English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
American order U [سرستونی شبیه ستون کرنتی با برگ های کنگره ای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
draft order [American English] U دستور به خدمت [سربازی]
Other Matches
marching order [travel order] U دستور پیشروی [ارتش]
out of order <idiom> U برخلاف قانون ،نامناسب
well-order U خوش ترتیب [ریاضی]
in order to <idiom> U اعتماد شخص را بدست آوردن
to order <idiom> U به ترتیب
out of order <idiom> U کارنکردن
order about U پیوسته پی فرمان فرستادن
in order to ... U برای [اینکه]
in order to ... U تا [اینکه ]
order [placed with somebody] U دستور [ازطرف کسی]
order [placed with somebody] U سفارش [ازطرف کسی]
In this order. In this way. U باین ترتیب
in order that i may go U برای اینکه بروم
in order that he may go U برای اینکه برود
to the order of U در وجه
to the order of U به حواله کرد
to the order of U بحواله کرد
out of order U خراب
out of order U از کار افتاده
re order U سفارش دوم باره
first order U مرتبه اول
out of order U نادرست
out of order U درهم برهم
in order that U برای اینکه
by order of U فرمان
by order of U حسب الامر
in order that U تا اینکه
in order U درست
in order U صحیح
in order U دایر
order off U حکم خروج
second order U مرتبه دوم
order U دستورعملیاتی
order U سفارش دادن تنظیم کردن
order U منظم کردن
order U دستورالعمل دستور
order U سفارش دادن دستور دادن
order U ن
order U دستور دادن
order U سفارش دادن کالا یا جنس
order U حواله
order U حواله کرد حواله کردن دستور
order U خرید سفارش خرید
order U نظم
order U دستورالعمل
order U ترتیب
order U ترتیب انجام کار
order U فرمان نظم
order U نظم دادن
order U سبک معماری
order U شیوه
order U دستور
order U سفارش
order U سفارش دادن
order U حکم
order U امر
order U مرتبه
order U کد عمل
order U پردازندهای که عملیات ریاضی و منط قی را کدگشایی کند و انجام میدهد مط ابق کد برنامه
order U نظام معماری
order U رتبه
order U راسته
order U دستور سفارش
order U دستور دادن سفارش
order U مرتب کردن
post order U حواله پستی
order off the field U حکم خروج
provisional order U دستور موقت اداری
purchase order U دستور خرید
payable to order U قابل پرداخت به حواله کرد
purchase order U سفارش خرید
processing of the order U انجام سفارش
pay order U لیست پرداخت حقوق
probation order U دستور یا حکم تعلیق مجازات
order time U زمان سفارش کالا
structure [first order] U ساختار [ریاضی]
partial order U پاره ترتیب
partial order U ترتیب جزئی
movement order U دستور حرکت
pay order U سندپرداخت حقوق
modification order U سفارش اصلاحی
phantom order U قرارداد تولید وسایل نظامی درزمان جنگ قرارداد تبدیل کارخانههای شخصی به کارخانجات نظامی
public order U نظم عمومی
place an order U سفارش دادن
order of the day U دستور جلسه
order of the day U معادل agenda
order in council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی
order format U قالب سفارش
order format U قالب دستور
order form U نمونه سفارش نامه پر نکرده
order for goods U سفارش کالا
order code U رمز دستور
order cheque U چک در نام فرد خاص
order cheque U چک به حواله کرد
order book U دفتر سفارشات
order arms U پافنگ
order arms U فرمان پافنگ
order arm U پافنگ
operation order U دستورعملیات
operation order U دستور عملیاتی
order in council U تصویب نامه دولتی
order of bankruptcy U حکم ورشکستگی
order of battle U ترتیب نیرو
order of discharge U حکم برائت ذمه
order of the day U برنامه روزانه
order of service U سوت داور بمعنای دستورسرویس دادن
order of matrix U مرتبه ماتریس
night order U دستور شبانه
order of magnitude U مرتبه بزرگی
order of fire U ترتیب احتراق موتور
order of fire U ترتیب توالی اتش
order arms U فرمان بجای خود در حال مسلح بودن با تفنگ
order of fire U روش تیراندازی
natural order U نظم طبیعی
