Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Iran Carpet Company
U
شرکت سهامی فرش ایران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
all iran
U
سرتاسرایران
Iran
U
ایران
all iran
U
همه ایران
iran
U
اِرات
There is no market for it in Iran .
U
درایران مصرفی ندارد
I come from Iran . I am Iranian.
U
من اهل ایران هستم (ایرانی ام )
How long were you away from Iran ?
U
چه مدت درایران نبودید ؟
on the west of iran
U
در باختر ایران
sole a for iran
U
تنهانماینده برای ایران نماینده انحصاری برای ایران
russo iran
U
روس وایران
oil from iran
U
نفت ایران
He was deported from Iran.
U
اورااز ایران اخراج کردند
iran u.s. claims tribunal
U
دیوان دعاوی ایران و امریکا
For example ( instance ) , lets take Iran .
U
مثلا" فرضا" همین ایران
This car is assembled in Iran.
U
این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
U
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
I will depart the day after tomorrow with the Iran Air.
U
من پس فردا با ایران ایر پرواز می کنم.
carpet
U
فرش
carpet value
U
ارزش قیمتی فرش
carpet
U
زیلو
carpet
U
قالی
to be on the carpet
U
مطرح بودن
carpet sweeper
U
جاروی فرش پاک کن
carpet showroom
U
نمایشگاه و غرفه فرش
carpet thinckness
U
کلفتی یا ضخامت فرش
carpet washing
U
قالی شویی
carpet washing
U
شستن فرش
carpet moth
U
بید فرش که خصوصا در جاهای تاریک و کم نور الیاف پشم فرش را مورد حمله قرار می دهد
carpet weaving
U
بافتن فرش
carpet width
U
پهنا و عرض فرش
carpet workshop
U
کارگاه قالیبافی
carpet-dyer
U
رنگرز قالی
carpet weight
U
وزن فرش
carpet materials
U
مواد اولیه فرش
carpet market
U
بازار فرش
carpet loom
U
دار قالیبافی که بصورت افقی، ثابت و یا گردان تهیه می شود و شامل تیرک ها و پیج و مهره ها می شود
prayer carpet
U
سجاده
call on to the carpet
<idiom>
U
مورد مواخذه قرارگرفتن
magic carpet
U
فرشجادوئی
carpet slipper
U
دمپاییراحتی
Chelsea carpet
U
فرش های با نقش لهستانی مربوط به قرن شانزدهم میلادی
stair carpet
U
فرش راه پله
carpet sweepers
U
جاروی فرش پاک کن
red carpet
U
علامت پذیرایی مخصوص
Ardabil carpet
U
فرش شیخ صفی و یا فرش اردبیل که یکی در موزه ویکتوریا و آلبرت و دیگری در موزه هنر لس آنجلس نگهداری می شوند
carpet beetle
U
نوعی سوسک که در حالت لارو حشره الیاف پشم را مورد تغذیه خود قرار داده و اصطلاحا باعث بیدزدگی فرش می شود
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
carpet exporter
U
صادرکننده فرش
circular carpet
U
قالی مدور یا دایره ای شکل که قدیمی ترین آن مربوط به قرن شانزدهم میلادی می باشد
coronation carpet
U
فرش تاجگذاری
[این فرش که منصوب به اصفهان می باشد در قرن هفدهم میلادی جهت تاجگذاری فردریک پنجم در دانمارک بافته شده و اکنون نیز در موزه سلطنتی دانمارک نگهداری می شود]
red carpet
U
تشریفات و احترامات رسمی
carpet weaver
U
قالی باف
carpet bombing
U
توزیع بمب جهت پوشش یک منطقه بمباران منطقهای
carpet bombing
U
بمباران منطقهای
carpet beetle
U
بالشتک مار
carpet beetle
U
بالشک مار
carpet bag
U
خرجین
Persian carpet
U
قالی ایرانی
carpet sweeper
U
جارو نپتون
[نظافت]
[خانه داری]
greige carpet
U
فرش خود رنگ
[فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Dudley carpet
U
فرش سفارشی ایرانی دادلی
[مربوط به قرن هفدهم میلادی به همراه درختان شکوفه دار و زمینه گل و بته بصورت ردیف های عرضی و جلوه ای از طرح جوشقان]
landscape carpet
U
فرش دور نما
[فرش چشم انداز]
[عده ای آن را طرح گورستان می نامند با عقیده به اینکه این طرح در مراسم تدفین بکار می رفته است. نمای کلی فرش جلوه ای از خانه ها و درختان و حالت عادی زندگی را نشان داده.]
