Perdic | I have done my homework. I know how to cope . | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی


Total search result: 18 (1820 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	I have done my homework. I know how to cope . U	من درسم را روان هستم (می دانم چه؟ کنم )

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	homework U	مشق
	homework U	تکلیف خانه
	cope U	برامدن
	cope U	سر دیوار
	cope U	هره
	cope U	رخ بام
	cope U	حریف شدن
	cope U	از عهده برامدن
	cope U	کتیبه
	cope stone U	سنگ کتیبه
	I am not up to it . It is beyond my control. I cannot cope . U	از عهده من خارج است
	The minisiter cant cope with it. U	از دست وزیر اینکار بر نمی آید
	cope flask U	درجه روئی
	cope stone U	سنگ سربنا
	The position is over his head . he cannot cope with it . U	این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
	I can handle (cope with) hom. U	از پس اوبرمی آیم
	He is jack of all trades . he can cope with any thing . U	همه فن حریف است

Recent search history

Forum search

There is no search result on forum.
more \| برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)