Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
U
کذایی
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
U
که چنین نامیده شده
what
[some]
people would call
[may call]
<adj.>
U
باصطلاح
remote
U
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
U
سیستم پردازش دستهای که دستورات از یک کامپیوتر ترمینال راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remote
U
روش ارتباط بین دو برنامه که روی دو کامپیوتر اجرا شوند که متصل هستند. یک تابع نرم افزاری از کامپیوتر دیگر روی شبکه می پرسد تا مشکل را پردازش کند ونتیجه را نمایش دهد. در برنامههای server-client به کار می رود
remote
U
ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remote
U
با کامپیوتر در فاصلهای از مرکز سیستم
remote
U
دوردست
remote
U
ایستگاه ارتباطی که توسط کامپیوترمرکزی قابل کنترل است
remote
U
وسیله ورودی- خروجی خارج از کامپیوتر
remote
U
کاربری که به بسته الکترونیکی دستیابی دارد بدوون نیاز به اتصال به سرور اصلی شبکه محلی
remote
U
دور
remote
U
پرت
remote
U
دور دست
remote
U
جزئی کم
remote
U
بعید
remote
U
متحرک
remote
U
کنترل از راه دور
remote
U
دور دوردست
remote
U
اتصالی که به کاربر امکان دستیابی به کامپیوتر راه دور میدهد.
remote
U
کامپیوتر راه دور میدهد. کاربر راه دور میتواند از کامپیوتر راه دور به صورت محلی استفاده کند
remote
U
یسیتمی که به کاربر راه دور امکان کنترل
remote
U
جزئی
remote
U
از راه دور
remote
U
خارج از منطقه منطقه دورافتاده
procedure
U
روش وطرز عمل
procedure
U
اقدام
procedure
U
طرز
procedure
U
فرابرش
procedure
U
ایین کار روش کار
procedure
U
طرزکار
procedure
U
رویه طریقه فرایند
procedure
U
روش یا مسیر مورد استفاده در حل مشکل
procedure
U
بخش کوچک کد دستورات کامپیوتری که حاوی تابع مکرر است و از برنامه اصلی قابل فراخوانی است
procedure
U
زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
procedure
U
روش کار
procedure
U
نحوه عمل
procedure
U
پروسه
procedure
U
شیوه
procedure
U
رویه
procedure
U
طرز عمل
procedure
U
روش
procedure
U
ایین دادرسی
procedure
U
روند
procedure
U
پردازه
procedure
U
دستورالعمل
procedure
U
روال
procedure
U
روش شیوه
remote terminal
U
پایانه دور دست
remote terminal
U
ترمینال راه دور
remote terminal
U
ترمینال دوردست
remote terminal
U
پایانه راه دور
remote-controlled
U
دستگاهکنترلازراهدور
remote future
U
آینده دور
remote station
U
ایستگاه راه دور
remote station
U
ایستگاه دوردست
remote station
U
ایستگاه دور دست
remote site
U
محل دور افتاده
remote processing
U
پردازش از راه دور
remote memory
U
حافظه دور
remote consol
U
پیشانه دور دست
remote access
U
دستیابی از راه دور
remote access
U
دستیلبی از دور
remote control
U
کنترل از دور
remote control
U
فرمان از دور
remote control
U
فرمان از راه دور
remote servicing
U
تعمیر و نگهداری از راه دور
remote maintenance
U
تعمیر و نگهداری از راه دور
remote maintenance
U
پشتیبانی از راه دور
remote servicing
U
نگهداری از راه دور
remote maintenance
U
نگهداری از راه دور
remote control
U
ریموت کنترل
remote control
U
کنترل از راه دور
remote control
U
کنترل از راه دور
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
remote control
U
سیستم فرمان دور
remote control
U
کنترل از دور
remote control
U
فرمان از دور
remote servicing
U
پشتیبانی از راه دور
remote control
U
فرمان از راه دور
law of procedure
U
قانون اصول محاکمات قانون شکلی
in stream procedure
U
رویه با مسیل
inquisitorial procedure
U
دادرسی با شکنجه و سخت گیری
it was an incorrect procedure
U
یک اقدام غلطی بود
it was an incorrect procedure
U
جریانش درست نبود
legal procedure
U
محاکمه
legal procedure
U
دادرسی
law of procedure
U
قانون ائین دادرسی
illegal procedure
U
خطای تیم مهاجم
endorcement procedure
U
شیوه اجرا
codress procedure
U
روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
code of procedure
U
قانون ایین دادرسی
civil procedure
U
ایین دادرسی مدنی
civil procedure
U
اصول محاکمات حقوقی
cataloged procedure
U
رویه فهرست بندی شده
code of procedure
U
قانون اصول محاکمات
control procedure
U
رویه کنترل
court procedure
U
محاکمه
procedure declaration
U
اعلان رویه
procedure division
U
یکی از چهار قسمت اصلی برنامه کوبول
procedure manual
U
کتاب راهنمای رویهای
procedure checklist
U
ایجادکنندهلیستتنظیم
