Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
services
U
1-توابع تامین شده در یک قطعه . 2-
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
power
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powered
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powering
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
powers
U
بیان اینکه ولتاژ یک قطعه الکتریکی تامین شده است
positive
U
اتصال به منبع تغذیه که در فرفیت الکتریکی بیشتری از زمین است و جریان را به یک قطعه تامین میکند
Other Matches
GKS
U
استاندارد دستورات نرم افزاری و توابع که ورودی /خروجی گرافیکی را شرح میدهد تا توابع مشابه را روی هر نوع سخت افزار تامین کند
rom
U
کدی که توابع Bios را می سازد که در قطعه ROM ذخیره شده اند.
graphics
U
استاندارد برای دستورات نرم افزاری و توابع شرح ورودی /خروجی گرافیکی برای تامین تابع یکسان روی هر نوع سخت افزار
mathematical
U
توابع کتابخانهای که حاوی توابع ریاضی استاندارد هستند
segmentation
U
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
garnishee
U
کسی که خواستهای نزداو تامین یا توقیف باشد تامین مدعا به کردن
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
remanding
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remand
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
garnishment
U
تامین خواسته حکم تامین مدعابه
remanded
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
remands
U
اخذ تامین مجدد تشدید تامین
close in security
U
برقراری تامین در نزدیک شدن به دشمن تامین تقرب به دشمن
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
communication security monitoring
U
کنترل تامین مخابراتی نظارت در امر تامین مخابراتی
companion part
U
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
communication security account
U
میزان تامین مخابراتی اندازه تامین مخابراتی
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
segment
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
segment
U
قطعه قطعه کردن
fritters
U
قطعه قطعه کردن
fragmenting
U
قطعه قطعه کردن
segments
U
قطعه قطعه کردن
fragments
U
قطعه قطعه کردن
fragment
U
قطعه قطعه کردن
fragmentation
U
قطعه قطعه شدن
fritter
U
قطعه قطعه کردن
sectional
U
قطعه قطعه بخشی
mainland
U
قطعه اصلی قطعه
orthogonal functions
U
توابع متعامد
transfer functions
U
توابع انتقالی
mathematical functions
U
توابع ریاضی
environs
U
دوروبر توابع
nest
U
تعداد توابع در یک تابع
family of curves
U
دسته توابع
[ریاضی]
fixture
U
توابع مایملک بلامعارض
orthonormal functions
U
توابع نرمال ارتو
Complex analysis
U
نظریه توابع
[ریاضی]
orthonormal functions
U
توابع متعامد بهنجار
theory of functions of a complex variable
U
نظریه توابع
[ریاضی]
nests
U
تعداد توابع در یک تابع
HTTPD
U
وب سرور که حاوی توابع پردازش فرم ها
post war consumption functions
U
توابع مصرف پس از جنگ جهانی دوم
list
U
لیست توابع یا دستورات و حل آنها در برنامه
repertoire
U
محدوده توابع یک وسیله یا نرم افزار
arithmetic
U
توانایی یک وسیله برای انجام توابع ریاضی
modulates
U
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
modulating
U
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
modulate
U
سیگنال ارسالی برای توابع منتقل شونده
reference
U
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
references
U
لیست توابع یا دستورات و محل آنها در برنامه
anatomize
U
قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
cpu
U
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
functioned
U
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
functions
U
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
runs
U
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
run
U
اجرای مجموعهای دستورات یا برنامه ها یا توابع توسط کامپیوتر
function
U
مجموعه توابع که توسط یک برنامه قابل استفاده اند
assembles
U
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
assembled
U
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
templates
U
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
assemble
U
درج توابع کتابخانهای مشخص یا ماکروها یا پارامترها در یک برنامه
template
U
دستوری که باعث تنظیم توابع یا دستورات دیگر میشود
process
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
processes
U
ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
alu
U
بخشی از CPU که تمام توابع محاسباتی و منط قی را انجام میدهد
arithmetic
U
مربوط به توابع ریاضی از قبیل جمع و تفریق و تقسیم و ضرب
accounting package
U
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
accounts package
U
نرم افزاری که توابع حسابداری تجاری را خودکار انجام میدهد
edp
U
پردازشگر کلمه که قادر به انجام توابع پردازش داده مشخص است
WordPad
U
امکان نرم افزاری در ویندوز که توابع مقدماتی Microsoft Word را دارد
extracode
U
توابع کوتاه در سیستم عامل که یک تابع سخت افزاری را تقلید میکند
mode
U
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
patterns
U
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
modes
U
وضعیت تقسیم که در آن سیگنالهای کنترلی برای انتخاب توابع دریافت می شوند
masters
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
brouter
U
وسیلهای که توابع bridge , router را برای اتصال به شبکه ترکیب میکند
