English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
MCI device U وسیله چند رسانهای قابل تشخیص که با درایور درست در کامپیوتر نصب شده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
device U شیوه
device U تمهید
device U اختراع
device U شعار دستگاه
device U اسباب
device U ابزار
device U وسیله
device U ضامن
device U عامل
device U خارضامن
device U چاشنی
device U فزاره
device U اپارات
device U تجهیزات
device U دستگاه اسباب وسیله
device U الت
device U حیله
device U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
device U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
device U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
device U وسیله جانبی
device U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
device U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
device U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
device U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
device U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
device U PRN برای پورت چاپگر
device U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
device U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
device U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
device U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
device U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
device U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
device U ماشین یا وسیله کارا
device U دستگاه
acoustic resonance device U دستگاه همنوایی صوتی
active device U دستگاه فعال
active device U دستگاه کنشی
analog device U دستگاه قیاسی
analog device U دستگاه انالوگ
anti interference device U دستگاه ضد تداخل
anticountermining device U وسیله ضد انفجار مین دریایی در اثر ضربه ضامن انفجارضربتی مین
antifriction device U وسیله ضد اصطکاک
antifriction device U مکانیسم ضد اصطکاک
antilift device U ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
antirecovery device U ضامن ضد جمع اوری مین ضامن ضد باز و بسته کردن مین
antisweep device U ضامن ضد مین روبی
antisweep device U ضامن ضد جمع اوری مین
antiwatching device U ضامن ضد اکتشاف مین وسیله ضد کشف مین
antiwithdrawal device U وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
asynchronous device U دستگاه ناهمگام
asynchronous device U دستگاه غیرهمزمان
audio response device U دستگاه جواب دهنده سمعی
auctioneering device U وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
audio device U دستگاه سمعی
automatic steering device U سکان خودکار
bending device U کج گیر
binary device U دستگاه دو حالته
bistable device U دستگاه دوپایا
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
charge coupled device U دستگاه بار جفت شده
charge coupled device U دستگاه توام با بار
charge coupled device U اسباب تزویج علامت
charge coupled device U حافظه با اطلاعات چرخان
cipher device U وسیله کشف کردن و کد کردن پیامها دستگاه صفر زنی جعبه یا دستگاه رمز کردن
clamping device U وسایل قید و بست
colour hard copy device U اسباب نسخه چاپی رنگی
combination device U ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
communication device U دستگاه ارتباطی
control panel device U ابزار تابلوی کنترل
current consuming device U وسیله برقی
electroreceptive device U وسیله برقی
data entry device U دستگاه داده دهی
data preparation device U دستگاه اماده سازی داده
data storage device U دستگاه ذخیره داده
dedicated device U دستگاه اختصاصی
device cluster U گروه دستگاه
device code U کد دستگاه
device dependent U وابسته به دستگاه
device driver U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device driver U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device driver U محرک دستگاه
device driver U برنامه راه اندازی دستگاه
device flag U پرچم دستگاه
device handler U نرم افزار مخصوص برای کنترل و فرمت دستورات آماده چاپ
device handler U برنامه یا تابعی که واسط و مدیر دستگاه ورودی / خروجی یاسایر وسایل جانبی است
device independence U مستقل از دستگاه
device independence U استقلال دستگاه
device media control language U نوعی زبان که توسط مدیرپایگاه داده استفاده میشودتا شرح فیزیمی پایگاه داده راروی یک دستگاه ذخیره دیسک ایجاد کند
device name U نام دستگاه
device number U شماره دستگاه
device status U وضعیت دستگاه
direct access storage device U اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم
