English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 132 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
davenport U یکنوع میزتحریر فریف
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
thicker U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thickest U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
thick U طرح مدار الکترنیکی فریف که قط عات فریف آن روی یک پایه عایق قرار دارند و در صورت نیاز وصل می شوند
writing U میزتحریر
writings U میزتحریر
escritoire U میزتحریر
kneehole U جای زانو ویادرزیر میزتحریر
balalaika U یکنوع رقص
balalaikas U یکنوع رقص
pignut U یکنوع بادام زمینی
gasket U یکنوع کلاه کاسک
baccara U یکنوع بازی ورق
chutney U یکنوع چاشنی غذا
baccarat U یکنوع بازی ورق
gaskets U یکنوع کلاه کاسک
balas U یکنوع یاقوت سرخ
boldface U یکنوع حرف درشت
boxcar U یکنوع واگن باری
hogfish U یکنوع عقرب ماهی
napalming U یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalms U یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
reed organ U یکنوع الت موسیقی بادی
napalmed U یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
napalm U یکنوع گاز سوزاننده و اتش زا
balmoral U یکنوع نیم تنه پشمی
baboons U یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
balmoral U یکنوع چکمه یا پوتین بندی
balmoral U یکنوع کلاه نوک تیز
baboon U یکنوع میمون یا عنتر دم کوتاه
bingo U یکنوع بازی شبیه لوتو
cithara U یکنوع الت موسیقی قدیمی
fer de lance U یکنوع مار سمی یاافعی
bazooka U یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
bazookas U یکنوع سلاح قابل حمل بازوکا
emboly U یکنوع عمل جراحی مخصوص فتق
electric eel U یکنوع ماهی بزرگ شبیه مارماهی
brownie U یکنوع نان شیرینی میوه دار
homosporous U دارای یکنوع هاگ غیر جنسی
bireme U یکنوع قایق کوچک قدیمی دوپارویی
brownies U یکنوع نان شیرینی میوه دار
thaler U یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
beanie U یکنوع عرقچین کوچک که محصلین برسر می گذارند
kevel U چوب یکنوع تیشه برای سنگ تراشی
bongos U یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
bongo U یکنوع طبل دوطرفه که بادست نواخته میشود
balalaika U بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
balalaikas U بالالایکا یکنوع الت موسیقی شبیه گیتار
delicate U فریف
mignon U فریف
chichi U فریف
precieuse U فریف
fine U فریف
fined U فریف
svelte U فریف
pindling U فریف
elegant U فریف
precieux U فریف
svelt U فریف
finest U فریف
slender U فریف
subtile U فریف
minikin U فریف
barong U یکنوع چاقو یا شمشیر دسته کلفت لبه تیز
balbriggan U یکنوع پارچهء نخی که برای زیرپوش بکار میرود
high grade zink U زینک فریف
fine structure U ساختار فریف
fine structure U استخوانبندی فریف
hyperfine U فوق فریف
in miniature U بطور فریف
superfine U بسیار فریف
lenis U رقیق فریف
airy-fairy U فریف و لطیف
wiredrawn U طویل و فریف
tinnily U بطور فریف
fine skill U مهارت فریف
aesthetic U فریف طبع
aesthetically U فریف طبع
elegant style U انشا فریف
elegant maners U اطوار فریف
sheer U مستقیما فریف
fine adjustment U تنظیم فریف
fine boring U سوراخکاری فریف
quaint U خیلی فریف
nobby U فریف خیلی شیک
serrulate U دارای دندانههای فریف
dainty U هر چیز فریف و عالی
serrulated U دارای دندانههای فریف
finesse U ضربه فریف و ماهرانه
supersubtle U فوق العاده فریف
capillary U فریف عروق شعریه
capillaries U فریف عروق شعریه
sheer U پارچه فریف حریری
finely U بطورعالی یا فریف یا ریز
commercial light gage sheet U ورق فریف تجارتی
fine boring machine U دستگاه مته فریف
fimbrillate U دارای ریشه فریف
floc U کلالهای ازرشتههای فریف
fret saw U اره فریف کاری
fretsaw U اره فریف کاری
edition de luxe U چاپ فریف یا تجملی
fine motor skills U مهارتهای حرکتی فریف
hyperfine structure U ساختار فوق فریف
fine miscle movement U حرکت فریف عضلانی
flukes U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
fluke U یکنوع ماهی پهن دارای دو انتهای نوک تیز اصابت اتفاق
bock U یکنوع چرم پوست گوسفند که برای صحافی بکار میرود تیماج
addax U یکنوع بز کوهی که رنگ روشن دارد و در افریقاو سیبری دیده میشود
plumulate U دارای پرهای فریف و ریز
penicillate U دارای شبکه توری فریف
wire gauze U تور فریف سیم مانند
reticulated U دارای شبکه سه بعدی فریف
rugulose U دارای چینهای فریف وکوچک
wirespun U زیاد کشیده ونازک لطیف فریف
in petto U سری بصورت خیلی ریز و فریف
curvaceous U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
h.f.s U structure hyperfine ساختار فوق فریف
cambric U نوعی پارچه کتانی فریف قمیص
curvacious U دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
close grained U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
mignonette U یکجور توری فریف سبز مایل به سفید
mechlin U توری فریف مخصوص کلاه وتوری دوزی
close grain U دارای الیاف یا بلورهاویاساختمان فریف وبهم پیوسته
diatomite U ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
iceneedle U یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
bone china U چینی فراتاب و فریف که از رس سفید و خاکستر استخوان درست شده است
malines U تور فریف ابریشمی و اهاردارکه برای لباس وکلاه زنانه بکار میبرند
linsey woolsey U یکنوع پارچه پشم ونخ یا پشم وکتان زبر
crocus cloth U پارچه زبری که اکسید فریک قرمزرنگ فریف و ریزسایندهای روی سطح ان قرارگرفته و برای جلا دادن فلزات بکارمیرود
thumbnail U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
thumbnails U نمایش گرافیکی فریف یک تصویر, به عنوان یک روش سریع و مرسوم برای مشاهده محتوای گرافیک یا فایل PTP پیش از بازیابی
ionic U وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com