order of discharge U حکم تصفیه
order of council U تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
order of battle U سازمان نیروهایا یکان
night order U دستورات شبانه
arch order U [شیوه ی ستون بندی طاق]
in good order <adj.> U منظم
call-up order U دستور به خدمت [سربازی]
to order somebody back U کسی را فراخواندن
to order somebody back U کسی را معزول کردن
to order somebody back U کسی را احضار کردن
good order U خوش ترتیب [فلسفه]
pecking order <idiom> U راه ارتباط بایکدیگر
My stomach is out of order. U مزاجم مرتب کارنمی کند
Is your passport in order ? U آیا گذرنامه ات مرتب وآماده است ؟
To order a meal. U سفارش غذا دادن ( درهتل ؟رستوران )
In chronological order. U بترتیب تاریخ ( بطور مسلسل )
in good order <adj.> U مرتب
in good order <adj.> U تروتمیز
assemblage of Order U ستون بندی مختلط
Attic Order U ستون بندی آتنی
Agricultural Order U سرستون [سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
balustrade Order U ترتیب نرده ستون ها
Bassae Order U [معماری یونی یونان]
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
Orinthian Order U معماری کلاسیک [در یونان و رم]
Doric Order U سبک معماری دوریک
French Order U سبک معماری فرانسوی
German Order U سبک معماری آلمانی [نوعی از سبک معماری کرنتی قرن هجدهم انگلستان]
Giant Order U شیوه غول ستونی [معماری]
Gigantic Order U [شیوه ستون سازی توسکاری همراه با شیوه غول ستونی] [معماری]
Ionic Order U [معماری یونی یا سبک بالشی از سبک های معماری کلاسیک در یونان و رم]
in order to prevent U برای جلوگیری کردن
social order U سازمانوساختاراجتماعی
postal order U هزینهپستی
law and order U اطاعتازقانون
the goods are on order U کالا را سفارش داده ایم
superior order U دستور مافوق
superior order U امر مافوق
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
sort order U نظم ترتیب
short order U خوراکی که زود مهیا میشود
second order reaction U واکنش مرتبه دوم
second order factor U عامل مرتبه دوم
second order conditions U شرایط مرتبه دوم
second order conditions U شرایط ثانوی
route order U فرمان ستون راه رو
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
review order U لباس وتجهیزات و وسائل کامل
review order U لباس وتحملات سان
referral order U درخواست برای اماد غیرموجود یا جایگزین در انبار
the line is out of order U سیم خراب است
third order reaction U واکنش مرتبه سه
to set in order U درست کردن
doric order U سبکمعمارییونانقدیم
corinthian order U ساختارقرمتی
points of order U اخطار نظامنامهای
point of order U اخطار نظامنامهای
work order U برگ کار
work order U درخواست انجام کار حکم کار
word order U ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
word order U ترتیب واژه ها
warning order U دستور اماده باش اعلام اماده باش
warning order U دستور اگهی
trial order U سفارش ازمایشی
transfer order U دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
transaction in order U معامله به قصد فرار از دین
transaction in order U liability avoid to
to set in order U منظم کردن
reculaulation order U تنظیم محاسبه مجدد
firing order U ترتیب احتراق
alphabetical order U به ترتیب حروف الفبا
descending order U ترتیب نزولی
delivery order U حواله تحویل
delivery order U دستورحمل
delivery order U دستور تحویل کالا
decreasing order U ترتیب کاهنده
daily order U دستور روز
court order U قرار صادره از دادگاه
conditional order U سفارش مشروط
money order U حواله پستی وتلگرافی
collection order U دستور وصول
chronological order U ترتیب رکوردها و فایل ها با توجه به تاریخ آنها
cash with order U پول نقد همراه سفارش پرداخت به موقع
development order U دستور ساخت اماد
development order U دستوربهبود اماد
disassembly order U دستور باز کردن و پیاده کردن قطعات یک وسیله
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com