rules of procedure
U
نظامنامه داخلی
rules of procedure
U
روش جاری
rules of procedure
U
قوانین مربوط به روش جاری
regular procedure
U
اقدام قانونی
recursive procedure
U
رویه بازگشتی
recovery procedure
U
رویه ترمیمی
pure procedure
U
رویه جامع
procedure word
U
کلماتی که قبل از شروع مکالمه مخابره می شوند
procedure turn
U
دور زدن برای برگشتن در مسیر
procedure turn
U
دور زدن برای تغییر مسیرهواپیما
procedure sign
U
علایم ارسالی در شبکه قبل ازشروع مکالمات
procedure oriented
U
رویه گرا
procedure message
U
پیام معمولی
procedure message
U
پیام عادی
[procedure of]
solution
U
راه حل
remote control unit
U
کنترل از راه دور
remote control unit
U
ریموت کنترل
remote control unit
U
فرمان از دور
remote control sensor
U
کنترلازراهدور
remote-control arm
U
بازویکنترلخارجی
remote-controlled points
U
نقطهکنترلازراهدور
remote control unit
U
فرمان از راه دور
remote job entry
U
وارد کردن کار از راه دور ورود برنامه از راه دور
remote job entry
U
ادخال کار از دور
remote data concentrator
U
وسیله یی که پیام ها را ازطریق خطوط کم سرعت ازترمینالهای متعدد دریافت کرده و داده ها را از طریق یک حط واحد سنکرون باسرعت بالا به پردازنده میزبان منتقل میکند
remote cut off valve
U
لامپ با شیب تنظیم پذیر
remote batch processing
U
پردازش دستهای از راه دور دسته پردازی از راه دور
remote control terminal
U
دکمهکنترلازراهدور
remote control unit
U
کنترل از دور
remote associations test
U
ازمون تداعیهای دور
remote computing services
U
خدمات محاسباتی از راه دور
procedure oriented language
U
زبان رویه گرا
principle of criminal procedure
U
اصول محاکمات جزائی
root canal procedure
U
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
root canal procedure
U
روت کانال تراپی
[دندان پزشکی]
root canal procedure
U
عصب کشی
[روت کانال]
[دندان پزشکی]
civil procedure code
U
قانون ایین دادرسی مدنی
Act according to the previous procedure.
U
بترتیب گذشته عمل کنید
principle of criminal procedure
U
ایین دادرسی کیفری
the low of criminal procedure
U
قانون اصول محاکمات جزایی
input output procedure
U
رویه ورودی- خروجی
law of criminal procedure
U
ائین دادرسی کیفری
law of civil procedure
U
ائین دادرسی مدنی
channel changer
[rare for: remote control]
U
ریموت کنترل
channel changer
[rare for: remote control]
U
فرمان از دور
channel changer
[rare for: remote control]
U
فرمان از راه دور
channel changer
[rare for: remote control]
U
کنترل از راه دور
channel changer
[rare for: remote control]
U
کنترل از دور
at or within call
U
اماده فرمان
at his call
U
بر حسب اخطار یا احضار او
call on
<idiom>
U
صدا زدن کسی
on call
U
اتشهای طبق درخواست
call off
<idiom>
U
کنسل کردن
call off
U
بر هم زدن
to call
U
نام دادن
call up
<idiom>
U
تلفن کردن
to call
U
نامیدن
to call something your own
U
چیزی را از خود دانستن
[شاعرانه]
on call
U
بنا به درخواست
on call
<idiom>
U
آماده برای ترک خدمت
call-up
U
احضار برای فعالیتهای نظامی
To call someone.
U
کسی را صدا زدن ؟( صداکردن )
call on
<idiom>
U
سرزدن به کسی
to call up
U
احضارکردن
through call
U
مکالمه مستقیم
to call
U
توجه کسیراجلب کردن
to call up
U
خواستن
to call together
U
جمع کردن
to call together
U
فراهم اوردن
to call for a
U
احتیاج بدقت داشتن
to call from within
U
ازتویا اندرون صدا کردن
to call in
U
صداکردن
to call in
U
مطالبه کردن
to call in
U
دعوت کردن
to call into being
U
هستی دادن
to call into being
U
بوجوداوردن
to call out
U
بلندصداکردن
to call up
U
بخاطراوردن یاداوردن
call-up
U
درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
at call
U
فورا
at call
U
به محض درخواست عندالمطالبه
at call
U
عندالمطالبه
at call
U
اماده فرمان
call for someone
<idiom>
U
آمدن وبردن کسی
to call for
U
خواستن
call-up
U
دستور ارسال گزارش
If anyone should call , let me know.
U
اگر کسی تلفن زد مرا خبر کن
call-up
U
شیپور احضار بخاطر اوردن
to call off
U
منحرف یامنصرف کردن
to call in
U
خواستن
call-up
U
تذکر دادن جمع کردن
next call
U
تماسخواب
call-up
U
تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
to call out
U
دادزدن
call out
U
اعلام خطر کردن
call for
U
مستلزم بودن
call of more
U
حق تقاضای زیاد کردن مبیع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com