English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
integration U یکی کردن و بهم پیوستن پیوستگی اجزاء
integration U ائتلاف
integration U یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
integration U انضمام
integration U یکپارچگی
integration U مجتمع سازی
integration U انجام چندین عمل با هم
integration U انتگرال گیری
horizontal integration U انضمام افقی
integration by parts U انتگرال گیری جز به جز [ریاضی]
personality integration U یکپارچگی شخصیت
seamless integration U فرایندشامل کردن وسیله بانرم افزارجدیددر سیستم بدون مشکل
social integration U یکپارچگی اجتماعی
variable of integration U متغیر انتگرال [ریاضی]
Constant of integration U ثابت انتگرال گیری [ریاضی]
integration by parts U انتگرال گیری جز به جز [فیزیک]
economic integration U همبستگی اقتصادی
economic integration U یکپارچگی اقتصادی
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
vertical integration U ادغام عمودی
radius of integration U شعاع ترکیب عمل جنگ افزارهای معمولی با جنگ افزار اتمی
small scale integration U مجتمع سازی در مقیاس کوچک
small scale integration U قطعه
medium scale integration U مدار مجتمع با دو قطعه
medium scale integration U مجتمع سازی در مقیاس متوسط
very large scale integration U قطعه
wafer scale integration U یک قطعه بزرگ که از مدارهای مجتمع کوچکتر تشکیل شده است که بهم وصل هستند
double integration method U روش انتگرال دوبل
large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بزرگ
rate integration gyro U ژایرویی با یک درجه ازادی که محور خروجی ان با مایع چسبناکی به محور دوران متصل شده
very large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس بسیار بزرگ
super large scale integration U قط عه
ultra large scale integration U مجتمع سازی در مقیاس ماوراء بزرگ
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
battery integration end radar display U equipment
program id U شناسنامه برنامه
program U برنامه
program U برنامه دادن برنامه ریختن
program U برنامه دستور
program U برنامه نوشتن
program U مجموعه دستورات کامل که کامپیوتر را برای کار مشخصی هدایت میکند
program U نوشتن یا آماده کردن تعدادی دستورالعمل که کامپیوتر برای انجام عمل خاصی هدایت میکند
program U برنامه دارکردن
program U برنامه تهیه کردن
program U نقشه
program U روش کار پروگرام
program U دستور کار
program U برنامه ریزی کردن
program U دستور
program U مجموعه حرکات اسکیت باز برنامه مسابقه ها در یک روز در محل معین
draw program U برنامه ترسیم
program manager U بخش اصلی ویندوز که کابر می بیند
drawing program U نرم افزار طراحی و رسم روی صفحه توسط کاربر
program manager U مدیر برنامه ها
program interrupt U وقفه برنامه
program interrupt U قطع برنامه
program language U زبان برنامه نویسی
program language U زبان برنامه
exercise program U برنامه عملیات مانور برنامه تمرین
executive program U برنامه مجری
executive program U برنامه اجرایی
even driven program U برنامه رویدادی
program library U کتابخانه برنامه ها
program product U فراورده برنامه
program listing U لیست برنامه
program loans U قرضههای مربوط به برنامههای رشد و توسعه وامهای مربوط به اجرای برنامه ها
program maintenance U نگهداشت برنامه
program library U کتابخانه برنامه
program maintenance U نگهداری برنامه
program listing U سیاهه برنامه
program music U موزیکی که نماینده یک رشته رویدادهاو منظره ها باشد
program of instruction U برنامه اموزش
program product U محصول برنامه
comprehensive program U برنامه اجرائی جامع
computer program U برنامه کامپیوتری
computer program U برنامه کامپیوتر
program stack U پشته برنامه
program specification U مشخصه برنامه
program proving U اثبات برنامه
debugging a program U اشکال زدایی یک برنامه
program relocation U جابجایی برنامه
program run U رانش برنامه
program schema U الگوی برنامه
program specification U خصیصه برنامه
program module U واحد برنامه
program segment U قطعه برنامه
control program U برنامه کنترل
program priority U اولویت برنامه
program step U گام برنامه
program stop U توقف برنامه
program of instruction U برنامه تدریس
deflationary program U برنامه ضد تورمی
program of targets U برنامه هدفها
program of targets U برنامه اماجها
program package U بسته برنامه
dictionary program U برنامه فرهنگ لغات
diagnostic program U برنامه عیب شناسی
diagnostic program U برنامه تشخیصی
program section U بخش برنامه ها
program testing U ازمایش برنامه
communications program U برنامه ارتباطات
compiler program U برنامه همگردانی
program switch U گزینه برنامه
program structure U ساخت برنامه
program storage U انباره برنامه
program section U بخش تهیه برنامه ها
main program U برنامه اصلی
payroll program U برنامه پرداخت حقوق
portable program U برنامه قابل انتقال
portable program U برنامه قابل حمل
privieged program U برنامه ممتاز
instructional program U برنامه اموزشی
problem program U برنامه مسئلهای
problem program U برنامهای که به هنگام قرارگرفتن واحد پردازش مرکزی در حالت مسئله اجرا میشودبرنامه مسئلهای
processing program U برنامه پردازشی
processing program U برنامه پردازش
production program U برنامه تولید
program aircraft U جمع کل هواپیماهای موجودیک کشور
information program U اگاه سازی برنامه اطلاعات
information program U برنامه اگاه سازی
inference program U برنامه استنباط
program analyzer U برنامه کاو
parent program U در حین اجرا. مراحل اصلی که به برنامه پدر بر می گردد پس از اتمام کار برنامه فرزند
parent program U برنامه ای که برنامه دیگر را آغاز میکند.