discrete device U دستگاه گسسته
display device U دستگاه نمایش
drawing device U دستگاه ترسیمه
dressing device U دستگاه مستقیم کنی
enhanced system device interface U میانجی دستگاه سیستم پیشرفته
firing device U ماسوره مین
firing device U عامل منفجرکننده
Other Matches
v , device U ارم مدال شجاعت ارتش امریکا
I/O device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
overload device U فیوز گرمایی
overcurrent device U دستگاه حفافت
passive device U دستگاه منفعل
peripheral device U دستگاه جنبی
picking device U دستگاه ورودی برای واردکردن داده روی صفحه نمایش
point device U بسیار درست
point device U کاملا راست
point device U بی عیب
pointing device U وسیله ورودی که محل نشانه گر را روی صفحه کنترل میکند طبق حرکت آن توسط کاربر
pressure device U ماسوره فشاری
pull device U ماسوره کشش مین
pressure device U عامل فشاری مین
pointing device U دستگاه اشاره گر
peripheral device U دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
homing device U رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
ignition device U وسیله احتراق
illuminating device U تجهیزات روشنایی
input device U دستگاه ورودی
logic device U دستگاه منطقی
mapping device U دستگاه نگاشت
measuring device U تجهیزات اندازه گیری
microcoding device U دستگاه ریزبرنامه نویسی
nonohmic device U دستگاه غیر اهمی
output device U دستگاه خروجی
gripping device U متعلقات گیره و بست
pull device U عامل کششی
safety device U دستگاه ضامن
synchronous device U دستگاه همزمان
fastening device U پوچگیره
locking device U ابزار
warning device U وسیلههشدار
timing device U وسیله
timing device U ساعتی
So dont try to device yourself . U سعی نکن خودت را گول بزنی
To take someone in . to device ( fool ) someone . U کسی را گول زدن
physical device U ابزار مادی
military device U اسباب ارتشی
lifting device U ابزار بالا بر
synchronous device U دستگاه همگام
symbolic device U دستگاه سمبلیک
switching device U تجهیزات سوئیچینگ
safety device U ضامن
safety device U خارضامن
semiconductor device U دستگاه نیمه هادی
send only device U دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمیتواند داده ها را از ان دریافت کند
sequential device U دستگاه ترتیبی
sighting device U وسیله نشانه روی
sighting device U دوربین دستگاه نشانه روی
spooling device U وسیلهای که نوار را نگه می دارد و اطلاعات را از دیسک برای ذخیره سازی دریافت میکند
storage device U دستگاه انبارش
storage device U دستگاه ذخیره
storage device U دستگاه ذخیره سازی
storage device U انباره
storage device U دستگاه انباره
firing device U ماسوره
coupling guide device U دستگاهحافظاتصال
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
peripheral device port U قسمتاصلیتنظیماتمحیط
slat tilt device U وسیلهسرازیریمیله
mass storage device U دستگاه تل انبارش
input/output device U دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
output [of a circuit or device] U خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
metal detecting device U دستگاه فلزیاب
metal detection device U دستگاه فلزیاب
anti-skating device U دستگاهضدلفزش
graphic input device U دستگاه ورودی گرافیکی
positional protection device U دستگاه حفافت درگاه
pipe bending device U لوله خمکن
head cleaning device U وسیله هد پاک کن
graphic output device U دستگاه خروجی گرافیکی
optical recognition device U دستگاه تشخیص نوری
mass storage device U دستگاه انبوه ذخیره
installable device driver U درایور وسیلهای که در حافظه بار شده است و مقیم است و با تابع مشابه به درون سیستم عامل جایگزین میشود
input output device U دستگاه ورودی و خروجی
ingot conveying device U تجهیزات انتقال شمش
firing pressure device U ماسوره فشاری مین
firing pull device U ماسوره کششی مین
high lift device U وسایل برای زیاد
secondary storage device U دستگاه حافظه ثانوی
voice operated device U دستگاه با کار افت صدایی
unit record device U دستگاه ضبط واحد
time delay device U دستگاه تاخیردار
ten year device وسیله ای که هر ده سال یک بار احتیاج به سرویس دارد
air navigation device U دستگاههدایتهوایی
sequential access device U دستگاه با دستیابی ترتیبی
solid state device U دستگاه حالت جامد
sequential storage device U دستگاه انباره ترتیبی
improvised explosive device [IED] U بمب دست ساز
industrial data collection device U دستگاه صنعتی جمع اوری داده
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com