felt carpet
U
زیرانداز
mirror carpet
U
طرح آینه
[در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
table carpet
U
فرش رومیزی
[اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
felt carpet
U
فرش نمدی
Gohar carpet
U
فرش گوهر
[این فرش که توسط بافنده ای به همین نام از اهالی ارمنستان وسیه بافته شده از فرش های شاخص و کلیدی این منطقه محسوب شده و طرح آنرا مربوط به قره باغ می دانند.]
Zeigler carpet
U
فرش زیگلر
[فرش طاقی]
carpet-bedding
U
[گلکاری به روش قرن نوزدهم میلادی]
carpet and floor brush
U
جارویکفوفرش
To snake the dust off the carpet.
U
خاک قالی را تکان داد (تکاندن )
roll out the red carpet
<idiom>
U
برای خوشآمد فرش زیرپای مهمان پهن کردن
roll out the red carpet
<idiom>
U
حسابی پذیرایی کردن
To rinse the prayer carpet .
<proverb>
U
جا نماز آب کشیدن .
carpet exporters union
U
اتحادیه صادرکنندگان فرش
Imperial Silk Hunting Carpet
U
فرش شکارگاهی ابریشمی درباری
[این فرش مربوط به قرن شانزده میلادی بوده و در زمینه حاشیه از صحنه های شکار به همراه گل های شاه عباسی و اسلیمی استفاده شده است.]
company
U
کمپانی
company
U
همراه
company
U
گروهان
Come along and keep me company.
U
بامن بیا تا تنها نباشم
to keep company
U
باهم بودن
to keep company
U
باهم امیزش کردن
to w up a company
U
امورشرکتی را رسیدگی وانرامنحل کردن
company
U
انجمن
company
U
گروه
company
U
دسته هیئت بازیگران
company
U
گروهان همراه کسی رفتن
company
U
مصاحبت کردن با
Two is company , three is none .
<proverb>
U
دو نفر تعاون ,سه نفر تفرقه .
company
U
تجارتخانه
to keep company with
U
همراه بودن با
company
U
شریک
in company with
U
همراه
company
U
جمعیت
in company with
U
باتفاق
associated company
U
شرکتی که 05درصد سرمایه ان متعلق به دیگری است
associated company
U
شرکت وابسته
in company
U
باجمع
company
U
شرکت
in company
U
دسته جمعی
in company
U
درجمعیت
we underwrite the company
U
ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
unlimited company
U
شرکت با مسئولیت نامحدود
trust company
U
شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
directorate
[of a company]
U
هیئت نظاره
[اقتصاد]
[اصطلاح رسمی]
trading company
U
شرکت تجارتی
aircraft company
U
شرکت ساخت هواپیما
[اقتصاد]
Company town
U
شهرک کارگران
directorate
[of a company]
U
هیئت مدیره
[اقتصاد]
[اصطلاح رسمی]
to shake up
[a company]
<idiom>
U
سازمان
[شرکتی را ]
اساسا تغییر دادن
offshore company
U
شرکت صندوق پستی در خارج از کشور
[ برای سود در مالیات]
That evening we had company .
U
آن روز بعد از ظهر مهمان داشتیم
to join company with somebody
U
به کسی ملحق شدن
[همراه کسی شدن]
He has no influence in this company .
U
دراین شرکت کاره ای نیست
to have a holding in a company
U
در شرکتی دارائی سهام داشتن
He is a new face in the company .
U
چهره تازه ای درشرکت است
a stand-alone company
U
یک شرکت مستقل
What's your insurance company?
