]
U
زیره
[گیاه شناسی]
[غذا و آشپزخانه]
This is the oldest Persian script in existence.
U
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
U
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
knot
U
نات
knot
U
گره خوردن
knot
U
واحد سرعت دریایی معادل 01/ 6706 فوت درساعت
knot
U
گره زدن
knot
U
بهم پیوستن
knot
U
گیرانداختن
knot
U
میل دریایی
knot
U
گره دریایی
knot
U
گره خوردن
knot
U
منگوله دار کردن گره دریایی
knot
U
گره پیشاهنگی
knot
U
گره زدن
knot
U
گره دریایی
knot
U
گره
knot
U
گره
knot
U
مشکل عقده
knot
U
برکمدگی
knot
U
غده چیز سفت یا غلنبه
knot
U
کانون
[کاموا]
knot
U
دژپیه
knot
U
گره دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
[واحد سرعت دریایی معادل ۱۸۵۲ متر درساعت]
knot
U
نات
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
میل دریایی
[واحد اندازه گیری]
[واحد سرعت دریایی]
knot
U
بقچه
[کاموا ]
asymmetric knot
U
گره سنه
berber knot
U
گره مراکشی که بدور دو تار دو مرتبه گره می خورد
asymmetric knot
U
گره نامتقارن
angular knot
U
گره زاویه ای مثل گره آویز
tie the knot
<idiom>
U
ازدواج کردن
The knot has come loose .
U
گره شل شده است
To unite a knot .
U
گره را باز کردن
wall knot
U
گره حصیری
reef knot
U
گره راست
alternate knot
U
گره یک در میان (نوعی گره تقلبی)
hand knot
U
گره دستی
knot count
U
رجشمار
[گره زرعی]
[تعداد گره در طول مشخصی از فرش]
Danish knot
U
گره رنی
turkish knot
U
گره متقارن
turkish knot
U
گره ترکی
tie
[knot]
U
ریشه
tie
[knot]
U
پیچه
tie
[knot]
U
ایلمک
knot strength
U
استحکام گره
symmetric knot
U
گره ترکی
[گره نامتقارن]
[که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
Spanish knot
U
گره اسپانیایی
[این گره بدور یک نخ تار زده شده و به آفریقا منسوب می باشد.]
senneh knot
U
گره نامتقارن
senneh knot
U
گره فارسی
packing knot
U
گره زدن بدون پود
knot ratio
U
نسبت تعداد گره
[این کسر جهت مقایسه تراکم گره در طول و عرض بافت بکار رفته و عاملی جهت تعیین قیمت فرش می باشد.]
knot density
U
چگالی گره
[تراکم تعداد گره در مساحتی مشخص از فرش می باشد که اغلب بصورت متر مربع و یا اینچ مربع محاسبه می گردد.]
tie
[knot]
U
خفت
blood knot
U
نوعی گره
fisherman's knot
U
گره ماهی گیر
overhand knot
U
گره اضافی
elf knot
U
موی درهم برهم
double knot
U
گره دوبل
diameter of a knot
U
قطر یک گره
dead knot
U
گرهای که با عضوهای اطراف خود اتصال نداشته باشد
crown knot
U
گره تاج
constrictor knot
U
گره فشاری
clinch knot
U
گره ثابت
pruisik knot
U
گره پروسیک
psyche knot
U
ارایش گیسو بصورت گوجه فرنگی
running knot
U
خفت
running knot
U
گره بند
sailor's knot
U
گره کراوات
shoulder knot
U
روبان یاحمایل زینتی روی شانه
overhand knot
U
گره ساده
nail knot
U
گره بین نخ فرعی و اصلی ماهیگیری
fisherman's knot
U
گره
granny knot
U
گره عامی
granny knot
U
گره غلط
half knot
U
نیم گره
half knot
U
گره خفتی
figure of eight knot
U
گره هشت فرانسه
figure eight knot
U
گره هشت کوهنوردی
elf knot
U
گیس جنی
elf knot
U
زلف ژولیده
knot tie
U
گره مقرهای
knot hole
U
محل گره
knot hole
U
محل حفره
macrame knot
U
گره توری بافی
manrope knot
U
head s"turk
shoulder knot
U
واکسیل
slip knot
U
گره خفت
turtle knot
U
گره وصل کردن طعمه ماهیگیری به راهنما
wall knot
U
گره تخت
windsor knot
U
گره بزرگ کراوات
Gordian knot
U
گرهی گوردیان گوردیوس
Gordian knot
U
مسئلهی گیجکننده
Gordian knot
U
مشکل معما مانند
top-knot
U
گره زینتی
top-knot
U
کاکل
top-knot
U
موی فرق سر
top-knot
U
پرهای تارکسر
top-knot
U
سر پر
figure-eight knot
U
شکلگره8تایی
to untie a knot
U
گرهی رابازکردن
knot stitches
U
کوکگره
slip knot
U
گره زود گشا
square knot
U
گره مرکب از دونیم کره
square knot
U
گره مربر
square knot
U
گره مربع
surfer's knot
U
ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
surgeon's knot
U
گره بخیه جراحی
sword knot
U
شرابه شمشیر
tight knot
U
گره سخت
to cut the g. knot
U
گره یامشکلی رابزورحل کردن
butterfly knot
U
گره پروانه
to tie a knot
U
گره زدن
French knot stitch
U
گرهفرانسوی
See if you can unite the dead knot .
U
ببین این گره کور را می توانی باز کنی
asymmetric knot
[farsi]
U
گره فارسی
Tie a knot in the rope .
U
طناب را یک گره بزنید
perfection loop knot
U
نوعی گره قرنیهای در انتهای نخ ماهیگیری
heaving line knot
U
گره هبلین
loop knot tie
U
گره حلقوی
Tie a rope in a firm knot .
U
طناب را گره محکمی زدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com