English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
All members are entitled to use the swimming pool. U همه اعضاء حق دارند از استخر شنا استفاده نمایند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
swimming pool U حمام [با استخر]
swimming pool U گرمابه [با استخر]
swimming pool U استخر شنا
indoor swimming pool U استخر سر پوشیده
How deep is the swimming pool ? U گودی این استخر چقدر است ؟
entitled U مستحق
entitled to U مستحق
entitled to U سزاوار
entitled U ذیحق
become entitled to U مصداق ..... واقع شدن
entitled to U محق
entitled to a reward U سزاوارپاداش است
entitled to maintenance U واجب النفقه
entitled to owver ship U دارای حق مالکیت است
person entitled to asylum U پناهنده سیاسی [که درخواستش را پذیرفته باشند]
members U شعبه
members U اندام
members U پار
members U عضو
members U شعبه بخش
members U قطعه
members U جز
members U پاره
members U جزء ساختمانی
members U کارمند
members U 1- یک شی در صفحه کتاب چند رسانهای . 2-رکورد یا موضوع مشخص در یک فیلد
members U جزء
members U عنصر
senior members U اعضای بالارتبه یا ارشد
main members U قطعات اصلی
stiffening members U اعضای صلب کننده
Members of Parliament U نماینده مجلس
members bill U member
majority of the members U اکثریت اعضا
Members of Parliament U وکیل مجلس
private members' bills U طرح تهیه شده به وسیله یکی از نمایندگان مجلس
swimming U شنا
swimming U شناگری
swimming U دوران
swimming baths U استخرشنا
swimming things U لباس شنا [حمام]
swimming costume U لباس شنا
swimming with water U پرازاب
swimming capability U قابلیت شناوری یا غوطه وری در اب قابلیت عبور از اب
swimming bell U اندام شنا
free swimming U شناور
free swimming U قادر به شنا
swimming pools U استخر شنا
swimming costumes U لباس شنا
underneath swimming U شنای زیرابی
swimming trunks U شلوار شنا
swimming trunks U مایو
swimming things U لوازم شنا [حمام]
swimming with water U غرق اب
swimming bath U تن شو یاحوضی که دران شناتوان کرد
swimming bath U شناگاه
It is splendid weather for swimming. U این هوا برای شنا جان میدهد
swimming bath [British E] [old-fashioned] U حمام [با استخر]
swimming bath [British E] [old-fashioned] U گرمابه [با استخر]
pool U استخر
pool U چاله اب
pool U سوراخ کردن
pool U نقب زدن
pool U پارک موتوری
pool U تعمیرگاه
pool U قرقره متمرکز کردن یا محل تمرکز
pool U دوره
pool U سرمایهای که از سود چندشرکت فراهم میشود
pool U مخزن
pool U ابگیر
pool U حوض
pool U برکه چاله اب
pool U کولاب
pool U ائتلاف چندشرکت با یک دیگر
pool U عده کارمند اماده برای انجام امری
pool U ائتلاف کردن سرمایه گذاری مشترک ومساوی کردن
pool U شریک شدن باهم اتحادکردن
pool U تصحیلات اشتراکی
pool U منبع
pool U ائتلاف
pool U دسته زبده وکارازموده
pool ball U هر یک از گویهای رنگی اسنوکر
paddling pool U استخرمصنوعیکوچکمخصوصبچهها
rock pool U استخرکوچک
pool equipment U وسایل تعمیرگاه
pool equipment U وسایل پارک موتوری
gold pool U صندوق مشترک طلا
pool tube U لامپ مایع
motor pool U گاراژ
motor pool U گروهی از وسائط نقلیه برای مقاصد نظامی یا حمل ونقل بنوبت
motor pool U پارک موتوری
condensation pool U استخرانقباض
bottom of the pool U تهاستخر
storage pool U گروهی از دستگاههای ذخیره مشابه
pool cathode U کاتد مایع
buffer pool U تعدادی میانگیر که در دسترس سیستم کنترل ورودی-خروجی هستند
boat pool U حوضچه قایق
resting pool U حوضچه ارامش
motor pool U خودروگاه
pool tool U حفاری با میله توپر
pool tool U میله زنی
pool rectifier U لامپ مایع
pool rectifier U یکسوکننده مایعی
wading pool U استخر کودکان
mercury pool tube U لامپ مایع
mercury pool cathode U کاتد جیوهای
mobile equipment pool U بنه متحرک افزارهای ویژه درسطح گروهان و گردان ودسته
pool cathode tube U لامپ مایع
normal pool level U تراز بهنجار مخزن
bumper pool billiard U بیلیارد روی میز کوچک با 2سوراخ درانتها
grid pool tube U لامپ مایع شبکه دار
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
consolidated motor pool U خودروگاه تمرکزی خودروگاه عمومی یا مشترک
straight pool billiard U بازی مداوم 1/41 بیلیاردکیسهای
pill pool billiard U بیلیارد کیسه دار با تعیین شماره گوی برای هر بازیگربا ژتون یا گویهای کوچک مخصوص
physical motor pool U پارک موتوری ساختمان دار پارک موتوری تاسیسات دار
olympic size pool U اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
Football pool [British English] U قماربازی روی نتیجه بازی تیمهای فوتبال
We went swimming in the moonlight (by moonlight ) . U درزیر نور ماه ( مهتاب ) شنا کردیم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com