U
شرکت بیمه شما کدام است؟
to request the company of:
U
حضور کسی را خواستن
invalidation of company
U
بطلان شرکت
growth company
U
شرکت در حال گسترش
fire company
U
شرکت اتش نشانی
finance company
U
شرکت اعتبارات تجاری موسسهای که به افراد وشرکتها وام میدهد
finance company
U
شرکت تامین مالی
electric company
U
شرکت برق
doctor to the company
U
پزشک شرکت
winding up of a company
U
انحلال شرکت
dissolution of a company
U
انحلال شرکت
mutual company
U
شرکت تعاونی
cooperative company
U
شرکت تعاونی
headquarters company
U
گروهان ارکان
headquarters company
U
گروهان قرارگاه
insurance company
U
شرکت بیمه
incorporated company
U
شرکت ثبت شده
holding company
U
شرکت در سرمایه گذاری درسهام
holding company
U
شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
holding company
U
کمپانی مسلط
holding company
U
شرکت سرمایه گذاری درسهام
holding company
U
شرکت صاحب سهم
holding company
U
شرکت مالک
holding company
U
شرکت مرکزی
holding company
U
شرکتی که مالک سهام یک یاچند شرکت میباشدودرسیاست انان مداخله میکند
controlling company
U
holdingcompany
controlling company
U
موسسهای که یک یا چندموسسه دیگر را تحت کنترل یاتملک داشته باشد paterncompany
company law
U
قوانین شرکت
company grade
U
پرسنلی که در رده گروهان کار می کنند
company grade
U
در رده گروهان
company commander
U
فرمانده گروهان
commercial company
U
شرکت تجاری
carrier company
U
تیم یا گروه چهار نفرهای که برای ماموریت خارج ازکشور انتخاب می شوند
branch of a company
U
شعبه شرکت
article of a company
U
اساسنامه شرکت
affiliated company
U
شرکت وابسته
acting company
U
شرکت عامل
company law
U
قوانین مربوط به شرکتها
company network
U
شبکه همکار
controlled company
U
شرکتی که تحت کنترل شرکتی باشد
constituent company
U
شرکت وابسته به شرکت یاشرکتهای دیگر
company funds
U
اعتبارات گروهانی
company union
U
اتحادیه شرکت
company team
U
تیم مرکب
company team
U
تیم گروهانی
company secretary
U
منشی شرکت
company secretary
U
مسئول مالی و حقوقی شرکت
company seal
U
مهر شرکت
company network
U
شبکه شرکت
public company
U
شرکت سهامی عام
proprietary company
U
شرکتی که سهام ی ن دردسترس عموم گذارده نشده است
supply company
U
شرکت تامین کننده
proprietary company
U
شرکت خصوصی
subsidiary company
U
شرکت فرعی
stock company
U
شرکت سهامی
separate company
U
گروهان مستقل
software company
U
شرکت نرم افزاری
shipping company
U
شرکت کشتیرانی
shipping company
U
شرکت کشتی رانی
service company
U
گروهان خدمات
shipping company
U
شرکت حمل و نقل
ship's company
U
پرسنل ناو
private company
U
شرکت خصوصی
parent company
U
شرکت مادر شرکت مرکزی
ship's company
U
خدمه ناو
to keep a person company
U
پیش کسی بودن وبا او وقت گذراندن
parent company
U
شرکت اصلی
parent company
U
شرکت مادر
liquidation of company
U
تصفیه امور شرکتها
limited company
U
شرکت با مسئولیت محدود شرکت سهامی
to overcapitalize a company
U
سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
to part company with any one
U
رفاقت را با کسی بهم زدن
to break company
U
جدایی کردن
a company of good standing
U
شرکتی با اعتبار
terminal service company
U
گروهان خدمات بارانداز یاسکوی نظامی
joint-stock company
U
شرکت سهامی
letter-box company
U
شرکتی
[درپناهگاه مالیاتی]
که تنها صندوق پستی دارد
unlimited liability company
U
شرکت تضامنی
non-resident company
[British E]
U
شرکت غیر ساکن
standard oil company
U
استاندارد اویل کمپانی
standard oil company
U
شرکت نفت استاندارد
computer serrices company
U
شرکت خدمات کامپیوتری
joint stock company
U
شرکت سهامی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com