Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 22 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Ha finally ( eventually ) acknowledged having been frightened .
U
با لاخره قبول کرد که ترسیده بود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acknowledged
U
تصدیق شده
acknowledged mail
U
تابعی که به فرستنده اعلام میکند پیام پستی الکترونیکی خوانده شده است
frightened
U
وحشت زده
To be frightened out of ones wits.
U
زهره ترک شدن
He was frightened and gave in.
U
ترسید وجا زد
He had the air of a frightened(scared)child.
U
حالت بچه ای را داشت که وحشت زده شده بود
eventually
U
سرانجام
eventually
U
عاقبت
eventually
<adv.>
U
دست آخر
It wI'll eventually pay off.
U
با لاخره نتیجه خواهد رسید (نتیجه می دهد )
But his body was eventually recovered.
U
اما ممکن بود او
[مرد]
فقط مرده بازیافته شود.
He eventually landed in prison .
U
عاقبت کارش بزندان کشید
finally
U
بالاخره
finally
U
عاقبت
finally
U
سرانجام
finally
<adv.>
U
دست آخر
I have finally come to the conclusion that…
U
با لاخره باین نتیجه رسیدم که ...
It finally sunk in !
<idiom>
U
آخرش دوزاریش افتاد!
[اصطلاح]
It finally sunk in !
<idiom>
U
آخرش متوجه شد که موضوع چه است!
[اصطلاح]
He felt like he'd finally broken the jinx.
U
او
[مرد]
این احساس را میکرد که بالاخره طلسم را شکنده بود.
We finally succeed in making a radio contact.
U
عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com