paint program U نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
master program U شاه برنامه
modular program U برنامه پیمانهای
monitor program U برنامه مبصر
multiphase program U برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد
object program U برنامه مقصود
object program U برنامه مقصد دستورالعملهایی که ازcompiler یا assemblerنتیجه شده و اماده اند تا درکامپیوتر اجرا شوند
operating program U برنامه اجرایی
operating program U برنامه عملیات
interactive program U برنامه محاورهای
integrated program U برنامه مرتبط
integrated program U برنامه مجتمع
package program U برنامه بستهای
package program U برنامه فشرده
program analyzer U تحلیل کننده برنامه
program budget U بودجه برنامهای
program cards U کارتهای برنامه
graphics program U برنامه گرافیکی
program flow U روند برنامه
generator program U برنامه مولد
program flowchart U روند نمای برنامه
program flowchart U نمودارگردش کار برنامه
program flowchart U نمودارگردشی برنامه
foreground program U برنامهای که تقدم بالایی داشته و بنابر این بر برنامههای فعال جاری در یک سیستم کامپیوتری که ازروش چند برنامهای استفاده میکند تقدم دارد
foreground program U برنامه پیش صحنی
food program U رژیم تغذیه
food program U برنامه غذایی
library program U برنامه کتابخانهای
program generator U برنامه زا
program generator U مولد برنامه
program generator U تولیدکننده برنامه
program flow U گردش برنامه
program file U فایل برنامه
program execution U اجرای برنامه
program chaining U اتصال برنامه
program checkout U وارسی برنامه
program coding U کدگذاری برنامه
program control U کنترل برنامه
program correctness U تصحیح برنامه
program cost U هزینه برنامه
program cost U مخارج اجرای یک برنامه مخارج پیش بینی شده
program counter U شمارنده برنامه
maintenance program U برنامه نگهداشت
program counter U شمارشگربرنامه
program debugging U اشکال زدایی برنامه
program documentation U مستند سازی برنامه
hardwired program U برنامه کامپیوتری درون سخت افزار که قابل تغییر نیست
program generator U برنامه ساز
program testing U تست برنامه
child program U تابع یا برنامهای که توسط برنامههای دیگر فراخوانده می شوند و در حین اجرای برنامه دوم فعال می مانند
troop program U برنامه تشکیل یکانها
troop program U برنامه تامین عدههای نظامی
tutorial program U برنامه خوداموز
proofing program U برنامه محک
benchmark program U برنامه محک
utilitu program U برنامه کمکی
utility program U برنامه سودمند
utility program U برنامه مفید
background program U برنامه پس زمینهای
transient program U برنامه گذرا
training program U برنامه اموزش
checking program U برنامه مقابله کننده
program overlay U جایگذاشت برنامه
capital program U برنامه سرمایه گذاری برنامه تولید سرمایه
test program U برنامه ازماینده
calling program U برنامه فراخواننده
calling program U برنامه فراخوانی
calling program U برنامه فرا خواننده
called program U برنامه فرا خوانده
calendar program U ابزار نرم افزاری که به کاربر اجازه ورود و بررسی به قرار ملاقات ها میدهد
calendar program U ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
background program U برنامهای که به هنگام عدم نیازمندیهای برنامههای باتقدم بالا به امکانات سیستم کامپیوتری چند برنامهای قابل اجرا میباشد
antivirus program U برنامه ضد ویروس
weight program U تمرین وزنه برداری
add in program U برنامه افزودنی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com