English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Early Christian architecture U سبک معماری دوران مسیحیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
early to bed early to rise makes a man healthy wealthy and wise <proverb> U سحرخیز باش تا کامروا باشی
Early to bed and early to rise . <proverb> U زود بخواب و زود بر خیز .
What is your first ( Christian ) name ? U اسم کوچک شما چیست ؟
Christian name U نام اول شخص
What is his first (christian) name ? U اسم کوچک اش ( اولش ) چیست ؟
Christian U مسیحی
the christian era U مبدا تاریخ میلادی
christian era U مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
Christian names U نام اول شخص
pseudo christian U مسیحی نما
early U در ابتدا
early U در اوایل
early U اولیه
early U مربوط به قدیم عتیق
early U بزودی
early as possible U هرچه زودتر
early U زود
architecture U حافظه و وسایل ورودی / خروجی
architecture U فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
architecture U ساختار
architecture U معماری
architecture U سبک معماری مهرازی
architecture U هنر معماری
architecture U طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
Early in the morning. U صبح زود
early rising U زود خیزی
early rise U سخرخیز
early rise U زودخیز
early resupply U تجدیداماد در حین عملیات
early resupply U تجدید اماد به موقع
early poets U شعرای پیشین
early peaches U هلوی پیش رس یازودرس
early rising U سحرخیزی
early spring U سیستم جنگ افزار ماهوارهای ضد شناسایی
We set off early for ... U ما [صبح ] زود به ... رهسپار شدیم.
He is an early riser. U صبحها زود ازخواب بلند می شود ( سحر خیز است )
early answer U پاسخ زود
early start U زودترین زمان شروع یک فعالیت
keep early hours U زود خوابیدن و زود برخاستن
i was up early this morning U امروزصبح زود بیدار شدم
early weaning U از شیر گرفتن زودرس شیرسوز کردن
early time U زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
early maturing U زودرس
early warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
as early aspossible U هر چه بیشتر
early-warning U اعلام خطر کردن
an early visit U دیدنی بموقع
early-warning U اعلام خطر اعلام خطر کردن از نزدیک شدن دشمن سیستم اعلام خطر
early warning U اعلام خطر کردن
early bird U ادم سحرخیز
early riser U ادم سحرخیز
as early aspossible U هر چه زودتر
early finish U زودترین زمان ختم یک فعالیت
early foot سرعت بیش از حد در آغاز اسبدوانی
early fruit U میوه پیش رس یا زودرس
early in the morning U صبح زود
early in the year U دراوایل سال
Conceptual architecture U معماری ادراکی
contextual architecture U معماری بافت گرایی
Coptic architecture U معماری مسیحیان مصر
Cretan architecture U معماری کرتی
defensive architecture U معماری نظامی
Dravidian architecture U [معماری مرسوم در قسمت شبه قاره هند]
Community architecture U [جنبش مداخله در طراحی ساختمان های انگلیس]
carboard architecture U [مدل طراحی با سطحی صاف]
Babylonian architecture U معماری بابلی
Aztec architecture U معماری آزتکی [مربوط به ساکنان جزیره تکسکوکو]
Assyrian architecture U معماری آشوری
Analogical architecture U [معماری بومی ایتالیا در سال هزار و نهصد و هفتاد]
achaemenid architecture U معماری هخامنشی
action architecture U [معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
earth architecture U معماری خشتی
ecological architecture U معماری بوم شناختی
Green architecture U [ساختمان با محوطه هایی با مناظر بدیع]
Hard architecture U [ساختمان محکم، غیر شخصی و بدون پنجره که معمولا زندان ها و بیمارستان های روانی به این سبک ساخته می شده است.]
Industrial Architecture U معماری خانه های صنعتی
interion architecture U معماری داخلی
Islamic architecture U معماری اسلامی
Jacobean architecture U سبک جاکوبی
Jesuit architecture U معماری مجزایی
Kinetic architecture U معماری جنبشی
Green architecture U معماری سبز
Georgian architecture U معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
figurative architecture U معماری مشجر
Egyptian architecture U معماری مصری
electrographic architecture U [واژه ای که توسط تام ولف برای توصیف ساختار تبلیغات الکتریکی به آمریکا آمد.]
Elizabethan architecture U معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
Ersatz architecture U [معماری الکتریکی با نقش هایی در مرکز]
Ethiopian architecture U معماری حبشی [معبدهایی که از سنگ ساخته می شد]
Estruscan architecture U معماری اتروسکی
Experimental architecture U معماری تجربی
Fantastic architecture U معماری غیر عادی
landscape architecture U معماری محوطه سازی
style of architecture U سبک معماری
egyptian architecture U معماری مصری
environment architecture U معماری محیط
monumental architecture U معماری با عظمت
environment architecture U معماری محوطه
interior architecture U معماری داخلی
architecture proper U معماری بمعنی واقعی کلمه معماری واقعی
byzantine architecture U سبک معماری بیزانسی
landscape architecture U معماری ارایش زمین
chinese architecture U معماری چینی
Greek architecture U معماری یونانی
baroque architecture U سبک معماری باروک
buddhist architecture U سبک معماری بودائی
open architecture U معماری باز
display architecture U معماری نمایشی
network architecture U معماری شبکه
computer architecture U معماری کامپیوتر
landscape architecture U معماری طبیعت
practice of early rising U مشق یا عادت سحر خیزی
early token release U در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
currency of early islam U درهم
early event time U زودترین زمان وقوع یک واقعه
early infantile autism U در خودماندگی طفولیت
Do you get up early [late] in the morning ? U آیا شما صبح ها زود [دیر] از خواب برمیخیزید؟
airborne early warning U راداراعلام خطر نصب شده روی هواپیما
For petes sake , come early . U با لا غیرتا" زود بیا
Everyone retired early that night. U در آن شب همه زود رفتند بخوابند .
airborne early warning U اعلام خطر هوابرد
Far into the night . Into the early hours. U تا دم دمهای صبح
to make an early start U زودرهسپار شدن
The early bird gets the worm. <proverb> U سحر خیز باش تا کامروا باشی.
to make an early start U زود حرکت کردن
early German history U تاریخ ابتدایی آلمان
I am leaving early in the morning. من صبح زود اینجا را ترک میکنم.
systems network architecture U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
CD ROM Extended Architecture U فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
late-Modern architecture U [معماری که تصویرها و ایده ها و نقش و نگار آن گرفته شده از جنبش معماری مدرن بود.]
earth-work architecture U معماری خشتی
onion skin architecture U طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
Micro Channel Architecture U تعداد قط عات الکترونیکی لازم برای مدیریت سیگنال زمان و داده روی باس گسترده MCA
Micro Channel Architecture U - بیتی است که وسایل کنترل باس را پشتیانی میکند
anglo-saxon architecture U [معماری انگلیسی در پایان قرن ششم میلادی. از مشخصه های ساختمان های آن استفاده از تیرک های چوبی بود.]
systems network architecture U معماری شبکه سیستم ها
Industry Standard Architecture U استاندارد برای باس در IBMPC یا سازگار با آن
systems application architecture U معماری کاربردی سیستم ها
to keep early Šor good Šhours U زود خوابیدن وزود برخاستن
to skive off early [British English] U با عجله و پنهانی [جایی را] ترک کردن
early bird catches the worm <idiom> U هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
I must make an early morning start. U باید صبح زود راه بیافتم ( حرکت کنم )
the early bird catches the worm <proverb> U کسی که بر سر خواب سحر شبیخون زد هزار دولت بیدار را به خواب گرفت
extended industry standard architecture U معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com