English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
i have a silk rug Štoo U یک قالیچه ابریشمی هم دارم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
garbed in silk U جامه ابریشمی پوشیده ملبس بجامه ابریشمی
dowry rug U قالیچه جهیزیه [این نوع قالیچه بصورت سنت، توسط عروس جهت خانه جدید خود بافته می شود و بیشتر بین عشایر و روستاییان مرسوم است.]
butterfly saddle rug U قالیچه نقش پروانه ای [این نوع از قالیچه زین اسبی بیشتر در شمال هند و تبت رواج داشته و حالت ذوزنقه ای آن شبیه پروانه می باشد]
messaline U پارچه نرم ولطیف ابریشمی ابریشمی
pictorial rug U قالیچه های تصویری [قالیچه های پرتره] [در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
iam p to of knowing him U از اشنایی او افتخار دارم افتخار دارم که او را می شناسم
iam proud to know him U از شناسایی او افتخار دارم افتخار دارم که او رامیشناسم
rugs U قالیچه
rug U قالیچه
foot cloth U قالیچه
footcloth U قالیچه
throw rug U قالیچه رومبلی
scatter rug U قالیچه کوچک
upholstery U قالیچه رومبلی
kurdistan U قالیچه کردی
hearth rug U قالیچه پیش بخاری
tapestries U پرده قالیچه نما
tapestry U پرده قالیچه نما
pillow U [قالیچه اندازه پشتی]
Baluchi prayer rug U قالیچه سجاده بلوچی
hearth rug U قالیچه جلو شومینه
exquisite rug U قالیچه نفیس و اعلاء
Indian rug U قالی یا قالیچه مربوط به هندوستان
horse cover U قالیچه زیر زین اسب
condom U ابریشمی
silken U ابریشمی
silk tasseled U گل ابریشمی
condoms U ابریشمی
sericate U ابریشمی
silky U ابریشمی
sericeous U ابریشمی
silk stocking U جوراب ابریشمی
silk U پارچه ابریشمی
silk U لباس ابریشمی
floss U پنبه ابریشمی
silk cloth U پارچه ابریشمی
organzine U قیطان ابریشمی
silk pile U پرز ابریشمی
grogram U صوف ابریشمی
levantine U یکجورپارچه ابریشمی
silkiness U خاصیت ابریشمی
silk pile U خامه ابریشمی
to garb oneself in silk U جامه ابریشمی پوشیدن
shiner U ستاره کلاه ابریشمی
mantua U نوعی پارچه ابریشمی
velveteen U مخمل نخی یا ابریشمی
to rustle in silks U جامه ابریشمی پوشیدن
tie silk U پارچه ابریشمی کراواتی
d.s.c. U سیم با دو روکش ابریشمی
brocade U پارچه ابریشمی گل برجسته
double silk covered U سیم با دو روکش ابریشمی
cotton or silk velvet U مخمل نخی یا ابریشمی
we d. in silks U ما کالای ابریشمی میفروشیم
chiffon U نوعی پارچه ابریشمی
doily U نوعی پارچه ابریشمی
doilies U نوعی پارچه ابریشمی
decorative rugs U قالیچه های تابلویی [که بصورت سفارشی و در تعداد کم تولید می شود.]
tapestry U [قالیچه های پرده ای پودنما جهت آویزان کردن در سر درب ها]
rubber U ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
silk manufactures of home U کالاهای ابریشمی ساخت میهن
ninon U پارچه نرم و مواج ابریشمی
tiffany U پارچه توری ابریشمی نازک
rubbers U ابریشمی یا کاپوت مالنده یاساینده
bobbinet U نوعی توری نخی یا ابریشمی
shantung U پارچه ابریشمی خشن چینی
samite U پارچه زربفت ابریشمی سنگین
drapery rug U قالیچه های پرده ای [جهت آویزان کردن در سر درب ورودی اتاق]
Dizlyk U [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
grosgrain U پارچه ابریشمی خیلی محکم وکلفت
scarf U حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
near silk U ابریشمی که نزدیک بابریشم اصل است
scarfs U حمایل ابریشمی وامثال ان شال گردن
pouch U خورجین [گاه قالیچه ها برای مصارف شخصی عشایر بدین گونه بافته می شوند.]
silk hat U کلاه بلند ابریشمی مخصوص مواقع رسمی
kapok U الیاف ابریشمی درخت پنبه یادرخت ابریشم
surah U نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
silkaline U پارچه ابریشمی سبک وحریرنمای مخصوص پرده وغیره
raw silk U ابریشم خام [ابریشمی که صمغ آن گرفته نشده است.]