basics
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
basic
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
processes
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
electronic
U
توانایی کلمه پرداز برای انجام توابع پردازش داده مشخص
CD I
U
این استاندارد شامل توابع کد گذاری فشرده سازی و نمایش است
mastered
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
master
U
نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
pattern
U
الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
securement
U
تامین
safety limit
U
حد تامین
water supply
U
تامین اب
water supplies
U
تامین اب
hedging
U
تامین
security
U
تامین
cover
U
تامین
covers
U
تامین
safety
U
تامین
coverings
U
تامین
securing
U
تامین
toolbox
U
مجموعه توابع از پیش تعیین شده که در حین نوشتن برنامه استفاده می شوند
non procedural language
U
زبان برنامه سازی که دستورات را پشت سرهم اجرا نمیکند و نه توابع فراخوان را
fall back
U
دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
arithmetic
U
بخش سخت افزاری CPU که تمام توابع ریاضی و منط قی را انجام میدهد
hierarchical communications system
U
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
kernels
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
expansion board
U
برد مدار چاپی برای افزایش قابلیتها و توابع به سخت افزار کامپیوتر
kernel
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
run duration
U
کتابخانه توابع که توسط برنامه کاربردی در حین اجرا قابل دستیابی است
introduces
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduce
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
introduced
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
adlib
U
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
introducing
U
شبکه کامپیوترهای خصوصی در یک شرکت که توابع یکسانی را برای اینترنت انجام می دهند.
guarantee
U
تامین کردن
the rule of law
U
تامین قانونی
troop safety
U
تامین عده ها
secures
U
تامین کردن
secures
U
درامان تامین
procurement
U
تامین اماد
secures
U
تامین شده
safety factor
U
ضریب تامین
safety factor
U
عامل تامین
safety stakes
U
دستکهای تامین
guaranteed
U
تامین کردن
guarantees
U
تامین کردن
supply port
U
درگاه تامین
ensuring
U
تامین کردن
signal security
U
تامین مخابراتی
ensures
U
تامین کردن
ensured
U
تامین کردن
ensure
U
تامین کردن
cover
U
تامین کردن
coverings
U
تامین کردن
physical security
U
تامین تاسیسات
take care of
U
تامین کردن
preservation of evidence
U
تامین دلیل
insures
U
تامین کردن
transmission security
U
تامین مخابره
transmission security
U
تامین ارسال
quia timet
U
حکم تامین
local security
U
تامین محلی
the rule of law
U
تامین قضایی
protection
U
تامین نامه
provisioning
U
تامین ذخیره
internal security
U
تامین داخلی
insuring
U
تامین کردن
covers
U
تامین کردن
electronic security
U
تامین الکترونیکی
buffer zones
U
منطقه تامین
buffer zone
U
منطقه تامین
buffer stock
U
تامین ذخیره
supplied
U
تامین کردن
insecurity
U
عدم تامین
supply
U
تامین کردن
factor of safety
U
عامل تامین
appropriation reimbur sement
U
تامین اعتبار
chemical security
U
تامین شیمیایی
supplying
U
تامین کردن
cryptosecurity
U
تامین رمز
collective security
U
تامین اجتماعی
committment
U
تامین اعتبار
communication security
U
تامین مخابراتی
funding
U
تامین وجه
financier
U
تامین اعتبارکننده
financiers
U
تامین اعتبارکننده
security
U
تامین مصونیت
secure
U
درامان تامین
secure
U
تامین کردن
secure
U
تامین شده
area security
U
تامین منطقه
fulfill
U
تامین کردن
social security
U
تامین اجتماعی
give security for
U
تامین کردن
safety diagram
U
دیاگرام تامین
extend
U
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extending
U
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
devices
U
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
extends
U
بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
processor
U
ریزپردازنده جدا در سیستم که حاوی توابع خاصی تحت کنترل پردازنده مرکزی است
library
U
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
linkage
U
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
declaration
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
device
U
کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
main
U
مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
libraries
U
1-تعداد توابع نرم افزاری خاص . که کاربر میتواند در برنامه خود وارد کند
linkages
U
نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
declarative statement
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
math
U
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
maths
U
CI مخصوص که به سیستم اضافه میشود تا توابع ریاضی را سریع تر از CPU استاندارد انجام دهد
parameter
U
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameters
U
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
fall back
U
شروع مجدد یک برنامه پس از رفع خطا از نقط های که توابع فراخوانده شده بودند
declarations
U
نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
secures
U
مطمئن تامین کردن
tucker
U
تامین غذا کردن
victual
U
خواربار تامین کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com