Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 47 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
In Persian script .
U
بخط فارسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
This is the oldest Persian script in existence.
U
این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
Other Matches
script
U
وصیتنامه
script
U
فایل اغازگر
script
U
مجموعه دستوراتی که تابعی را انجام می دهند که توسط یک زبان ماکرو یا دستهای استفاده میشود
script
U
که به کاربر امکان انجام خودکار برنامه میدهد
script
U
زبان برنامه نویسی ساده
script
U
حروف الفبا بصورت متن نمایشنامه دراوردن
script
U
متن نمایشنامه
script
U
دستخط
script
U
متن سند
script
U
سند
script assistant
معاون برنامه نویسی
post script
U
SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post script
U
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
script font
U
فونت چاپی شبیه به دستخط
he is a persian
U
او ایرانی است
Persian
U
ایرانی
Persian
U
فارسی
Persian cat
U
گربهایرانیگربهایکهموهایبلندوصورتگرددارد
Persian carpet
U
قالی ایرانی
Persian knot
U
گره فارسی
Persian knot
U
گره نامتقارن
Persian rug
U
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
Persian cat
U
گربه ایرانی
to study persian
U
زبان فارسی تحصیل کردن
the persian language
U
زبان فارسی
persian blinds
U
پنجره کرکرهای
i teach him persian
U
من به او فارسی درس میدهم
he is a scholar in persian
U
است
persian lamb
U
پشم قره کل
he is a scholar in persian
U
در زبان فارسی فاضل
Persian Gulf
U
خلیج فارس
persian wheel
U
چرخاب
persian wheel
U
دولاب
persian lamb
U
گوسفند قره کل
eeglish persian dictionary
U
فرهنگ انگلیسی به فارسی
persian herioic verse
U
بحر تقارب
persian herioic verse
U
بحر متقارب
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
My mother togue is Persian.
U
زبان مادری من فارسی است
This is its Persian rendering ( translation) .
U
این برگردان ( ترجمه ) فارسی آن است
There are many difference between Persian and English .
U
بین زبانهای فارسی وانگلیسی فرق های زیادی وجود دارد
Persian
[Iranian ]
calendar
U
گاه شماری ایرانی
[تقویم فارسی]
Persian cumin
[Carum carvi]
U
زیره
[گیاه شناسی]
[غذا و آشپزخانه]
Persian cumin
[Carum carvi]
U
زیره ایرانی
[گیاه شناسی]
The persian gulf is between Iran and saude Arabia .
U
خلیج فارس میان ایران وعربستان سعودی قرار گرفته
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com