silver thread U نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
tulle U پارچه توری ابریشمی نازک مخصوص روسری ولباس زنانه
shot silk U ابریشمی که چون از چند سوبدان نگاه کنندچند رنگ نشان میدهد
Ensi U [نوعی قالیچه پرده آویز بین ترکمن ها بر سر درب ورودی به چادر استفاده می شود و حالتی از پنجره را نشان می دهد.]
divan cover U [قالیچه رومبلی که معمولا دو تکه قرینه بوده و در یک طرف بدون ریشه می باشد تا در کنار هم بصورت یک قطعه به نظر آید.]
processed silk U ابریشم پخته [ابریشمی که صمغ آن گرفته شده و آماده ریسندگی و یا رنگرزی است.]
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
salt bag U کیسه نمک [بافتی پارچه ای یا زیر و رو و یا بصورت قالیچه کوچک دارای پرز که جهت نگهدای از نکمک یا غلات بافته شده.]
gold lace [braids] U گلابتون [نخ های تزئینی از طلا یا نقره برای جلوه های ویژه در زمینه قالیچه]
I have a carton of cigarettes U من یک ... دارم.
I'm in a hurry. من عجله دارم.
i maintain U عقیده دارم که ...
I am standing by you . I am right behind you . U هوایت را دارم
I'm in a hurry. من عجله دارم
I have tobacco. من یک توتون دارم.
I have a headache. U من سر درد دارم.
I want to have a word with you . I want you . U کارت دارم
I'm in doubt about it. U من بهش شک دارم.
I have a question. U من یک سئوال دارم.
I need my e U من دوست دارم
my a is 0 years U من 04سال دارم
own a house U خانهای دارم
it is in my recollection U یاد دارم
i wish to stay here U میل دارم ...
close the door please U خواهش دارم
I agree. U قبول دارم.
i intend to stay here U خیال دارم که ...
I have cigar U من یک سیگار برگ دارم.
I have a credit card. من کارت اعتباری دارم.
i am on the wrong side of 0 U من بیش از 05 سال دارم
I'm on a diet. من رژیم غذایی دارم.
I feel like throwing up. <idiom> U دارم بالا میارم.
I believe in God. U من به خدا ایمان دارم.
i humbly request that U خواهش عاجزانه دارم که ...
I feel nauseated. U حالت تهوع دارم.
i am rials in pocket U سه ریال در جیب دارم
I am staying at the hotel. U در هتل منزل دارم.
i stand to it that U جدا عقیده دارم که
i yearn for U ارزوی استراحت دارم
iam ill bested U موقعیت بدی دارم
i am purposed to go U در نظر دارم بروم
I am positive that ... U من اطمینان کامل دارم که ...
i am busy at the moment U اکنون کار دارم
i am famishing U از گرسنگی دارم می میرم
I have a pain in my chest. U سینه درد دارم
I am over 50 years old. U من ۵۰ سال بیشتر دارم.
I owe her a grudge U حق دارم که با اولج باشم
i have a suit to the shah U به شاه عرض دارم
i have a hunch that U بیم یافن ان دارم که ...
I have an appointment with the dentist. U با دندانساز قرار دارم
I am beginning to realize ( understand ) . U کم کم دارم متوجه می شوم
i have a hunch that U سخت گمان دارم که
i am reluctant to go U اکراه دارم از رفتن
I am deae beat . I am tired out . U از خستگی دارم غش می کنم
I am in a great hurry . I am pressed for time . U خیلی عجله دارم
i am purposed to go U قصد دارم بروم
i intend to stay here U قصد دارم اینجا بمانم
i heed your help U به مساعدت شما احتیاج دارم
much as I'd like to <idiom> U با اینکه اینقدر دوست دارم
I'm working on it. U دارم روش کار میکنم.
do tell me U خواهش دارم بمن بگویید
I have to study U من درس دارم به همین خاطر کم میمونم
I like it. U دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
i have a suit to the shah U عریضه برای شاه دارم
i have come on business U کاری دارم اینجا امدم
It pleases me. U دوست دارم [ آن چیز را یا کار را] .
i have worse to tell you U بدتر از این دارم که بشمابگویم
I would like to know the truth. U من دوست دارم که واقعیت رو بدونم.
