English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 64 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
Mountaineering . Mountain - climbing . U کوه نوردی ( بعنوان ورزش )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mountain climbing U کوهنوردی
mountaineering U کوه گردی
mountaineering U کوهنوردی
mountaineering boot U چکمهکوهنوردی
climbing U بالا کشیدن
climbing U صعود کردن
climbing U بالارفتن
climbing U ترقی کردن
climbing U صعود
climbing U اوج
climbing U بالا رفتن از کوه یادرخت
climbing U صعودکردن
consecutive climbing U صعود نوبتی
continuous climbing U صعود طبیعی
free climbing U صعود ازاد
hill climbing U روش رسیدن به هدف در سیستم خبره
i saw one climbing the tree U یکی را دیدم که از درخت بالامی رفت
rock-climbing U صخرهنوردی
climbing frame U وسیلهایمخصوصبازیکودکان
climbing harness U نوارکوهنوردی
climbing wax U واکس مخصوص صعود دراسکی نوردیک
pole climbing U از تیر بالا رفتن
climbing boots U پوتین کوهنوردی
balance climbing U صعود تعادلی
climbing pack U کوله پشتی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
climbing sack U کوله پشتی
artificial climbing U صعود مصنوعی
back and knee climbing U صعود تنورهای
mountain کوه
mountain U کوهستان
mountain U کوهستانی
f.of mountain U دامنه کوه
f.of mountain U پای کوه
the ridge of a mountain U پشته کوه
mountain ranges U سلسله جبال
mountain ranges U کوه زنجیره
At the foot of the mountain. U دردامنه کوه
mountain torrent U سیلکوهپایهای
There is a mountain of difficulties . U کوهی از مشکلات وجود دارد
mountain slope U کوهشیبدار
mountain troops U یکانهای کوهستانی
mountain ash U انواع تیس
mountain climate U اقلیم کوهستانی
mountain cork U یکجور پنبه کوهی
mountain dew U ویسکی اسکاتلندی که بطورقاچاق در کوهستانهادرست می کنند
mountain pass U گردنه
mountain pine U کاج کوهی
mountain sickness U کوه گرفتگی
mountain sickness U کوهزدگی یا کوهگرفتگی
mountain region U کوهساران
mountain pride U گلپر
he climbed up the mountain U ازکوه بالارفتن
mountain ash [rowan ] U درخت سمان کوهی
make a mountain out of a molehill <idiom> U از کاه کوه ساختن
To make a mountain out of a mole - hI'll . U ازکاهی کوهی ساختن
green mountain boy U مرد بومی یا ساکن ورمونت
The waves were mountain - high . U موجها با ندازه یک کوه بودند ( خیلی بلند )
The mountain peak is not in sight. U قله کوه پیدا نیست
Everst is the highest mountain in the world . U اورست بلندترین کوه دنیاست
A big rock rolled down the mountain. U سنگ بزرگی از کوه بپایین غلتید
It was terribly hard work getting to the top of the mountain. U رسیدن به نوک کوه کا ربسیار مشکلی بود
Sea [mountain] air makes you hungry. U هوای دریایی [کوهستانی] گشنگی می آورد.
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com