English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 144 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
association in information systems U professionals
association in information systems U انجمن متخصصین سیستمهای اطلاعاتی
association U شرکت
association U همباش
association U اجتماع
association U تجمع
association U پیوند ارتباط
association U هم خوانی
association U معاشرت اتحاد
association U انجمن
association U پیوستگی
association U تداعی معانی تجمع
association U امیزش
association U وابستگی وابسته سازی
association U تداعی
association method U روش تداعی
association neuron U نورون ارتباطی
association nuclei U هستههای ارتباطی
association of ideas U تداعی اندیشه ها
association of ideas U تداعی معانی
association pathway U گذرگاه ارتباطی
association psychology U روانشناسی تداعی گرا
association cortex U قشر تداعی
association football U اتحادیه فوتبال
argument association U وابسته سازی نشانوند
article of association U اساسنامه شرکت
articles of association U اساسنامه
artieles of association U شرکت ناور
association areas U مناطق ارتباطی
association by contiguity U تداعی از راه مجاورت
association coefficient U ضریب ارتباط
association croquet U کروکه انگلیسی
association croquet U مسابقه بین دو تیم یا دو نفر در زمینی بطول 53 متر و عرض 62متر با 6 دروازه و یک میله عمودی
association school U مکتب تداعی
association test U ازمون تداعی
association time U زمان تداعی
producers association U انجمن تولید کنندگان
memorandum of association U شرکتنامه تجاری
trade association U انجمن صنفی
trade association U تشکیلات صنفی
housing association U انجمنخانهیابیبهقیمتنازلتر
memorandum of association U اساسنامه شرکت
memorandom of association U اساسنامه شرکت
clang association U تداعی اوایی
residents' association U انجمنشورایمحل
free association U تداعی ازاد
forward association U تداعی رو به جلو
backward association U تداعی وارونه
bar association U کانون وکلا دادگستری
bar association U کانون وکلا
parent-teacher association U انجمناولیاومربیان
word association test U ازمون تداعی واژه ها
special libraries association U انجمن کتابخانههای مخصوص
association for women in computing U متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند
savings and loan association U صندوق پس انداز تعاونی ورهنی
association for computers and humanities U یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
association for computing machinery U بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
association for system management U یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را ازرشد سریع و تغییرات درزمینه مدیریت سیستم ها وپردازش اطلاعات اگاه کند
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
frontal association area U منطقه ارتباطی پیشانی
association for women in computing U سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
systems U روش اصول
systems U ترتیب
systems U مجموعه سازمان
systems U منظومه
systems U طریقه
systems U نظام سیستم
systems U تشکیلات
systems U سلسله رشته
systems U نظام
systems U نظم منظومه
systems U قاعده رویه
systems U طرز اسلوب
systems U سازمان
systems U جهاز
systems U مقررات مربوط به اعطای امتیازهای اضافی به نسبت ضعف یا قدرت اسب
systems U سلسله
systems U سازگان
systems U هر گروه از سخت افزار یا نرم افزار یا وسیله جانبی و... که با هم کار می کنند
systems U همستاد روش
systems U همست
systems U سیستم
systems U دستگاه
systems U رشته دستگاه
systems U طرز روش
systems U نظم ترتیب
systems U اصول وجود
systems U اسلوب
national computer graphics association U انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
european free trade association U A .T.F.E
e f t a (european free trade association U فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
data processing management association U انجمن مدیریت پردازش داده
e f t a (european free trade association U اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
e f t a (european free trade association U اتریش
e f t a (european free trade association U پرتقال دانمارک
e f t a (european free trade association U سوئد
e f t a (european free trade association U سویس نروژ
systems library U کتابخانه سیستم ها
systems disk U دیسک سیستم ها
systems console U میزفرمان سیستم ها
systems console U پیشانه سیستم ها
systems approach U رویکرد نظام نگر
systems analyzer U تحلیل گر سیستم
systems analysis U تحلیل سیستم ها
systems analysis U 1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
Monetary systems. U سیستم های پولی ( مالی )
systems engineer U مهندس سیستم
systems programer U برنامه نویس سیستم
systems flowchart U روندنمای سیستم
systems programmer U برنامه نویس سیستم
systems house U خانه سیستم ها
systems progarmmer U برنامه نویس سیستم ها
systems manual U کتاب راهنمای سیستم
systems programming U برنامه نویسی سیستم
systems analysis U برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
systems analysis U ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
framing systems U سیستمهای قابدار
embedded systems U سیستمهای تعبیه شده
bifurcated systems U سیستمهای دو چنگاله
operating systems U سیستم عامل
nervous systems U دستگاه عصبی
nervous systems U دستگاه پی
nervous systems U سلسله عصب
systems program U برنامه سیستم
pos systems U فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
systems analyst U تحلیل گر سیستم
systems analysis U سیستمی که نرم افزار سیستم می نویسد
systems analysis U شخصی که بررسیهای سیستم را انجام میدهد
systems analysis U نظام شناسی
systems analysis U تحلیل سیستم
systems software U نرم افزار سیستم
systems analyst U تحلیلگر سیستم
public address systems U دستگاه بلندگو مخصوص اجتماعات بزرگ
man machine systems U نظامهای انسانی- ماشینی
certified systems professionals U CSP
information processing systems U نظامهای خبرپردازی
systems network architecture U روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
systems network architecture U معماری شبکه سیستم ها
systems application architecture U معماری کاربردی سیستم ها
computerised ordering systems U سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
small computer systems interface U واسط موازی سریع استاندارد , برای اتصال کامپیوتر به وسایل جانبی
a comparison of the tax systems in Italy and Spain U مقایسه سیستم های مالیاتی در ایتالیا و اسپانیا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com