I am thinding of going to Europe. U خیال دارم به اروپ؟ بروم
I am going on twenty. U دارم می روم توی 20سالگی ؟
I'll need a plot of land . U یک قطعه زمین لازم دارم
I am very busy today . U امروز خیلی کار دارم
I have a date with my fiandee. U با نامزدم قرار ملاقات دارم
I love her with my whole being . U با تمام وجود دوستش دارم
I live a very regular life . U زندگی خیلی منظمی دارم
i own to having done it U اقرار دارم که ان کار را کرده ام
He owes me some money. U از او پول می خواهم (طلب دارم )
I have all kinds of problems. U هزار جور گرفتار ؟ دارم
I have a steady monthly income. U درآمد ماهیانه ثابتی دارم
please dont forget it U خواهش دارم فراموش نکنید
i am in a hurry for it U عجله دارم یا در شتاب هستم
thank tou for that book U خواهش دارم ان کتاب را به من بدهید
lampas U کام اماس کام دهان اسب یکجور پارچه ابریشمی گلدار
paduasoy U پارچه ابریشمی راه راه وبادوام که درسده هیجدهم برای جامه بکار می بردند
waste silk U ابریشم گجین [ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
i rely solely on god... U تنها به خدا تکیه ... دارم وبس
i insist on his innocence U جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
I would like to learn the truth. U من دوست دارم از واقعیت مطلع بشوم.
pray consider my case U خواهش دارم بکار من رسیدگی کنید
i have as many books as you U کتاب شما دارید منهم دارم
i p to arrange an intrriew U قصد دارم که مصاحبهای ترتیب دهم
I have a position ( post ) of great responsibility in this company . U دراین شرکت شغل پرمسئولیتی دارم
I am working here non-stop. U یک بند دارم اینجا کار می کنم
I intend to buy a car . U خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
i please to do it U خوش دارم که این کار را بکنم
I have a son your age. U پسری دارم بسن ( وسال) شما
I am looking for work ( ajob). U دارم دنبال کار( شغل ) می گردم
I'm sure we can come to some arrangement. U من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
I'm starving [to death] . U از گرسنگی دارم میمیرم. [اصطلاح مجازی]
i life that better U انرا بیشتر از همه دوست دارم
i insist that he is innocent U جدا` عقیده دارم که او بی گناه است
Ladik prayer rug U قالیچه سجاده ای لادیک [این فرش بیشتر مربوط به ترکیه می باشد و در آن از دو یا سه ستون محرابی به همراه گل های لاله با رنگ های غالب قرمز و آبی استفاده می شود.]
My clothes are a witness to my poverty. U لباسی که بتن دارم شاهد فقر است
i intend my son for the bar U خیال دارم پسرم را بگذارم وکالت کند
I have a free hand in this matter. U دراینکار دستم باز است ( اختیارات دارم )
Could I have a word with you ? U عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
Can I go earlier today, just as a special exception? U اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
i insist on your being present U جدا` عقیده دارم که شما بایدحضور داشته باشید
I have got into a jam . Iam in a tight corner . I am in a bad fix. U بد طوری گیر کرده ام ( دروضع سختی قرار دارم )
Is there enough time to change trains? U آیا برای تعویض قطار وقت کافی دارم؟
iam impatient to go U دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
From your lips to God's ears! <idiom> U امیدوارم که حق با شما باشد، اما من کمی شک و تردید دارم.
crape U نوار ابریشمی سیاه سیاه پوشانیدن
sarsenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
sarcenet U پارچه ابریشمی پارچه پشمی سنگین
khalyk U قالیچه خالیک [یا چالیک] [که از دست بافته های ترکمن ها بوده و بصورت حرف یو شکل یا مستطیل شکل می باشد و جهت آویزان کردن در ورودی چادرها و یا روانداز اسب و شتر استفاده می شود.]
I am in the habit of sleeping late on Friday mornings. U عادت دارم جمعه ها صبح دیر از خواب بیدار می شوم
AFAIK U خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
Gabbeh U گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
rag rug U قالیچه چهل تکه [در بعضی از کشورها نظیر مصر و مکزیک ابتدا نوارهای باریکی به عرض دو یا سه سانتی متر بافته شده و سپس لبه های آن به یکدیگر دوخته می شود که حالت فرش راه راه به آن می بخشد.]
saddle cover U رو زینی [اینگونه بافته ها بصورت قالیچه یا پتو در قدیم بیشتر رواج داشت و اکنون نیز در بعضی عشایر جهت استفاده شخصی بافته شده و برای تزئین روی اسب و پوشش زین بکار می رود.]
saddle bag U خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com